تجربه نزدیک به مرگ (NDE-Near Death Experience)

  (پیام اول)

واقعیتی وجود دارد: هرکسی که "تجربه نزدیک به مرگ (NDE-Near Death Experience)"را تجربه می­کند حتی به مردن هم نزدیک نمی­شود. شاید اینگونه به نظر برسد یا اینگونه احساس شود. اما آنها مرگ را تجربه نمی­کنند، آن ها حتی سیاره را هم ترک نمی­کنند! من می­خواهم به شما بگویم که در "تجربه نزدیک به مرگ" چه اتفاقی می­افتد . و این قرار است بسیار متفاوت با آنچه که شما شنیده اید یا تا کنون تصور می­کردید باشد.

"تجربه نزدیک به مرگ"، توسط پیش تصورات و تعصبات و انرژی انسانی که در حال تجربه آن است ساخته می شود. همه انسان­ها وقتی برمیگردند داستان های یکسانی ندارند. می خواهم به شما یادآور شوم بعضی ها از "تجربه نزدیک به مرگ" بر می­گردند و می گویند :«خیلی نا خوشایند بود!» آنها امکان دارد گزارش دهند که : «من جهنم را دیدم!» و آنها ممکن است به شما بگویند: «من حالا خیلی از مرگ می­ترسم!» و بعضی ها خلاف آن را می گویند، می گویند: «من بهشت را دیدم، من آن تونل را دیدم، من نور را دیدم، من عشق را احساس کردم، من "خانواده" را دیدم.»

همه آنها (آنچه افراد مختلف دیده اند) آنجا برای "دیدن" هستند. هر سایه ای از انرژی آنجاست تا دیده شود، اما هرکدام واکنش های مختلفی در پی دارند! دلیلش چیست؟ همه­اش به خاطر آن چیزی هست که در "جوهره" یا "ذات" کسی است که این را تجربه می­کند. انسان­ها در انتخاب انرژی مرکز وجودشان اراده­ی آزاد دارند. آیا این انرژی ترس است ؟ امید است؟ والاست؟

من به شما خواهم گفت که "تجربه نزدیک به مرگ" چیست و آن از لحاظ معنوی منطقی است، این (زمانِ تجربه نزدیک به مرگ) زمانی است که شما خودتان را ملاقات می­کنید. بله! این اغلب اولین قسمت از تجربه ی مرگ است، اما "تجربه نزدیک به به مرگ" فقط چند ثانیه از مرگ است، شما هرگز از آن مرکز و هسته­ی انرژی که خودتان درست کرده­اید خارج نمی شوید. مرگ واقعی خیلی متفاوت است.

در لحظه مرگ اولین اتفاقی که برای انسان می­افتد یکی شدن با خود، یادآوری (شکوه و عظمت خود) و ارتباط است. بعد از اینکه شما با خودتان ملاقات می­کنید-که تجربه ی عظیمی است، شما با انرژی خدا ملاقات می­کنید، اتحادی پدید می آید و سپس یک سفر سه روزه زمینی به طول خواهد انجامید... سه روز زمینی طول می­کشد  قبل از اینکه شما زمین را ترک کنید. تمام این روزها سپری می شوند برای جمع‌آوری چیزی که ما آن را "اطلاعات کیهانی" می­نامیم، و توضیح آن بسیار سخت است.

 

به من خوب گوش کن ای عضو خانواده! به خاطر اینکه ما قبلا در این باره صحبت نکرده­ایم. همه شما می دانید بزرگترین موضوع چیست، دلیل این که شما اینجا (بر روی این سیاره) چه می کنید، دلیل این که شما تغییر چهره داده و لباس مبدلِ انسان بر تن کرده اید و در این میدانِ بازی که نامش زمین است پا گذاشته­اید، دلیل اتفاقات و ماجراهایی که از میان آن می­گذرید و دلیل اینکه (به خانه یا آنسوی پرده) می­آیید و دوباره برمی­گردید(به زمین) و برمی­گردید و برمی گردید. همه اینها به خاطر چیست؟ در جهان چه خبر است که چنین چیزی را خلق کرده است؟ من به شما می­گویم: هیچکدام از شما این را نمی دانید ولی آن را انجام می­دهید. این بزرگترین سوال همه ی شما است، سوالی که قبل از اینکه به اینجا برسید و وقتی که از اینجا خارج شوید می پرسید.

اولین کاری که بعد از "آگاهی کامل"(پس از مرگ) می کنید این است که می پرسید: «چطور ما این کار را انجام دادیم؟» انسان عزیز! برای وجود شما در اینجا دلیلی وجود دارد، یک دلیل خوب و منطقی...مقدس هستید شمایی که ایمان دارید... دلیلی عاشقانه برای چراییِ آنچه که شما در زندگی از سر می­گذرانید وجود دارد. زیرا آنچه که انجام می­دهید به میلیاردها فرم و حالت زندگی در مکان­های مختلف و جهان های مختلف و واقعیت های مختلف کمک می­کند. صحبت در مورد فداکاری نیست درباره انجام کاری مهم است.

بنابراین تجربه "نزدیک به مرگ" فرصتی آشکار شده برای تغییر است، چیزی است که شما به خودتان می دهید. اصلاً درباره مردن نیست، درباره پتانسیل تغییر است. کسانی که از این تجربه برمی‌گردند و تجارب بسیار والایی دارند، انتخاب می­کنند که در مورد خودشان بیشتر بدانند و اینگونه می شود؛ کسانی که با ترس از آن تجربه بر می­گردند انتخاب می کنند که دیگر به جستجوی این تجربه نپردازند، ولی آیا نیاز است بگویم هیچ جای قضاوتی در مورد هیچکدامتان نیست؟

در هر مورد تجربه نزدیک به مرگ، این انرژی انسان است که آنها را به سمت تجربه ای که داشتند هدایت می­کند.

 

 

 

 

 

(پیام دوم)

"تجربه نزدیک به مرگ" داستان زیبایی است، و هستند کسانی در این اتاق که چنین تجربه ی زیبایی داشته اند. برای انسان، معمول و عادی است که موقعیتی اضطراری را تجربه کند چه تصادف باشد، چه یک مراجعه به بیمارستان برای بیماری یا اتفاقی در خانه که باعث شود چیزی را تجربه کند که "تجربه ی نزدیک به مرگ" نامیده می­شود. البته این عبارت و اصطلاح برای چنین تجربه ای اشتباه است. تعریف شما از مرگ بسیار خطی است و از لحاظ علمی بسیاری بارها روی تخت جراحی مرده اند.

متخصصان متافیزیک برای این تجربه اصطلاح "تجربه نزدیک به مرگ (NDE-Near Death Experience)" را به کار می­برند، پس ما هم آن را همان NDE می­نامیم.

اگر شما با کسانی که یک تجربه­ی NDE داشته حرف بزنید، می­بینید که داستان­های گوناگونی دارند. بسیار جالب است که همیشه این تجارب و داستان­ها مثبت نیستند. این تجارب، مربوط به آگاهیِ فردی می­شود که آن را تجربه می­کند. اما اکنون بیایید فقط درباره کسانی صحبت کنیم که آگاهی بالایی دارند و چنین تجربه ای را داشته اند و هنگامی که بازگشته اند تغییر کرده اند.

 

تجربه ی NDE و مغز

در طیِ یک تجربه نزدیک به مرگ چه چیزی روی می­دهد؟ اول از همه، این فکر که در طی این تجربه مرده­اید مضحک و خنده دار است. شما فقط از لحاظ علائم بالینی و کلینیکالی مرده­اید، اگر می­مردید شما می­دانستید (که مرده­اید!) اما به نظر شما و آگاهی شما این­طور می­رسد که مرگ نزدیک است. هنگامی­که سیستم­هایی که برای زنده ماندن شما حیاتی هستند، شروع به خاموش شدن می­کنند، تنفس شما قطع می­شود، قلب شما می ایستد، و سیستم­هایی که قرار است با اکسیژن کار کنند دیگر اکسیژن ندارند، و همه­ی اینها سیگنالی به مغز می­فرستد که:"مرگ دارد می آید!".

مغز هم کاری انجام می­دهد که هرگز نفهمیده اید: مغز برای چنین موقعیتی یک برنامه دارد.

هنگامی­که که مغز شروع به درک این می­کند که مرگ نزدیک است، اتفاقی زیبا روی می­دهد: این مثل یک سوپاپ اطمینان است. یک آگاهیِ خیرخواهانه است که می آید تا از شما در برابر آنچه که به شما گفته شده "وحشت مرگ (ترس از مردن)" است محافظت کند. و شروع به دادن برخی احساسات شگفت انگیزِ خیرخواهانه و نوری به شما می­کند که هرگز فراموش نمی­کنید. این تقریبا در همه ی کسانی که "تجارب مثبت نزدیک به مرگ "دارند عادی است. این در مورد کسانی که واقعا درگذشته اند (مرده اند) عادی است؛ شما می­بینید که آنها با فریادهایی از ترس و وحشت نمی­میرند، بلکه در صلح و آرامش و اغلب با یک لبخند می­میرند.

این یک هدیه درونِ شیمیِ آگاهی است تا به هر انسانی اجازه دهد که با صلح و آرامش از یک زندگی به زندگی دیگر برود.

کسانی که برنامه ی NDE را تجربه می­کنند اغلب خودشان را در یک تونل می­بینند و شاید یک نور شگفت انگیز ببینند و حسی کامل از عشق خدا را لمس کنند و آنها نمی­ترسند.

آیا من دارم به شما می­گویم که این تجربه ها درست نیستند (توهم است)؟ نه! این برنامه و نرم افزار است. من به شما می­گویم که خیلی هم صحیح و درست است. مغز شما برای حقیقت برنامه ریزی شده است و در این زمان که مرگ نزدیک و قطعی به نظر می­رسد یا می­تواند قطعی باشد بدن تفاوت را نمی­داند، نمی­داند که آیا در حال مردن است یا نه؟ اما بدن شروع به اجرای برنامه­ی خیرخواهانه ی عشق می­کند تا به شما اجازه دهد که حقیقت آن را حس کنید و شروع می­کند به شما آن سوی پرده را نشان دهد.

حقیقت اینست که شما -آگاهیِ شما- ادامه خواهید داد. مرگ می آید، اما زیباست. هیچ خاموش شدنی در کار نیست عزیزانم، هیچ داستان ترسناکی در کار نیست. هیچ شبح شیطان­واری با یک داس در کار نیست که سراغ شما بیاید! در عوض یک واقعیت عاشقانه و زیبای دیگر می آید و قرار است همه چیز خوب باشد.

گوش کنید: این یک حقیقت مرکزی و هسته ای است که در سلول­های شما، قلب شما و مغز شما، بطور غریزی هست. در آن زمان (زمانِ NDE) غده صنوبری شما در حال بیدار شدن است و همه چیز با هم کار می­کند تا این (تصاویر این تجربه) را به شما نشان دهند بنابراین شما نخواهید ترسید. این عشقِ خداست. این یک برنامه ی مرگ است اما آنچه اغلب اتفاق می افتد عزیزان، اینست که شما نجات می یابید و از آن تجربه خارج می­شوید و برای همیشه تغییر می­کنید.

زیرا این برنامه­ی مرگ است که شروع به اجرا شدن می­کند؛ شما هنوز نمرده­اید، بلکه شما یک نظر اجمالی و کوتاه به یک حقیقتِ مرکزی معنوی کرده اید. سپس شما از NDE خارج می­شوید. ناگهان همه چیز در زندگی شما متفاوت به نظر می­رسد. اوه پسر! واقعا متفاوت است! برای برخی از شما، آنچنان متفاوت است که شما برای مرحله­ی بعدی تکامل روح خود آماده می­شوید. شما متوجه می­شوید که روح شما در سه بعدی است، اینطور نیست؟ یک روح افزایش یافته و تقویت یافته روحی است که در سه بعدی نیست، روحیست که یک تجربه ی NDE داشته است. فراتر از هر چیزی که شما ممکن است تا به حال در زندگیتان تجربه کرده باشید و شما چنان تغییر می­کنید که به نظر می­رسد فرد دیگری شده اید.

برخی مواقع شما بسیار زیاد تحت تاثیر قرار می­گیرید و فراتر از آنچه قبلا بوده اید می­روید که باعث می­شود برخی بپرسند برای آن فرد قبلی که بودی چه اتفاقی افتاد؟!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶