پیش‌مدیتیشن۹۰
2022.07.13
درود عزیزانم،
کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.
شما برای این
زمانه زاده شدهاید. چنلی ارائه کردیم که مدت خیلی زیادی از ارائۀ آن نگذشته؛ این پیام
مربوط به چیزی بود که شما حتی قبل از رسیدن به اینجا آن‌را تجربه کردید؛ ما دربارۀ
آن آگاهی زیبای روحتان قبل از اینکه به این سیاره برسید و حتی تصمیم بگیرید که
بیایید، با شما صحبت کردیم. و تقریباً همه شما که به این برنامه گوش می‌دهید، حتی
آنهایی که به طور اتفاقی و بدون قصد خاصی به این پیام گوش می‌دهند، حق انتخاب این
را داشتند که در زمانی که ممکن است بی‌ثبات باشد، به اینجا بیایند یا نیایند. بعضی
از شما که سالخورده هستید، حتی در دوران جنگ سرد که فکر می‌کردید شاید واقعاً یک
جنگ هسته‌ای، یک آرماگدون، و آخرالزمان رخ دهد هم حق انتخاب داشتید. حتی این
اتفاقات توسط بسیاری از کتب مقدس پیش‌بینی شده بود، اما به هر حال شما آمدید.
به شما گفتم که احتمال وقوع چیزی به نام «تقدم
اعتدالین» یا «پیشروی محوری» وجود دارد که باستانیان آن را نامگذاری [و
پیش‌بینی] کرده بودند که شما را به سال ۲۰۰۰ و بعد از آن می‌برد و می‌تواند به جای
پایان، سرآغازی دوباره باشد.
آیا تا به حال به این اشاره کرده‌ام که
باستانیان شیفتۀ این پیشروی محوری بودند؟ همۀ آنها پیشگویی‌هایی در این باره داشته‌اند؛
و البته آنها پیشگویی‌هایی داشتند که می توانست به هر دو صورت تعبیر شود.[1]
«یک دوراهی پیش خواهد آمد،
الان فرصت این را دارید که یکی از این
مسیرها را انتخاب کنید.»
این پیش‌بینی شده
بود. من سالهاست که در مورد آن با شما صحبت کرده‌ام. اصلا قبل از اینکه به اینجا
بیایید می‌دانستید که اتفاق خواهد افتاد، در واقع پتانسیل وقوع هر دو مسیر وجود
داشت، و شما آمدید. به همین خاطر است که ما آن‌قدر عاشق انسان‌ها هستیم. همۀ شما کسانی
که اینجا هستید و گوش می‌دهید ما می‌دانیم که کِی و کجا انتخاب کرده‌اید که به این
پیام گوش دهید. بدانید که شما عاشق بشریت، زمین و یکدیگر هستید. روح کهن تو آمده‌ای
چون می‌دانستی که می‌توانی تغییر ایجاد کنی.
این چنل خاص و
همین‌طور چنلِ هفته‌های پیش، و چنل‌هایی که این ماه بعد از این خواهند آمد، دارای
یک موضوع است. آن اکنون اینجاست. زمان آن است که بذرهایی که همراهتان به زمین
آورده‌اید را بکارید.
این اتفاقی است که
اکنون در حال وقوع است. هر کاری که در انرژی قدیمی، مقدس و متافیزیکی بود و شما
انجام دادید و تلاش برای انجامش داشتید، اکنون می‌تواند به گونه‌ای شکوفا شود که
هرگز در این سیاره دیده نشده است.
اگر همۀ این‌ها را
کنار هم بگذارید، باید این‌گونه به نظر برسد. برای اینکه حتی وقتی نور می‌آید و ما
می‌گوییم «نور وارد سیاره شده است» آن چیزی که تغییر می‌دهد، شما هستید. این
نور به خاک زمین نمی‌تابد بلکه این نور به شما می‌تابد، ای روح‌های کهن. و
ابزارهایی که با آن به اینجا آمده‌اید شروع به متبلور شدن می‌کنند. اگر متوجه شده
باشید حرف ما در تمام این سال‌ها از 2012 تاکنون همین بوده است.
اکنون زمان آن
است، البته همانطور که خودتان هم می‌گویید خیلی ناگهانی رو در روی شما قرار گرفته؛
حالا چون زمین تغییر کرد، زمانهای تغییر هم اکنون در برابر دیدگان شماست. همۀ
چیزی که به شما گفته‌ام، این بود که وقتی نور شروع به بیرون آمدن می‌کند،
تاریکی هم خود را بروز می‌دهد. و
این چیزی است که در جریان است. پس اکنون زمان آن است که آن بذرهایی که همراه خود
آوردید، کاشته شوند. خب این یک استعاره است. دنبال بذرهایتان نگردید. [کرایون می‌خندد]
آن استعاره این است: حقیقتا وقتی اینجا آمدید آنها را همراه خود داشتید، اما ممکن
است آنها در قفسه پشتی بوده‌اند و شما آنها را ندیده‌اید. یا ممکن است تلاش کرده‌اید
که با زحمت آنها را بیرون بیاورید و استفاده کنید اما در انرژی قدیم حاصلِ تلاشِ
شما فقط ناامیدی بوده و ناامیدی. آنها آن‌طور که شما فکر می‌کردید بسادگی کار نمی‌کردند.
روح
کهن، تو قصد داشتی کتابی بنویسی یا مرکز درمانی‌ای بسازی و از این دست کارها که
ریشه در روحت دارند، اما نتوانستی و نشده است. و حالا سخن ما با تو این است: برای
این‌کارها خیلی زود بود. دوباره تلاش کن. از این که «این چیزها در انرژی قدیم کار
نمی‌کرد» وحشت زده نشو! تقریبا مثل این است که حالا روی یک سیارۀ دیگر هستی. تو
قبلاً تلاشت را کردی و این عمل نکرد اما حالا روی یک سیاره جدید هستی. در دنیایی
جدید.
در
این یکی سیاره نور شروع به بیرون آمدن کرده و خود را درست در جیب روح‌های
کهنی که به این چنل گوش می‌کنند آشکار و متجلی کرده است. عجب چیز بزرگی!
می‌خواهم برای
لحظه‌ای بیاندیشید. این چیست که شما آن‌را برنامه‌ریزی کرده بودید؟ شاید چیزهای
مختلف و متفاوتی برای خودتان، یا دیگران بوده که برنامه‌ریزی کرده باشید. می‌خواهم
یک اصل بدیهی را به شما بگویم. بذرهای روح هستی شئ نیستند؛ بلکه مفهوم هستند.
پس هر بذری که شما دارید، تمام آنها، آن استعاره‌ها که گفتیم، چیزهایی که دارید و
می‌توانید بکارید و در این سیاره به ظهور برسانید مفاهیم هستند. حالا بعضی
از این‌ها شخصی هستند، اما وقتی بذرهای شخصی خود را می‌کارید برداشت آنها در سطح
جهانی است.
بگذارید دوباره این را توضیح دهم: وقتی تو
تغییر می‌کنی همه چیز در اطراف تو تغییر می‌کند. ما بارها درباره اینکه «میدان»
چگونه کار می‌کند این مثال را زده‌ایم. آن چیزی که در تو تغییر می‌کند همه را تحت‌تاثیر
قرار می‌دهد. و این تاثیر فقط روی افراد خانواده و اطرافیان و روابط و یا
همکارانتان نیست. این چیزهایی که شما دارید و بر خود قرار می‌دهید و خود را [با
آنها] ارتقا می‌دهید، وارد این میدانی می‌شوند که به معنای واقعی کلمه سیاره را در
بر گرفته است. می‌توان گفت شما به صورتِ فردی، چیزی را تغییر می‌دهید که خیلی خیلی
بزرگ‌تر و عظیم‌تر است. قطرات در اقیانوس، بطورِ فردی و به تنهایی، آنچه اقیانوس
است را تغییر می‌دهند. اگر به اینکه در اقیانوس چه تعداد قطره هست یا میزان شوری آنها
فکر می‌کنید یا هر چیزی، بدانید که این بارها برای آنها اتفاق افتاده تا به اینجا
برسند، اما تک‌تکِ قطره‌ها تغییر ایجاد می‌کنند.
این در موردِ میدان کمی متفاوت است. زیرا بعضی
قطرات خاص نسبت به قطرات دیگر، تاثیر بیشتری روی میدان دارند. برای مثال شما
می‌گویید: «خب برخی عصبانیت و خشم را وارد میدان می‌کنند.»
بله همین‌طور است؛ «برخی هم شفقت و مهربانی را وارد میدان می‌کنند.»
بله همین‌طور است. خب
چیزی که بارها و بارها به شما گفته‌ایم این است. یکی به نحوی عالی خیلی قدرتمندتر
از دیگری است. یکی از آنها فقط احساس است و اما آن دیگری شکوهمند است. آیا
می‌توانی حدس بزنی منظور من کدام‌یک است؟
قبلا مشخص کرده‌ام
که این [استادی] چه چیزهایی را شامل می‌شود: شما متفاوت فکر می‌کنید و متفاوت
عمل می‌کنید و بالغ‌تر شدهاید؛ مسائل زندگی شما شروع به تغییر کردن می‌کنند؛ شما
حالا آرامش بیشتری دارید و شروع به کاشتن آن بذرها می‌کنید. شما خود را می‌بینید
که آنها را در داخل زمین می‌کارید و با خاک می‌پوشانید، به آنها آب می‌دهید و
خورشید اکنون به شکلی که قبلاً نبوده است بیرون آمده و تقریباً بلافاصله نتایج را
می‌بینید. برداشت همزمان با کاشت انجام می‌شود. این بی‌اندازه فرابعدی است. زمان در این موضوع اصلا
دخیل نیست. و بلافاصله شاهد نتایج آن در زندگیتان هستید.
شما اقدامی انجام
داده‌اید که خودتان آن را تصور کرده‌اید: استادی.
چه می‌شود وقتی استاد می‌شوید؟ استادی، رشد و پیشرفت تدریجیِ شکوهمندیِ درونیِ شما و احساس کردن این شکوه و
جلالتان است.[3] از طریق شهود
و الهام وارد می‌شود و نوع نگاه شما را نسبت به دیگران تغییر می‌دهد؛ عملکردتان
در مواجهه با مسائل خاص تغییر می‌کند. دیدگاه شما و کارهایی که می‌خواهید
بکنید نسبت به سال قبل و یا حتی هفته قبل متفاوت خواهد بود. این استادی است.
هم‌اکنون این
دعوتی است از شما، برای درکِ به کارگیری و تصویرسازیِ گرفتنِ چیزی که با خود به
اینجا آورده‌اید، چیزی که می‌دانید آورده‌اید. این بذرِ شکوه و جلال و استادی است
و شما چنین تصمیم گرفتید که «من اکنون این بذر را می‌کارم.»
خود را
ببینید که دارید این بذر را درون زمین می‌کارید و روی آن‌را با خاک می‌پوشانید
و به آن آب می‌دهید و سپس می‌بینید که چیزی بسیار زیبا در حال روییدن است. شاید
اولین چیزی که می‌شنوید صدای موسیقی باشد، شاید هم احساس کنید راهنماهایتان با
مهربانی شما را در آغوش می‌گیرند و مهربانی و محبتی در قلبتان جاری می‌شود که
همیشه به آن نیاز داشتید و تغییری را درون خود احساس می‌کنید، در بدنتان و در طرز
فکرتان.
من کرایون هستم
عاشق بشریت.
و این‌چنین است.
نظرات
ارسال یک نظر