تکمیل کردن دایره

 

کرایون

فوریه 2016

 

سلام عزیزانم، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی...

چنل همیشه یک جور نیست، چون شریک من همیشه یکسان نیست. گاهی پیام ها مناسب آن هایی است که حضور دارند. ما با هم قرار گذاشته­ایم که شریک من، همه پیام ها را ضبط کند. گاهی پیام ها آن قدر شخصی هستند که او متوجه آن ها نمی شود. امروز شاید بعضی که بعداً گوش می کنند همان احساس حاضران را نداشته باشند چون این جا نبوده اند.

بعضی از شما هاله شریک من را در حین انجام چنل می بینید. من با او زندگی می کنم و او با من. این جا پیوندی هست. توافقی... هنگامی که او صحبت می­کند، من می توانم وارد شوم و راهنمایی بدهم... و برخی این را می بینند و برخی نه، چون هاله او تغییر می کند. البته هاله با آن چه شما فکر می کنید فرق دارد.

در این اتاق نسیمی معنوی می وزد که هر کس که بخواهد می­تواند آن را لمس کند. من قبلاً هرگز این را نگفته­ام.

شما که این جا هستید همدیگر را نمی شناسید، اما مهم نیست. همه شما چیزی در درون دارید که "جوهره خدا" است. شما خدا را در درون خود دارید.

گوش کنید، انسان بسیار خطی است، تمام آن چه شما می توانید باشید همان چیزی است که شما می دانید و (همیشه) همان بوده است. وقتی قرار است از چیزی جدا شده و به چیز دیگری که نمی دانید چیست بروید برای شما بسیار سخت است. ما به شما گفتیم باید به واقعیتی بروید که با واقعیت شما متفاوت است. جایی که نمی توانید زمین زیر پایتان را ببینید اما باید اعتماد کنید که آن، آنجاست. بدن شما تغییر نمی کند اما شما این را حس می کنید که شما بزرگ­ترید (و عظمت خود را درک می­کنید). این که (شما می­توانید) در یک لحظه در دو مکان باشید و باید به این ها عادت کنید. خیلی از شما آن را شروع نمی کنید چون از عواقبش می ترسید. عواقبی جسمی مثل سرگیجه و ... . من شما را سرزنش نمی کنم. وقتی با همین حالت راحتید چرا تغییرش دهید؟ اما شما در این فکرتان در خط مستقیم هستید. و تمام روابطی که شما دارید به غیر از یک یا دوتای آن در خط مستقیم است. گوش کنید، شما حتی از خطی بودن و از بودن در خط مستقیم خود هم، آگاه نیستید.

آن با والدین شما شروع می شود. پدر و مادرتان با شما به روشی خطی ارتباط برقرار می کنند. تمام دستورالعمل های شما خطی هستند. و شما بزرگ می شوید و تمام روابط شما خطی است، یک چیز با چیز جدای دیگری. همه جا خط مستقیم دارید. شما حتی آگاه نیز نیستید که این غیر طبیعی است!

وقتی به فضا نگاه می کنید چه می بینید؟ دایره را... کره ها را... عزیزان تنها خط مستقیمی که در فضا می ببینید همان خطی است که شما بین منظومه ها می کشید. و این طبیعی نیست. وقتی به نحوه کارکرد شیمی در بدن انسان نگاه می کنید آن یک سیستم بسته است در یک دایره. خون به صورت دایره وار در بدن شما پمپاژ می­شود و باز هم شما بصورت خطی به همه چیز نگاه می کنید. از نقطه الف به ب و از ب به الف!

بله، در هر اعتقاد و سیستم باوری­ای که هستید خدایی وجود دارد و سپس شمایی. و خدا همیشه عظیم و با شکوه و ... است و شما همیشه کوچک! اگر رابطه ای نیز با خدا برقرار کنید با کمرویی آن را یک خط مستقیم می دانید. گاهی زانو می زنید و گاهی سجده می کنید که با آن قادر مطلق ارتباط بگیرید. و وقتی به خدا نیاز دارید می گویید: خدایا کمکم کن. تو با خدا و خدا با تو به صورت خط مستقیم حرف می زنید. حتی از دایره آگاه هم نیستید. وقتی پیش افراد معنوی برای کمک می روید هم این گونه است. همه چیز و همه هستی برای شما خط مستقیم است. چه معنوی چه شغلی و ... . همه اش به غیر از یکی.

اگر شروع کنید که در زندگی "عشق" داشته باشید، معجزه رخ می دهد. چه عشق انسان به انسان، چه انسان به بچه یا به حیوانی و ... . وقتی عشق داری دایره را باز می کنی و ناگهان همه چیز متفاوت می شود. عشق یک احساس است، اما بیشتر از آن است، آن، انرژی پایه و ابتداییِ جهان را حس می­کند. آن افزایش (گسترش) یافته، چون (به همین منظور) ایجاد شده است. از مغز یا حتی قلب نمی آید. از سه­گانه قلب و مغز و پینه­آل ایجاد شده است. ذات (اینِیت) هم درگیر است، کل سلول و بدن هم درگیر است، شما آن را می دانید...

 شما این را می دانید که وقتی عاشق می شوید شیمی بدن شما تغییر می کند... دایره­ی شما کامل شده است. وقتی عاشق بچه یا حیوانی یا ... هستید و آن را در آغوش می گیرید حس کامل بودن می کنید. این کامل بودنی که شما حس می کنید یک آرامش و آسودگی در دستان عشق است. این یک دایره است. چون آن به روشی باز می­گردد که شاید شما حتی بگویید آن، فراتر از واقعیت است. شاید بگویید احساسی کوانتومی یا فرابعدی است. آن به سلول تو برمی­گردد و ادامه یافته و افزایش می یابد. و بعد شما حتی بیشتر عاشق می شوید...

برخی از شما عاشق سیاره (زمین) هستید. شما را «در آغوش گیران درخت» می نامند! و وقتی درخت را در آغوش می گیرید دایره کامل می شود. شما این موضوع را احساس می­کنید که طبیعت، عشق را به شما بر می­گرداند و با زبانی که از وجودش آگاه نیستید به شما پاسخ می دهد. این فرابعدی است. وقتی که گایا(زمین) چنان به انسان پاسخ می دهد که انسان می گوید من می توانم تنها در این جنگل زندگی کنم و غذا بخورم و شاد باشم، چون من عشق این زمین را حس می کنم، حیوانات و درختان را می­توانم حس کنم و پرندگانی که در آسمان پرواز می کنند را... همه این­ها یکی هستند و من عاشق این هستم... این یک دایره است.

وقتی به جهات مختلف این سیاره نگاه می­کنی همه اش دایره است. عقربه های قطب نما دایره هستند، و ... . ساختار موسیقی دایره است، تمام موسیقیدانان این را می­دانند. همه چیز در اطراف شما دایره است...

و باز هم رابطه­ای که شما با خدا برقرار می کنید خطی است. شما می آیید این جا و می پرسید چگونه می توانم این کار یا آن کار را بکنم. حتی بعضی از شما فراتر رفته و می گویید خدایا کمکم کن، کرایون کمکم کن! در چنین مواقعی آن چه واقعاً دارید می گویید این است که من بی­کمک هستم! لطفاً برایم کاری بکن! چقدر خطی هستید شما!

 بگذار بگویم هر کس که احساس می کند در جایی متوقف شده یا (مشکلی دارد)... دایره ای در داخلش دارد که هنوز وصل نشده است. و آن دایره ای (در اتصال) با سرچشمه آفرینش است، و آن دایره عشق است. وقتی سلول ها بیدار می شوند و وقتی کامل می شود شما آن را مانند همه چیز دیگر در جهان مانند دایره ای می بینید که با همدیگر کار می کنند. وقتی شروع به اتصال دادن آن دایره می کنید می فهمید که خدا در درون و بیرون شما است. به انسان خطی یاد داده شده که خدا در بیرون شماست و او جدا از سرچشمه آفرینش است. وقتی به دکتر می روید از دکتر جدا هستید و دکتر به شما این و آن را می گوید! این خطی است! شما دارو می خورید، این خطی است. شما این هستید و دارو آن! این خطی است. عشق یک دایره است.  هر چه بیشتر بدهید بیشتر می گیرید. هر چقدر (این دایره) بزرگ­تر باشد بیشتر راضی­کننده است (رضایت و خشنودی بیشتری برای شما به­ ارمغان خواهد آورد). هر چه بیشتر قلب خود را لمس کنید و بگویید این عالی ترین چیزی است که تاکنون تجربه کرده ام. چه در جنگل باشید یا با انسان دیگری، و چه با فرزند خود، و چه با خودِ عشق، آن متفاوت با خطی بودن است. پتانسیل های موجود فوق العاده زیاد هستند. کمک کنندگانی معنوی (افرادی که می توانند در معنویت به دیگران کمک کنند) این جا هستند که هنوز نمی دانند آن قابلیت را دارند. کسانی هستند که کاملاً درمان شده اند اما هنوز نمی دانند. چون دایره هنوز کامل نشده است.

 

از من می­پرسید که چه کنیم؟

آرام باشید و بدانید که اگر عاشق چیزی شوید که در درون شماست و متصل به سرچشمه آفرینش، دیگر خطی نخواهید بود. دایره شروع می­کند بین آن چه که در حال خلق شدن است، -شما و عشق و آن چه می خواهید کامل شود. و شروع می شود که توازن در بدن انسان برقرار شود، هدف زندگی دانسته می­شود، چیزهایی که اخیراً برایتان رخ داده و شما را بسیار فرسوده و نگران کرده درک می­شوند و شما از این که آن ها رخ داده­اند لذت می برید. چون تصویر بزرگ­تری از "آنچه که هستید" می­بینید.

وقتی عشق از ساختار سلولی رد می شود، دایره کامل شده و زندگی شروع می شود. آن وقت زندگی معنوی آغاز می شود. آن­هایی که پس از مدت ها دارند این چنل را گوش می کنند متوجه شده اند که این چنلی خاص است. حالا می خواهم با آن کسانی که گوش می دهند و این جا نیستند حرف بزنم. از شما می خواهم برای کسانی که این جا در صندلی نشسته اند انرژی شهودی بفرستید. شاید بگویید که دیگر دیر شده چون آن ها که گوش می کنند یا می خوانند مدت ها بعد از ما هستند، و من می گویم چقدر خطی هستید شما! شما این را می گویید چون در دایره نیستید. آن دایره بدون زمان است. شما به همدیگر کمک می کنید، حتی از زندگی های گذشته. آن بزرگ تر از چیزی است که فکر می کنید. این روند خیلی پیچیده و در عین حال ساده است. چون عشق از خودش مراقبت می کند...

وقتی دایره را کامل می کنید، تمام آن چه که می خواهید حل کنید (مشکلات)، قابل حل شدن می شوند؛ و کامل کردن دایره خطی نیست، با آن چه به طور طبیعی انجام می دهید فرق دارد. اتصال با خالق است، اتصالی که همیشه وجود داشته است. همیشه...

من کرایون هستم از خدمات مغناطیسی... در مورد خدای درون به شما می گویم. در مورد زمین نوین...

پذیرای این چیزها باش، چون زیبا هستند...

و این­چنین است...