مدیتیشن۱۲۳

 2023.03.15

درود عزیزان. کرایون هستم.

کمی نزدیک‌تر بیایید.

خیلی وقت پیش نبود که در همین قسمت دربارۀ چیزی جدید، اطلاعاتی به شما دادم. و این را دوباره می‌گویم که این برای خیلی‌ها جدید به نظر نمی‌رسد؛ ولی چیزی که این اطلاعات را جدید می‌کند، بسیاری از اتفاق‌هایی است که در این سیاره رخ داده‌اند و جدا از چیزی هستند که شما فکر می‌کنید. دوباره می‌گویم که اطلاعاتی که به شما دادم، وجود قدرت زندگی است. و منظورم از آن این است و دوباره هم خواهم گفت که حضور شما در اینجا، نیروی زندگی‌ای که دارید، روحی که دارید، تاثیری دارد که بسیار بزرگ‌تر از همیشه است؛ ولی وقتی آن را با چیز دیگری ترکیب می‌کنید، واقعاً قدرتمندش می‌کند. و آن چیز دیگر، آگاهی انرژی نور است که شما می‌آوریدش.

فکرکردن به این شگفت‌انگیز است که در دورانی زنده‌اید که رخ‌دادن این چیزها شروع شده است. شنوندگانی که این، یعنی سومین برنامۀ این ماه را گوش می‌کنند، این را درک می‌کنند. مشترکان حلقۀ دوازده این را درک می‌کنند، شاید سریع‌تر از کسانی درک می‌کنند که شاید تازه به این سیاره می‌آیند، تازه موضوعات رمزگونه را کشف می‌کنند و هنوز خردی را ندارند که برخی از شما دارید، شما که اینک این را گوش می‌کنید و دفعات بسیاربسیار زیادی در اینجا بوده‌اید. دوباره می‌گویم که به هیچ وجه اتفاقی نیست که اینجایید.

خیلی‌ها این چنل‌ها و این مدیتیشن‌ها و این حلقۀ دوازده‌ها را گوش خواهند کرد. آن‌ها افراد بسیاری هستند که اینک تازه به این واقعیت بیدار می‌شوند که این زمانِ شماست، به این صورت که شاید همۀ زندگی‌هایی که تابه‌حال زیسته‌اید، ترکیب شده‌اند و بر روی این زندگی و زندگی‌های پس از این متمرکز شده‌اند. زمینی جدید، نوع جدیدی از زمین، پیش روی شماست.

در آغاز این برنامه در این قسمت اشاره کردم که کم‌کم ویژگی‌های متفاوتی از نور و تاریکی را می‌بینید. تاریکی تاریک‌تر می‌شود، نور نورانی‌تر. سال‌ها پیش به شما گفتم که این پتانسیل این دوران است و اینک در دل آن نشسته‌اید.

می‌خواهیم در این حلقۀ‌ دوازده کاری انجام دهیم که از همۀ چیزهایی که آموزش می‌دهم، بهره خواهد برد. از خاص‌بودن این پیام ویژه نیز بهره خواهد برد، پیام ویژه‌ای که دربارۀ گایاست و امروز در اوایل [برنامه] به شما گفتم.

بیایید در این باره کمی بیشتر صحبت کنیم، دربارۀ قدرت زندگی. مردم عادی بسیاری هستند که می‌نشینند و به فکر فرو می‌روند که «زندگی من چه معنایی دارد؟» خیلی‌ها این سوال را خواهند پرسید: «آیا فرقی هم می‌کند که اینجا باشم یا نباشم؟» خیلی‌ها هستند که میلیاردها انسان این سیاره را می‌بینند و می‌گویند: «زندگی من فقط یکی از زندگی‌های بسیار است. شاید در این سیاره نیروی زندگی‌ای وجود داشته باشد؛ ولی من فقط یکی از انسان‌های بسیارم.»

این چیزی است که دارد تغییر می‌کند. زمانی به شما گفتم که کمتر از نیم‌درصد این سیاره باید بیدار شود تا اوضاع تغییر کند. اگر این را حساب کنید، خودش میلیون‌ها [نفر][1] می‌شود و آن‌ها شروع کرده‌اند به تغییردادن اوضاع. کم‌کم آن را در این سیاره می‌بینید. بارها به شما گفتیم که این چیزی است که می‌تواند باشد، اگر با آن ادامه دهید. در سال 2012 به شما گفتیم که این چیزی است که می‌تواند باشد، اگر با آن ادامه دهید. هیچ چیز تضمین‌شده نیست؛ زیرا همۀ شما انتخاب آزاد دارید؛ ولی هم‌اینک که در این زمان و در این روز اینجا نشسته‌اید، رخ‌دادنش را می‌بینید، تاریکی تاریک‌تر می‌شود،‌ نور نورانی‌تر می‌شود. و منظورم از آن، انرژی کسانی است که می‌خواهند شما را به عقب بازگردانند، همان انرژی‌های تاریک‌تری که می‌خواهند شما را به گذشته و به دنیای پدربزرگ‌هایتان و به همان وضعی که بود و به همان قوانینی که بود، بازگردانند.

کسانی هم هستند که می‌خواهند شما را یک‌راست به بخش صعودکرده ببرند، به بخش صعودکرده از چیزی که این سیاره می‌تواند باشد. هر دو سو را می‌بینید. آیا به این توجه کرده بودید؟ هر دو سو را می‌بینید. در واقع زیباست. زیباست؛ چون نور دارد برنده می‌شود و می‌دانید که این‌ها آخرین نفس‌های پیش از مرگ کسانی است که می‌خواهند شما را به [گذشته] ببرند و خواهان جنگ‌اند. خیلی‌ها می‌گویند: «بله؛ ولی این [مشکل] هم هست، آن [مشکل] هم هست. از این یا آن چگونه خواهید گذشت؟»

به شما می‌گویم که شما از آنچه نمی‌دانید، ناآگاهید. اتفاق‌هایی رخ خواهند داد که شما را شگفت‌زده و شوکه خواهند کرد، اتفاق‌هایی که شگفت‌انگیزند، اتفاق‌هایی که نور پیوستِ آن‌هاست.

این حلقۀ دوازده است. می‌خواهیم از آن پل عبور کنیم. می‌خواهیم همان کاری را انجام دهیم که همیشه انجام می‌دهیم و از شما می‌خواهم اینک برای آن آماده شوید. اگر می‌خواهید دوباره آن پل را تجسم کنید، می‌تواند هر نوع پلی و به هر اندازه‌ای باشد. مطمئناً می‌توانید خود را ببینید که بر روی پلی قدم می‌زنید. این همۀ کاری است که باید انجام دهید؛ ولی بیایید این بار دوباره با هم قدم برداریم، برای چیزی که خیلی خاص است، خیلی خاص. با من بیایید. دستم را بگیرید.

[شروع موسیقی]

به آن سوی پل می‌رویم. از میان مه می‌گذریم و هرآنچه در ادامه رخ می‌دهد، همیشه به شما بستگی دارد. چیزی که می‌بینید همیشه به شما بستگی دارد، برای هر انسانی متفاوت است؛ ولی از شما می‌خواهم از یک چیز مشترک لذت ببرید: امنیت، زیبایی، آرامش، احساس درخانه‌بودن. این خانۀ شماست؛ ولی ناگهان این را هم درک کنید که قدرت زندگی شما تاثیری بسیاربسیار عظیم‌تر از همیشه دارد. این واقعیت را درک کنید که می‌توانید از قدرت زندگی در یک سوی این پرده، به روح خود بروید، یعنی به جایی که وقتی دیگر در آن سو زنده نیستید، خانۀ شماست. این ویژگی جدیدی است و اینک در اینجا لذت می‌برید، بخشی از الوهیت خود را می‌بینید، در حالی که هنوز در این سیاره زنده‌اید. به این فکر کنید. به این فکر کنید. این واقعی است.

و اینجا در این بخش از روح خود نشسته‌اید، می‌توانید برای خودتان، برای دیگران، برای این سیاره کاری بکنید که اگر اینجا در این مکان نبودید، نمی‌توانستید آن کار را بکنید.

قرار است دوباره به همان ایستگاه قطاری برویم که پیش از این دو بار دیگر هم به آن رفته‌ایم. می‌دانیم که برخی از شما قطارها را دوست دارید. و دوباره اینجاییم.

شاید بپرسید: «قرار است امروز با این قطار چه کاری در زمینۀ نیروی زندگی و انرژی نور انجام دهیم که متفاوت با دو کار قبلی باشد؟»

خوب، پیشاپیش می‌دانید؛ چون موضوع این هفته تاثیر شما بر گایاست، دربارۀ انرژی زندگی جدید است، دربارۀ انرژی نور است و اگر دوست دارید، آن را نیروی زندگی بگویید، اگر دوست دارید آن را قدرت نور بگویید، همۀ این‌ها [درست است]. تاثیر زندگی شما بسیار عظیم‌تر از چیزی است که همیشه در این سیاره بوده است.

پس بیایید دوباره این ایستگاه قطار زیبا را تجسم کنیم که در آن به‌طور خاص یک قطار هست. و دوباره قطاری که در این تجسم هست، شمایید. این قطاری چندبعدی است و قرار است روی ریلی برود که آن را دوباره به آینده می‌فرستد. این استعاره همیشه این‌گونه کار می‌کند. آن قطار روی ریل مستقیمی است که به آینده‌ای می‌رود که به نظر می‌رسد نامعلوم است و آن را نمی‌دانید؛ ولی کاری که قرار است در هر بار بکنید، فرستادن چیزهایی به آینده است. آنگاه وقتی به آنجا می‌رسید، معلوم است؛ پس می‌توان گفت هم‌اینک در زمان حال، آینده‌ای نیک‌خواهانه می‌سازید.

گفته‌ایم که ریل قطار در واقع دایره است. قطار در دایره‌ای بسته به جای قبلی‌اش بازمی‌گردد و می‌توانید همۀ آن چیزها را از زندگی‌های گذشته و آیندۀ خود بردارید، همۀ چیزهایی را که فکر می‌کردید شاید معنایی داشته باشند؛ ولی این ریل ساده‌تر است، بسیار ساده‌تر. این ریل شبیه ریلی مستقیم است و قرار است این قطار را روانه کنید تا کاری انجام دهد. این قطارهای خاص با قطارهایی که در ماه‌های دیگر داشتیم، متفاوت‌اند. این را قبلاً هم گفته‌ایم. این قطار واگن مسافر دارد. قطاری است با موتور بخاری بزرگ و عالی و یک واگن مسافر. و کاری که قرار است انجام دهید، این است که نیروی زندگی خود را برمی‌دارید، قدرت زندگی خود را برمی‌دارید و آن را در این قطار می‌گذارید، این قطار را از آن آکنده می‌کنید. به این ترتیب اولین اتفاقی که رخ می‌دهد، این است که قطار می‌شود خود شما.

خوب، یادتان باشد که همۀ این‌ها تجسم‌کردن است، همۀ این‌ها استعاره است؛ ولی به این معنی هم هست که در این فضای خاص می‌توانید هر کاری که می‌خواهید،‌ انجام دهید. دارید پیام‌هایی به آینده می‌فرستید. این قطار شمایید. چیزی که در این قطار آکنده شده است، قدرت زندگی شماست. دارید انرژی زندگی خود را به آینده‌ای می‌فرستید که جلوتر از شماست. از شما می‌خواهم لحظه‌ای به این فکر کنید. آیا جذاب نیست که به آینده‌ای بروید که می‌دانید پیشاپیش در آن بوده‌اید و برای چیزی آماده شده است؟ این همان کاری است که دارید می‌کنید. درباره‌اش فکر کنید.

قدرت زندگی‌ای که با خود دارید، در کاری که در ادامه انجام خواهید داد، تجلی خواهد یافت. قرار است قدرت نور خود را بردارید. قدرت نور شما نسخه‌ای پیش‌رفته از همۀ چیزهایی است که می‌توانید انجام دهید، شما، به‌عنوان نورپیشه، به‌عنوان روحی کهن، به‌عنوان کسی این سیاره را تغییر خواهد داد. اینک قرار است چه کاری انجام دهید تا به آیندۀ شما در زمینۀ همکاری‌تان با گایا کمک کند؟

از شما می‌خواهم مسافرانی را به این قطار دعوت کنید. و از شما می‌خواهم آن‌ها را در حال راه‌رفتن تجسم کنید؛ زیرا‌ همۀ آن‌ها استادان باستانی بومی‌ها هستند. برخی از آن‌ها لباس‌های فاخری دارند. پرهای بسیاری هست، خِردهای شگفت‌انگیز بسیاری هست. آن‌ها مردان و زنان بومی‌های باستانی این سیاره‌اند و می‌دانستند کارهایی را که این سیاره می‌خواهد و در آن‌ها همکاری می‌کند، چگونه انجام دهند، کارهایی را که شما هنوز نمی‌دانید. آن‌ها دارند قطار شما را سوار می‌شوند، کسانی که می‌توانند آب‌وهوا را تغییر دهند، کسانی که با این سیاره هم‌بستگی دارند و خردی از خود این سیاره دارند، کسانی که می‌توانند رخدادها را پیش از روی‌دادنشان، پیش‌بینی کنند، کسانی که دانش گیاه‌دارویی دارند، دانشی از همۀ شفاهایی که بود، که نتیجه می‌داد. و این پیش از آن بود که علم پزشکی مدرن شما پا به عرصه گذاشته باشد. آن‌ها در صفِ سوارشدن به قطار شما هستند [کرایون می‌خندد] و واگن مسافر شما را سوار می‌شوند.

یادتان باشد که این قطارِ شما، خود شماست. اینک بر روی خودتان خِرد اعصار را چسبانده‌اید، همکاری با گایا را چسبانده‌اید، این را که هر چیزی چگونه کار می‌کند، چسبانده‌اید. و اینک می‌توانید جلو بروید و این قطار را تماشا کنید که چاگ‌چاگ‌کنان روی این ریل به آینده‌ای می‌رود که از آنِ شماست.

کاری که اینک می‌کنید چیست که می‌توان جشنش گرفت؟ عزیزان، شما دارید قدرت نور جدید را می‌فرستید. قدرت نوری که اینک دارید، هرگز در این سیاره نبوده است. اینک همۀ شما آن را دارید. علتش بهبود بیولوژی‌تان و کروموزوم‌هایی است که سرانجام روشن شدند. می‌دانید دربارۀ چه صحبت می‌کنم. این‌طور نیست؟ قرار است همۀ آن‌ها را بردارید و در ریلی قرار دهید که خود شماست، آیندۀ شماست؛ ولی آیندۀ شما، آیندۀ اطرافیان شما هم هست، آیندۀ سیاره‌ای است که در آن خواهید بود؛ بنابراین با انجام این کارها، به‌ویژه با بومی‌هایی که سوار این قطارند، دارید مکانی آماده می‌کنید، مکانی برای خودتان و اطرافیانتان و این سیاره، سیاره‌ای که دانایی بومیان را دارد، سیاره‌ای که شیوه‌های شفایی را می‌داند که شاید در آینده ببینید که می‌آیند؛ ولی شما دارید آن‌ها را به آنجا می‌فرستید.

آیا این گیج‌کننده است؟ کاری که دارید می‌کنید معانی بسیاری دارد. از شما می‌خواهم که بمانید و آن قطار را تماشا کنید که به آیندۀ خودتان می‌روید، در حالی که می‌دانید که در آنجا شفا هست، در آنجا همکاری با زمین هست، در آنجا درک تغییرات آب‌وهوا هست. همۀ چیزهایی که سخت به آن‌ها نیاز دارید، در آنجا هست. این مهم است. برای برخی از شما که می‌خواهید در میان تماشاگران بنشینید یا می‌خواهید استادان بر فراز سرتان معلق باشند، شاید این چندان رضایت‌بخش نباشد؛ ولی این بسیار بیشتر از این است؛ زیرا اینک دارید استادی‌ای را به کار می‌برید که دهه‌ها پیش فقط رؤیایش بود. آیا می‌توانید خود را این‌گونه و با چنین چیزهایی تجسم کنید؟ این اتفاقی است که دارد رخ می‌دهد.

از شما می‌خواهم که بمانید و فکر کنید، به اینکه کیستید، به اینکه قطاری که پیش می‌رود، چه معنایی دارد. در اینجا چیزهای خیلی بیشتری هست. و از شما می‌خواهم که بعدش بنشینید. و شاید هم بگویید: «این را دوست دارم. این را دوست دارم؛ چون در قطارم عشق دارم و هم‌اینک به آینده فرستادمش.» یا بگویید: «آن عشق را تجربه خواهم کرد، دیگران هم همین طور. من استادم، آیندۀ‌ خود را کنترل می‌کنم. و این  شامل چیزهایی است که برایشان به حلقۀ دوازده آمدم، شامل شفا، آرامش، ادراک. با کاری که امروز می‌کنم، استادی خود را آشکار می‌کنم.»

این متفاوت است و قبلاً هم این را گفته‌ایم. در برنامه‌ای دیگر دوباره هم خواهیم گفت.

و این‌چنین است.



[1] این محاسبه برای جمعیت تقریباً 8میلیارد نفری فعلی کرۀ زمین، شامل 40میلیون نفر می‌شود.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶