مدیتیشن۱۲۶

2023.04.12

درود عزیزان. کرایون هستم.

کمی نزدیک‌تر بیایید.

بر اساس آنچه در همۀ عمرتان به شما گفته‌اند، دربارۀ اینکه چه چیزی امکان‌پذیر است، چه نگرشی دارید؟ آیا می‌توانید همان جایی که اینک هستید، بنشینید و کسانی را تصور کنید که در شهر یا شهرستان شما در اطرافتان‌اند، کسانی که نمی‌شناسیدشان، و تصور کنید که با ضربان قلب آن‌ها هم‌نوسانید؟ و اگر بتوانید این کار را بکنید و اگر این شدنی باشد، فکر می‌کنید برایشان چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟

این انرژیِ تحمیلی نیست. [با این کارتان] چیزی را که کسی درخواست نکرده، به او تحمیل نمی‌کنید. این هم چیزی بیش از این نیست که کسی را دوست دارید و او این را نمی‌پذیرد. عزیزان، این همان تغییر است، تغییر در انرژی‌ای که هیچ کس در هنگام تولدش انتظارش را نداشت و [اینک] در این سیاره شدنی است.

برخی این ایده را مداخله‌جویانه می‌بینند، همین ایده را که با داشتن ایدۀ هم‌نوسانی با افراد پیرامون خود در شهرتان، در خانواده‌تان، معجزاتی بیافرینید. و این ناشی از پرورش‌یافتن، برنامه و آموزش سه‌بعدی آن‌هاست، طوری که اصلاً [این را] درک نمی‌کنند. این انرژی بسیار زیبایی است که بیشترِ انسان‌ها آن را می‌جویند، حتی وقتی که در خواب‌اند.

اگر بتوانید با کسی سروکار داشته باشید و بگویید: «امشب زیباترین خواب را خواهی داشت، زیباترین خوابی که تابه‌حال داشته‌ای.» و بیایید فرض کنیم که آن فرد مشکل بی‌خوابی داشته است و به او می‌گویید: «می‌خواهم با تو هم‌نوسان باشم. می‌خواهم چیزی را که دارم، احساس کنی. تو امشب راحت می‌خوابی.» فکر می‌کنید او به شما چه خواهد گفت؟

چنانچه با فرد کاملاً نامتعادلی سروکار نداشته باشید، به شما خواهد گفت: «اُه! ممنونم. این چیزی است که واقعاً می‌خواهم، این چیزی است که از ته دل می‌خواهم، این چیزی است که عاشق آنم: خوابی خوش.»

او به شما نمی‌گوید: «از من دور بایست. نمی‌خواهم هیچ یک از انرژی‌هایت حریم مرا نقض کنند.» [کرایون می‌خندد] برخی می‌گویند، بیشترشان نه. و این از همان نوع تغییراتی است که از آن می‌گوییم، تغییراتی که در اینجا میان تعاملات انسان‌ها با یکدیگر شدنی است.

کم‌کم داریم انسان‌هایی را می‌بینیم که می‌توانند به شیوه‌هایی به انسان‌ها کمک کنند که در زمرۀ هیچ یک از چیزهایی که به شما گفته‌اند، نیست. روش‌های سه‌بعدیِ کمک به دیگران در این سیاره، تهیۀ غذا و مطمئن‌شدن از این است که آن‌ها آن را دریافت می‌کنند و نیز مراقبت‌های بهداشتی و همۀ دیگر کارهایی است که شاید حتی چندین دهه است که سعی کرده‌اید انجام دهید.

این روشی است که به دیگر انسان‌ها کمک می‌کنید و روشی است که مخصوصاً هم‌اینک در جریان است. اگر این بتواند همراه با چیز دیگری اتفاق افتد، چه، همراه با چیزی که واقعاً هیچ کس آن را به این میزان از شکوهی که دارد، تصدیق نکرده است؟ و آن این است که شما به‌عنوان یک گروه، هم‌نوسان می‌شوید، به معنای واقعی کلمه با قلب میلیون‌ها نفر هم‌نوسان می‌شوید و به آن‌ها آرامش می‌دهید، آرامش در برابر تغییر، در برابر تغییراتی که می‌بینند، تغییراتی که آن‌ها را نگران می‌کند.

چنلِ دقایقی پیش دربارۀ این ابزار شگفت‌انگیز جدید بود: پرهیز از مقاومت در برابر تغییر. عزیزان، شما باید روی آن صندلی بنشینید و با تغییراتی که می‌بینید و انتظارش را نداشتید، راحت باشید، نه اینکه با برنامۀ قدیمی‌تان پیش‌بینی کنید که آن تغییرات چه معنایی ممکن است داشته باشند.

تغییری پیش می‌آید و تعیین می‌کنید که چه معنایی می‌تواند داشته باشد. این‌طور نیست؟ و اصلاً درک نمی‌کنید که قواعد جدیدند، برایتان نیک‌خواهی هست، در این زمانۀ جدید که پرده بالا می‌رود، برایتان نیک‌خواهی آفریدگار هست. و برای اینک ببینیدش، احساسش کنید، در آن شرکت کنید و حتی به تجلی‌یافتنش کمک کنید، نباید از آن بترسید. و خیلی‌ها هستند، حتی در میان کسانی که با آن‌ها صحبت می‌کنم، که هیچ تغییری نمی‌خواهند.

بیایید از این پل بگذریم و هدیۀ جدیدی دریافت کنید، ابزاری که بسیاری از شما نیازش دارید. هم‌اینک از آن در خواهیم گذشت، از دری که نام شما بر آن است. دوباره به آن اتاق خواهیم رفت، به اتاقی که آن ابزارها را برای شما دارد. با من بیایید. از این پل بگذرید.

[شروع موسیقی]

من و شما و همۀ دیگر کسانی که دستم را گرفته‌اند، از روی این پل می‌گذریم، از روی پلی که نمادی است که می‌گوید: «من از خودم نمی‌ترسم، من از الوهیت خودم نمی‌ترسم، من از اینکه خودم را ببینم، نمی‌ترسم.»

و از میان این مه می‌گذرید و در واقع به این سو و به چیزی می‌آیید که خود شماست، سرشار است از عشق، از شکوه، از شکوهمندی وجود، زیباست، معجزه‌آساست. این روح شماست. در این گیتی هیچ چیزی هم‌پای آن نیست، قطعاً باشکوه است و دوباره آنجایید و چیزی را ملاقات می‌کنید که کسانی هستند که به شما گفته‌اند تا وقتی زنده‌اید، هرگز نمی‌توانید ملاقاتش کنید. می‌توانید.

شما چهرۀ مرکابا را لمس کرده‌اید، از همۀ تقدس هندسۀ آن بهره‌مند شده‌اید و از چیزی جان به در برده‌اید که برخی می‌گویند جان‌به‌دربردن از آن خیلی دشوار است و به‌راحتی با عبور از آن، اینک درست به‌درون روح خود رفته‌اید.

در این لحظه چندبعدی هستید و دوباره روبه‌روی این درید. از نامی که روی این در است، سخن گفته‌ایم؛ حتی در این برنامه، در چهارشنبه‌های شفابخش هم دربارۀ این نام سوال‌هایی مطرح شد. همکارم همۀ تلاشش را کرد تا بگوید هیچ چیزی نمی‌داند. [کرایون می‌خندد] شما هم نمی‌دانید. نمی‌توانید، فعلاً نمی‌توانید، فعلاً نمی‌توانید، فعلاً نمی‌توانید. به‌عنوان انسان به‌اندازۀ کافی بزرگ نیستید که حتی با خِرد خود چیزی را درک کنید و ببینید که نه فقط شما در این برنامه ، بلکه همۀ کیهان به‌عنوان چیزی مهم می‌بیندش.

آن فقط نام نیست، شاید بتوان گفت دربردارندۀ هویت موجودی متعلق به آفریدگار یا شاید شخصی متعلق به آفریدگار یا چیزی از آفرینش است که همیشگی است و تغییر نخواهد کرد، چیزی که وجود دارد و همه درباره‌اش می‌دانند.

همکارم در توصیف چیزی که [در این باره] به او می‌دهم مشکل دارد؛ زیرا برای آن زبانی وجود ندارد.[1]

از آن در بگذرید، از دری که نام شما روی آن است. و بدانید آنچه در درون است، زیباست، امن است، مناسب شماست. شاید در چشم ذهن خود دوباره مکانی را ببینید که در آن چیزهایی برایتان به نمایش درمی‌آیند. برخی از شما که هنرمندید، آن را مکانی می‌بینید که در آن همۀ این ابزارها و هدایا شاید در قفسه‌هایی به نمایش درمی‌آیند و به‌خوبی روشن شده‌اند و پشت آن‌ها نور و رنگ‌هایی هست. [کرایون می‌خندد] و برخی از شما هم یک انباری می‌بینید. [کرایون می‌خندد]

هیچ راهی وجود ندارد که این‌ها را ببینید، مگر اینکه ببینید مال شما هستند. همۀ آن‌ها به شما تعلق دارند، تک‌تک بسته‌ها. برخی بسته‌ها کوچک‌اند، برخی بزرگ‌اند، بستگی به این دارد که چقدر برایتان تاثیرگذار خواهند بود.

هفتۀ گذشته آن شخصیت طلایی را به شما معرفی کردیم، همان که برای خیلی از شما، خودِ برترتان است. خوب، آن شخصیت طلایی خاص، خود شماست، شاید خود اصلی شماست، او همان کسی است که خود واقعی شماست. شما فقط وجودی سه‌بعدی هستید که خود واقعی‌تان را ملاقات می‌کنید. از این سر درآورید؛ ولی در هر صورت این شمایید با خودتان. قلبتان با قلب او با هم می‌تپد. در این لحظه از زمان شما در هم‌نوسانی کامل با خود برترتان هستید، در هم‌نوسانی کامل. خود برترتان هیچ جنسیتی ندارد. او هر دو جنس است یا هیچ یک از هر دو جنس نیست. بستگی به این دارد که آن سوی پرده را چگونه می‌بینید.

و این شخص زیبا که هزاران سال است می‌شناسیدش، که خود واقعی شماست، حتی وقتی بدنی ندارید، دوباره با این صدای طلایی زیبا سخن می‌گوید: «این دومین ابزار تو در این مجموعه [دیدارها]ست.» و بسته‌ای را به دستتان می‌دهد که تقریباً هیچ وزنی ندارد و بی‌درنگ به درون شما راه می‌یابد و به‌زیبایی تمام در یکایک سلول‌هایتان، در خونتان حل می‌شود و هر دو لبخند می‌زنید و بسته به اینکه چه کسی هستید، شاید نگاه کنید و بگویید: «سپاسگزارم. این همان چیزی است که لازم داشتم.»

این ابزار، بی‌اثرکردن مقاومت در برابر تغییر است. آنگاه چیزهایی را که می‌آیند، نه‌فقط می‌توانید ببینید، بلکه می‌توانید بدون ترس بپذیرید، نه اینکه بگویید: «این چه معنایی برایم دارد؟ این برای آینده‌ام چه معنایی دارد؟ این چه تاثیری بر خانواده‌ام خواهد گذاشت؟ این چه تاثیری بر من خواهد گذاشت؟» زیرا تغییر تقریباً همیشه منفی به نظر می‌آید، ولی این بار نه؛ زیرا انسان عزیز، شما معجزه‌اید و آینده‌ای که دارید، باید چنین تغییراتی داشته باشد، تغییراتی که چیزها را برایتان شگَرف‌تر می‌کند، برایتان نیک‌خواهانه‌تر می‌کند، هرچند هنوز و در حالی که پیش می‌روید، نمی‌توانید آن را ببینید.

این پیامی است که دوست دارم بمانید و جذبش کنید، [این پیام را] که از این به بعد تغییر به معنی چیزهای منفی نیست، تغییر می‌تواند چیزهای زیبا باشد، چیزهای واقعاً خوب، چیزهای واقعاً خوب. شاید حتی بگویید: «خود برترم، سپاسگزارم. روح هستی، سپاسگزارم.» زیرا این هدیه و ابزار لازم است تا بقیۀ آن‌ها در این مجموعه برنامه‌ها بیایند.

من کرایون هستم، عاشق انسان‌ها. بمانید و ژرف‌اندیشی کنید. تغییر خوب است.

و این‌چنین است.

www.kryonfarsi.ir

https://t.me/kryonfarsi

https://t.me/circleof12

www.instagram.com/kryonFarsi

https://kryonfarsi.blogspot.com

https://youtube.com/@kryonFarsi

 



[1] گویا اشارۀ کرایون به پاراگراف قبلی است و اینکه لی کرول در توصیف آن نام موفق نبوده است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

تعلیم دادن آکاش

مدیتیشن۱۲۱