پیشمدیتیشن ۱۲۲
درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.
مدیتیشن امشب، شما را دعوت میکند که به یاد بیاورید! و حتی
در این جمله هم، یک پیشفرض وجود دارد. پیشفرض
این است که درون هر انسانی، [معرفت و] دانشی نهفته است و آن دانش لزوماً فراموش نشده است؛ فقط صرفاً در صدر یادآوری
قرار نگرفته است، شاید بتوان گفت که [یادآوری این دانش] در اولویت بقا قرار ندارد؛
[با این حال[ از
انسانها خواسته میشود که به یاد
بیاورند.
آنها چه چیزی را باید به
یاد بیاورند؟ به یاد بیاورند که با چیزی که میراثشان است پا به این جهان میگذارند،
یعنی آن چیزی که از خداوند و روحِهستی و روحشان به آنها رسیده است؛ و این میراث،
همان قدرت زندگی است.
هنگامی که شروع به یاد
آوردنِ اینکه «واقعاً چه کسی هستید» میکنید، مانند این است که آن پیاز، لایهلایه
پوست کنده میشود. هر لایهای که جدا میشود ]نشاندهندۀ[ تمام چیزهایی است که به شما آموزش دادهاند و شما را از شناخت
حقیقی خودتان، باز میدارند. این لایهها معمولاً یکبهیک و بهتدریج کنده میشوند
و زمانی که حقیقت آشکار میشود، از زیبایی درونتان و کارهایی که توانایی انجامش را
دارید ولی هیچکس تا به حال به شما نگفته بوده، نفستان بند میآید. بنابراین
عزیزانم، دوباره تأکید میکنم، لازم نیست آن را از ابتدا یاد بگیرید. برای اینکه
سزاوار آن باشید، لازم نیست از پلهها بالا بروید و مراحلی طی کنید. این یک
استعاره است. ]تنها]
کاری که باید انجام دهید این است که «بهیادآوردن» را فرا بگیرید.
این یکی از موضوعاتی است
که در این ماه آموزش میدهیم ]که
درواقع[
دومین چنل ماه در این زمینه است. یکی از چیزهایی که ما آموزش میدهیم، وجود انرژی جدید در این سیاره است. البته ممکن است
بگویید این انرژی همیشه وجود داشته است، اما ]امروز[ به طرز چشمگیری در حال افزایش است و این ]تغییر[ به دو ویژگی مربوط میشود. یکی از آن ویژگیها را «قدرت زندگی» مینامیم،
ما اسم آن را نیروی زندگی نمیگذاریم، بلکه آن را قدرت زندگی مینامیم. ما قبلاً به این ویژگی اشاره کردهایم، با عنوانِ «افزایش اثر
رمزگونۀ ایمپرینتِ شما بر سیاره[1]»؛ و
این بدان معناست که حتی بسیار بیشتر از هر زمان دیگری، خود زندگی، بودن شما و زنده بودن شما روی این
سیاره، فوقالعاده ارزشمند است، به ویژه کسانی که به چنین پیامی گوش میدهند و در
چنین برنامههایی شرکت میکنند؛ زیرا کسانی که به این موضوعات علاقهمندند و جذبشان میشوند، همان روحهای کهنی هستند که برای بار دیگر به دنیا بازگشتهاند و
برخی از آنها بیدار شدهاند و در حال بهیادآوردن هستند.
چند نفر از شما کمکم
دارید متوجه میشوید که چیز زیبایی در شما هست که هرگز در مورد آن به شما گفته
نشده؟ این همان چیزی است که من میبینم. من همۀ شما را، تکتک شما را میبینم و
بخش جالب این است که شما را در «اکنون» میبینم.
و «اکنون» چه معنایی دارد؟ ]اکنون[ یعنی هر زمانی است که
این برنامه را تماشا میکنید؛ حتی اگر یک سال دیگر آن را ببینید مهم نیست؛ زمان در
یک مکانِ فرابعدی اصلاً اهمیتی ندارد؛ من شما را میبینم. شما را میشناسم. شکوه و
زیبایی شما را میبینم. آیا شما هم
آن را میبینید؟
آیا میتوانید با من به
یاد بیاورید که آمدن در این زمان چقدر مهم بود؟ بسیاری از شما خواهید گفت: «نه، من
هیچی یادم نمیاد!» پس اجازه دهید به شما بگویم که این انتخابی بود که با آگاهی از
احتمال وقوع این شیفت در طول زندگی خودتان انجام دادید؛ [انتخابی آگاهانه[ با علم به اینکه ایمپرینت[2] [و تاثیر] شما بر سیارۀ زمین، اثر خود را بر
دیگران افزایش خواهد داد.
شما همچنین چیزی دارید که
ما آن را «انرژی نوری» مینامیم؛ انرژی نوری، یکِ عامل آگاهی برای بیدار شدن است،
بیدار شدن به یک خودِ بزرگتر؛ قبلاً هم به آن اشاره کردهایم؛ بیدار شدن به نیروی
خودِبرتر که میتوان گفت همان خودِ بزرگتر شما روی زمین است. آیا ممکن است که بخشی
از روح شما، روح الهی شما، نوری مانند نورافکن در تاریکی باشد و شما آن را کشف
کرده باشید و درحال حمل آن با خود باشید؟
پاسخ مثبت است.
[با توجه به این مطالب] آیا ممکن است چنلهایی
که مدتها پیش در مورد فانوس دریایی ارائه کردم، اکنون به ذهن شما خطور
کند؟ آیا شروع به درک این کردهاید که فانوس دریایی ]همانند[ نگهبان عمل میکند؟ از افراد محافظت کرده و آنها را از خطر دور
نگه میدارد و به مکانی امنتر هدایت میکند؟ این بخشی از همان نور جدیدی است، که
شما دارید.
آنچه اکنون به شما میگویم
این است که در طرح الهی این سیاره، در برنامه، در سیستمی که در اینجا شیفت نامیده
میشود، نقشی که شما ایفا میکنید، بسیار مهمتر از آن چیزی است که تصور میکردید.
اما مهمترین نقشی که بر عهدۀ شماست، همان موضوع چنل دوم این ماه است: تاثیری
که شما بر دیگران میگذارید.
دیگران را چگونه میبینید؟
[احتمالا] پاسخ این است: نه چندان خوب! انسانها طوری برنامهریزی شدهاند
که دیگران را همانگونه ببینند که به آنها گفته شده است. آنها دیگران را با عشق
خالص نمیبینند، روحِ آنها را نمیبینند. ]بلکه[ آنها
را با ]چارچوبهای[ فرهنگ خودشان میسنجند. ]این برداشت از دیگران،[ برای مدت طولانی ]در انسانها[ برنامهریزی و آموزش داده شده است. اینجاست که نور جدید و قدرت زندگیِ شما وارد عمل
میشود، زیرا به شما کمک میکند که دیدگاه و نحوه واکنشتان به دیگران را دوباره
بیاموزید و تعریف کنید.
زیبایی فرشتۀ درون در این
است که چطور یک انسان دیگر، یک روح دیگر را ببینی. آیا شما آنها را به عنوان یک
مشکل، یک دردسر میبینید؟ آیا از افراد بخصوصی به خاطر گذشته یا ظاهرشان،
انتظارهای خاصی دارید؟ یا آیا میتوانید همه چیز را دوباره چارچوببندی کنید، و بدون
توجه به اینکه چه کسی مقابل شماست، در چه وضعیتی قرار دارد و در چه محیطی است، و
هرچیز دیگری، ابتدا روح آنها را ببینید؟ آیا میتوانید با فقط نگاهکردن به آنها،
آنها را دوست داشته باشید؟
واو! این درس امروز است.
این ایمپرینت [و اثر رمزگونه] جدید شما روی این سیاره، یک ابزار جدید است و
اینگونه شروع میشود: با تقویت توانایی شما در دیدن خردمندانهتر
دیگران. این برنامهای است که
در حال بازنویسیاش در خودتان هستید. و بسیاری از شما کمکم شروع کردهاید که
انسانهای [متعلق به] گروهها و کشورهای دیگر را به شکلی متفاوت از پدر و مادر یا
پدربزرگ و مادربزرگتان ببینید. شما شروع به نگاهکردن به آنها میکنید و میگویید:
«خب، آنها استحقاق همان چیزی را دارند که من سزاوارش هستم.» بهیادآوردنِ الوهیت
آنها؛ ممکن است آنها کاملاً
بیاطلاع باشند. ممکن است جلوی شما بایستند، به دلایلی از شما عصبانی باشند، حتی
اگر شما را نشناسند. ]با
این حال[ آیا
میتوانید اول شما آنها را دوست داشته باشید؟
مدتی پیش چنلی ارائه دادم
و ویژگیهای استادی[3] را برایتان بیان کردم. اولین ویژگیای که میخواهم
همیشه به یاد داشته باشید، همان اصلیترین اصل است: استاد، واکنش نشان نمیدهد،
بلکه مشاهده میکند. سپس، بسته به شرایط، با شفقت وارد عمل میشود. وقتی
فردی را میبینید که عصبانی است، یا با او موافق نیستید، یا فکر میکنید کارهای
اشتباهی انجام میدهد و ضعیف عمل میکند، در هر یک از این موارد، ]درواقع[ در حال قضاوت او هستید، اینطور نیست؟ این قضاوتها
اجتنابناپذیر به نظر میرسند، زیرا شما برنامهریزی شدهاید تا آنها را به این شیوه
ببینید.
به محض اینکه متوجه میشوید
گرایش سیاسی آنها با شما فرق دارد، چه فکری میکنید؟ اگر اولین واکنشتان، دوست
داشتن آنها باشد، چه؟ اگر متوجه شدید که درگیر مشکل هستند، شاید به خاطر اینکه
عصبانی یا ناراحت هستند، حتی اگر این عصبانیت یا ناراحتی متوجه شما باشد، اولین
واکنش شما باید این باشد که این نور جدیدی که به دست آوردهاید را با عملی شفقتآمیز،
به سمت آنها بفرستید، زیرا میدانید که آنها در شرایط سختی قرار دارند. شاید آنها
هیچ اطلاعی از الوهیت درون خود ندارند؛ شاید آنها ناامید هستند، زیرا در این زندگی
احساس قربانیبودن میکنند. آنها هنوز چیزی را که شما کشف کردهاید نیافتهاند.
بنابراین، دومین آموزهای
که در مورد این تأثیر جدید به شما میدهم، دربارۀ شیوۀ نگاه شما به دیگران و
تغییری است که میتوانید در نگرش خود ایجاد کنید. [این آموزه به شما کمک می کند]
تا معمای «مشاهدۀ کل بشریت و شفای آنها با نحوۀ نگاه به آنها، و شفای خودتان در حین
نگاه متقابل» را حل کنید. عزیزانم، همۀ انسانها همان الوهیتی را در خود دارند
که شما دارید و اکنون ما روی یادآوری و بخاطر آوردن آن کار میکنیم.
من کرایون هستم، عاشق
انسانها. برای وجود نور بیشتر در این سیاره تبریک میگویم، که [موجب شد] بتوانم
امروز چنین پیامی به شما بدهم.
و اینچنین است...
[1] esoteric imprint
[2] imprint
[3] ترجمه این چنل در کانال موجود است:
https://t.me/farasoo2012/4177?single

درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.
مدیتیشن امشب، شما را دعوت میکند که به یاد بیاورید! و حتی
در این جمله هم، یک پیشفرض وجود دارد. پیشفرض
این است که درون هر انسانی، [معرفت و] دانشی نهفته است و آن دانش لزوماً فراموش نشده است؛ فقط صرفاً در صدر یادآوری
قرار نگرفته است، شاید بتوان گفت که [یادآوری این دانش] در اولویت بقا قرار ندارد؛
[با این حال[ از
انسانها خواسته میشود که به یاد
بیاورند.
آنها چه چیزی را باید به
یاد بیاورند؟ به یاد بیاورند که با چیزی که میراثشان است پا به این جهان میگذارند،
یعنی آن چیزی که از خداوند و روحِهستی و روحشان به آنها رسیده است؛ و این میراث،
همان قدرت زندگی است.
هنگامی که شروع به یاد
آوردنِ اینکه «واقعاً چه کسی هستید» میکنید، مانند این است که آن پیاز، لایهلایه
پوست کنده میشود. هر لایهای که جدا میشود ]نشاندهندۀ[ تمام چیزهایی است که به شما آموزش دادهاند و شما را از شناخت
حقیقی خودتان، باز میدارند. این لایهها معمولاً یکبهیک و بهتدریج کنده میشوند
و زمانی که حقیقت آشکار میشود، از زیبایی درونتان و کارهایی که توانایی انجامش را
دارید ولی هیچکس تا به حال به شما نگفته بوده، نفستان بند میآید. بنابراین
عزیزانم، دوباره تأکید میکنم، لازم نیست آن را از ابتدا یاد بگیرید. برای اینکه
سزاوار آن باشید، لازم نیست از پلهها بالا بروید و مراحلی طی کنید. این یک
استعاره است. ]تنها]
کاری که باید انجام دهید این است که «بهیادآوردن» را فرا بگیرید.
این یکی از موضوعاتی است
که در این ماه آموزش میدهیم ]که
درواقع[
دومین چنل ماه در این زمینه است. یکی از چیزهایی که ما آموزش میدهیم، وجود انرژی جدید در این سیاره است. البته ممکن است
بگویید این انرژی همیشه وجود داشته است، اما ]امروز[ به طرز چشمگیری در حال افزایش است و این ]تغییر[ به دو ویژگی مربوط میشود. یکی از آن ویژگیها را «قدرت زندگی» مینامیم،
ما اسم آن را نیروی زندگی نمیگذاریم، بلکه آن را قدرت زندگی مینامیم. ما قبلاً به این ویژگی اشاره کردهایم، با عنوانِ «افزایش اثر
رمزگونۀ ایمپرینتِ شما بر سیاره[1]»؛ و
این بدان معناست که حتی بسیار بیشتر از هر زمان دیگری، خود زندگی، بودن شما و زنده بودن شما روی این
سیاره، فوقالعاده ارزشمند است، به ویژه کسانی که به چنین پیامی گوش میدهند و در
چنین برنامههایی شرکت میکنند؛ زیرا کسانی که به این موضوعات علاقهمندند و جذبشان میشوند، همان روحهای کهنی هستند که برای بار دیگر به دنیا بازگشتهاند و
برخی از آنها بیدار شدهاند و در حال بهیادآوردن هستند.
چند نفر از شما کمکم
دارید متوجه میشوید که چیز زیبایی در شما هست که هرگز در مورد آن به شما گفته
نشده؟ این همان چیزی است که من میبینم. من همۀ شما را، تکتک شما را میبینم و
بخش جالب این است که شما را در «اکنون» میبینم.
و «اکنون» چه معنایی دارد؟ ]اکنون[ یعنی هر زمانی است که
این برنامه را تماشا میکنید؛ حتی اگر یک سال دیگر آن را ببینید مهم نیست؛ زمان در
یک مکانِ فرابعدی اصلاً اهمیتی ندارد؛ من شما را میبینم. شما را میشناسم. شکوه و
زیبایی شما را میبینم. آیا شما هم
آن را میبینید؟
آیا میتوانید با من به
یاد بیاورید که آمدن در این زمان چقدر مهم بود؟ بسیاری از شما خواهید گفت: «نه، من
هیچی یادم نمیاد!» پس اجازه دهید به شما بگویم که این انتخابی بود که با آگاهی از
احتمال وقوع این شیفت در طول زندگی خودتان انجام دادید؛ [انتخابی آگاهانه[ با علم به اینکه ایمپرینت[2] [و تاثیر] شما بر سیارۀ زمین، اثر خود را بر
دیگران افزایش خواهد داد.
شما همچنین چیزی دارید که
ما آن را «انرژی نوری» مینامیم؛ انرژی نوری، یکِ عامل آگاهی برای بیدار شدن است،
بیدار شدن به یک خودِ بزرگتر؛ قبلاً هم به آن اشاره کردهایم؛ بیدار شدن به نیروی
خودِبرتر که میتوان گفت همان خودِ بزرگتر شما روی زمین است. آیا ممکن است که بخشی
از روح شما، روح الهی شما، نوری مانند نورافکن در تاریکی باشد و شما آن را کشف
کرده باشید و درحال حمل آن با خود باشید؟
پاسخ مثبت است.
[با توجه به این مطالب] آیا ممکن است چنلهایی
که مدتها پیش در مورد فانوس دریایی ارائه کردم، اکنون به ذهن شما خطور
کند؟ آیا شروع به درک این کردهاید که فانوس دریایی ]همانند[ نگهبان عمل میکند؟ از افراد محافظت کرده و آنها را از خطر دور
نگه میدارد و به مکانی امنتر هدایت میکند؟ این بخشی از همان نور جدیدی است، که
شما دارید.
آنچه اکنون به شما میگویم
این است که در طرح الهی این سیاره، در برنامه، در سیستمی که در اینجا شیفت نامیده
میشود، نقشی که شما ایفا میکنید، بسیار مهمتر از آن چیزی است که تصور میکردید.
اما مهمترین نقشی که بر عهدۀ شماست، همان موضوع چنل دوم این ماه است: تاثیری
که شما بر دیگران میگذارید.
دیگران را چگونه میبینید؟
[احتمالا] پاسخ این است: نه چندان خوب! انسانها طوری برنامهریزی شدهاند
که دیگران را همانگونه ببینند که به آنها گفته شده است. آنها دیگران را با عشق
خالص نمیبینند، روحِ آنها را نمیبینند. ]بلکه[ آنها
را با ]چارچوبهای[ فرهنگ خودشان میسنجند. ]این برداشت از دیگران،[ برای مدت طولانی ]در انسانها[ برنامهریزی و آموزش داده شده است. اینجاست که نور جدید و قدرت زندگیِ شما وارد عمل
میشود، زیرا به شما کمک میکند که دیدگاه و نحوه واکنشتان به دیگران را دوباره
بیاموزید و تعریف کنید.
زیبایی فرشتۀ درون در این
است که چطور یک انسان دیگر، یک روح دیگر را ببینی. آیا شما آنها را به عنوان یک
مشکل، یک دردسر میبینید؟ آیا از افراد بخصوصی به خاطر گذشته یا ظاهرشان،
انتظارهای خاصی دارید؟ یا آیا میتوانید همه چیز را دوباره چارچوببندی کنید، و بدون
توجه به اینکه چه کسی مقابل شماست، در چه وضعیتی قرار دارد و در چه محیطی است، و
هرچیز دیگری، ابتدا روح آنها را ببینید؟ آیا میتوانید با فقط نگاهکردن به آنها،
آنها را دوست داشته باشید؟
واو! این درس امروز است.
این ایمپرینت [و اثر رمزگونه] جدید شما روی این سیاره، یک ابزار جدید است و
اینگونه شروع میشود: با تقویت توانایی شما در دیدن خردمندانهتر
دیگران. این برنامهای است که
در حال بازنویسیاش در خودتان هستید. و بسیاری از شما کمکم شروع کردهاید که
انسانهای [متعلق به] گروهها و کشورهای دیگر را به شکلی متفاوت از پدر و مادر یا
پدربزرگ و مادربزرگتان ببینید. شما شروع به نگاهکردن به آنها میکنید و میگویید:
«خب، آنها استحقاق همان چیزی را دارند که من سزاوارش هستم.» بهیادآوردنِ الوهیت
آنها؛ ممکن است آنها کاملاً
بیاطلاع باشند. ممکن است جلوی شما بایستند، به دلایلی از شما عصبانی باشند، حتی
اگر شما را نشناسند. ]با
این حال[ آیا
میتوانید اول شما آنها را دوست داشته باشید؟
مدتی پیش چنلی ارائه دادم
و ویژگیهای استادی[3] را برایتان بیان کردم. اولین ویژگیای که میخواهم
همیشه به یاد داشته باشید، همان اصلیترین اصل است: استاد، واکنش نشان نمیدهد،
بلکه مشاهده میکند. سپس، بسته به شرایط، با شفقت وارد عمل میشود. وقتی
فردی را میبینید که عصبانی است، یا با او موافق نیستید، یا فکر میکنید کارهای
اشتباهی انجام میدهد و ضعیف عمل میکند، در هر یک از این موارد، ]درواقع[ در حال قضاوت او هستید، اینطور نیست؟ این قضاوتها
اجتنابناپذیر به نظر میرسند، زیرا شما برنامهریزی شدهاید تا آنها را به این شیوه
ببینید.
به محض اینکه متوجه میشوید
گرایش سیاسی آنها با شما فرق دارد، چه فکری میکنید؟ اگر اولین واکنشتان، دوست
داشتن آنها باشد، چه؟ اگر متوجه شدید که درگیر مشکل هستند، شاید به خاطر اینکه
عصبانی یا ناراحت هستند، حتی اگر این عصبانیت یا ناراحتی متوجه شما باشد، اولین
واکنش شما باید این باشد که این نور جدیدی که به دست آوردهاید را با عملی شفقتآمیز،
به سمت آنها بفرستید، زیرا میدانید که آنها در شرایط سختی قرار دارند. شاید آنها
هیچ اطلاعی از الوهیت درون خود ندارند؛ شاید آنها ناامید هستند، زیرا در این زندگی
احساس قربانیبودن میکنند. آنها هنوز چیزی را که شما کشف کردهاید نیافتهاند.
بنابراین، دومین آموزهای
که در مورد این تأثیر جدید به شما میدهم، دربارۀ شیوۀ نگاه شما به دیگران و
تغییری است که میتوانید در نگرش خود ایجاد کنید. [این آموزه به شما کمک می کند]
تا معمای «مشاهدۀ کل بشریت و شفای آنها با نحوۀ نگاه به آنها، و شفای خودتان در حین
نگاه متقابل» را حل کنید. عزیزانم، همۀ انسانها همان الوهیتی را در خود دارند
که شما دارید و اکنون ما روی یادآوری و بخاطر آوردن آن کار میکنیم.
من کرایون هستم، عاشق
انسانها. برای وجود نور بیشتر در این سیاره تبریک میگویم، که [موجب شد] بتوانم
امروز چنین پیامی به شما بدهم.
و اینچنین است...
نظرات
ارسال یک نظر