دوگانگی

ژانویه 2020

سلام عزيزانم، كرايون هستم از خدمات مغناطيسی...

 

دوباره چيزی را به آن افرادی ميگويم كه می‌گويند: «خب، نمی‌توانم در نظر نگيرم كه اين چنل خيلی‌خيلی سريع می‌آید». بعضی هستند كه هميشه می‌گویند: «همين نشان می‌دهد كه اين واقعاً چنل كردن نيست، چون همه می‌دانند كه اگر بخواهی چنل كنی بايد كلی نفس عميق بكشی، مدتی تأمل كنی، در جهت درست قرار بگيری و چيزها يا غذاهای خاصی بخوری». عزيزانم، همه این‌ها تغيير کرده‌اند، و تک‌تک شما كه اينجا هستيد توانايی ارتباط گرفتن فوری را داريد.

 

نمی‌گویم كه حتماً با يك ميكروفن جلوی عده‌ای چنل كنيد. بلكه درباره توانايی حس كردن ماورای آنچه می‌دانید می‌گویم، و دريافت اطلاعاتی كه از آن مغز فيزيكی نمی‌آیند. اين اتفاقی است كه در اين سياره در حال افتادن است، به‌ویژه با روح‌های كهن، و البته بايد با حق انتخاب آزاد باشد.

 

اين سومين پيام درباره دوگانگی است. آن دو پيام اول را می‌توانید در جایی که هستند گوش كنيد. (در قسمت فايل صوتی رايگان در سايت كرايون)

 

اين يك پيام طولانی نيست، اما عظيم است. گفتيم كه دوگانگی يك كلمه منفی نيست، و بيانگر يك تقلا نيز نيست. هرچند بعضی‌ها آن را يك تقلا تعريف می‌کنند، اما یک هديه است. آن، يك هديه خداداد از سرچشمه اصلی آفرینش شما است، و به شما اجازه می‌دهد كه بدون قضاوت شدن، انتخاب كنيد.

 

تمام شما به‌عنوان وجود انسانی دارای ادراك و هوشمندی، توانائی اين را داريد كه بر جدول و معمای زندگی خودتان كار كرده و ببينيد كه دوست داريد به سمت چه انرژی‌هایی برويد. البته اينكه اين انرژی‌ها را نور و تاريكی بناميم راحت است، اما به اين سادگی‌ها نيست. هرچند برای درك اوليه چنين كاری می‌کنیم، اما درواقع، دوگانگی انرژیِ مناسب بودن (appropriateness) برای زندگی شماست، و انتخابی است كه شما برای خودتان می‌کنید. همچنين، انرژی‌ای است که برای فرهنگ شما، سياره شما، و دوران شما مناسب است. اين انرژی‌های مناسب بودن، همراه با تغيير نسل‌ها تغيير می‌کنند؛ پس اين يك انتخاب آسان نيست، چرا كه هميشه يك هدف متحرك است. اين، هديه تشخيص دادن اين است كه چه چيزی برای شما كار می‌کند. روح‌های كهنِ اين سياره به‌طور شهودی و درونی درك می‌کنند كه آنچه عمل می‌کند، چيزی است که به انرژی مركزی آفریننده اصلی، نزدیک‌ترین است.

دوگانگی يك تقلا نيست عزيزانم. آن يك انتخاب گران‌بها است يك انتخاب آزاد.

 

اما، ناگهان در اين انرژی جديد شما در دورانی هستيد كه این انتخاب‌ها به‌تدریج آسان‌تر می‌شود، آن‌هم به علت آنچه در پيام قبلی گفتيم؛ شما شروع به داشتن كمك کرده‌اید. اگر می‌خواهید، اين انرژی را كمك بناميد، هر طور تمايل داريد. اما عزيزانم اين درواقع شما با خودتان هستيد. يعنی، ناگهان آن عظمت و وسعت روح شما كه بخشی از شماست و هميشه بوده، به‌تدریج به شما اجازه می‌دهد تا چشم‌اندازی از ميدان داشته باشيد، البته اگر دوست داريد آن را ميدان بناميد. آن، از انرژی‌های پتانسیل‌هایی می‌آید كه در تمام اطراف شما هستند، و حالا شروع به اين کرده‌اند كه به‌طور شهودی حس شوند. يعنی، مسير تو ديگر يك راز نيست. بلكه در سطح شگفت‌انگیز جديدی قابل حس شدن است. پس به شما سه انتخاب از بزرگ‌ترین انتخاب‌هايی كه تغيير کرده‌اند را می‌دهم. البته، خود این انتخاب تغييری نكرده، بلكه دريافت از آن تغيير كرده. توانايی شما به بروز دادن آن هم تغيير كرده است.

 

 

انتخاب اول: تعريف خود

اولين انتخاب آزاد، اجازه كامل برای تعريف كردن خودت است. خب، برای اينكه بهتر درك كنی منظور من چيست، اين اطلاعات را می‌دهم:

بنشين و اين سؤال را بپرس: من كيستم؟

 

از شما می‌خواهم با من تجسمی انجام دهيد. شما ايستاده‌اید، به آينه نگاه می‌کنید، بهترين لباس خود را پوشيده‌اید و خودتان را تحسين می‌کنید. تمام تعاريف از چيزی كه هستيد برای شما مشهود هستند. هر يك از آن‌ها با يك كاغذ يادداشت زردرنگ به شما چسبیده‌اند.

 

آن‌ها آنجا هستند، بالای بدن شما -تمام آن كاغذهای يادداشت. بياييد با من به آن‌ها نگاهی بی‌اندازیم، حتی آن‌هایی كه با اعتماد و مطمئن، شما را تعريف می‌کنند: كجا متولد شديد، فرهنگ شما، زبان شما، روش عمل شما با یکدیگر، در فرهنگ شما و در زبان شما. دودمان شما آنجاست، نَسَب شما با دی‌ان‌ای بيولوژيكی شما آنجاست. خانواده شما و آنچه آن‌ها نسبت به شما فكر می‌کنند آنجاست. كاغذ يادداشت، كاغذ يادداشت، كاغذ يادداشت، كاغذ يادداشت (کرایون برای مثال دادن به قسمت‌های مختلف بدن لی کارول اشاره می‌کند.)

خب، هنوز به آن مهم‌ها نرسیده‌ایم، درست است؟ شما به سازمان‌ها و گروه‌هایی تعلق داريد، كه آن‌ها هم علايق و چيزی كه شما هستيد را تعريف می‌کنند . بعد آن اصلی: آن گروه‌ها و سازمان‌های معنوی كه شما داريد و خيلی باعجله و سريع به شما می‌گویند كه واقعاً چه هستيد.

 

بله، اين شما هستيد، همچنان كه به آينه نگاه می‌کنید، با شايد صدها كاغذ يادداشت چسبيده به شما.

حالا، از شما دعوتی می‌کنم كه اسم آن را  انتخاب آزاد برای تعريف كردن كسی كه هستی می‌گذاریم. قبل از اين دعوت، می‌خواهم خودتان را تكان دهيد همان‌طور كه يك سگ بعد از حمام كردن تكان می‌دهد فقط خودتان را تكان دهيد، تكان دهيد، بگذاريد آن کاغذها به زمين بی‌افتند، نترسيد، چون هیچ‌کدام از آن‌ها دقيق نيستند. هیچ‌کدام از آن‌ها. حتی يكی هم. واقعاً نه. حتی آنی كه جنسيت شما را نوشته (لبخند كرايون.)

 

 

 

 بازتعريف (تعریف دوباره)

 

خب حالا بیایید شروع كنيم. «من كيستم؟» حالا بر اين لوح سفید در بدن شما که هیچ کاغذ یادداشتی بر آن نیست، می‌توانید نوشته خودتان را بنويسيد، با ناديده گرفت هر چيزی كه هر كسی در هر زمانی به شما گفته است، ازجمله آن‌ افراد و سازمان‌هایی كه مورد اعتماد شما بوده و شايد شما را تعريف کرده‌اند. عزيزانم، بيشتر انسان‌ها قضاوتی هستند. قضاوت کردن رويکردی است كه برنامه‌ریزی ابتدايی و بقا است، اما آن هميشه در آگاهی يك روح كهن بالغ نيست. پس بخشی از اين تمرين، اعلام آن بلوغ است. شما اين توانايی را داريد كه با انتخاب آزاد، خودتان را به‌درستی تعريف كنيد. به‌هرحال، فقط شما هستيد كه واقعاً می‌دانید چه كسی هستيد. شما تنها كسی هستيد كه می‌تواند اين كار را انجام دهد، نه ديگران.

 

پس بياييد يك كاغذ يادداشت بزرگ بر پيشانی شما بچسبانيم: شكوهمند زاده شده...

اين، با حقيقت ارتعاش می‌کند و هر دفعه كه شما به آينه نگاه می‌کنید، نشان داده می‌شود. می‌توانید ديگر تعاريف را نيز بنويسيد و آن‌ها را به خودتان بچسبانيد: من عشق هستم، اينجا بر پيشانی بچسبانيد. من همدلی و مهربانی و شفقت هستم، همین‌جا بچسبانيد (کرایون به پیشانی اشاره می‌کند). من سالم هستم، همین‌جا بچسبانيد. (کرایون به پیشانی اشاره می‌کند). من جوان هستم، اين کاغذها را بر تمام خودتان بچسبانيد، چون شما تنها كسی هستيد كه می‌تواند شما را تعريف كند.

 

شايد بگوييد: «خب، اين كه برای آن‌هایی از ما كه در اين حوزه هستيم بديهی است». خب اگر بديهی است پس آن‌همه كاغذ يادداشت برای چه آنجا بودند؟ البته كه خيلی از ره‌جویان نور (lightworkers) تصميم به تعريف كردنِ خودشان گرفته‌اند، اما چند نفر از آن‌ها آن کاغذهای قديمی را تكان داده‌اند؟ خيلی كم. و اين منجر به حس قویِ فقدان خودارزشی می‌گردد، عزيزانم. آیا هرگز به اين فكر کرده‌اید؟ چرا روح‌های كهنِ اين سياره، آن‌هایی كه بيشترين اطلاعات و تجربه را دارند، بايد بزرگ‌ترین فقدان خودارزشی را داشته باشند؟ و جواب اين است كه خيلی از آن کاغذهای قديمی هنوز به شما چسبیده‌اند.

 

من در حال صحبت با خیلی‌هایی هستم كه خودشان را تعريف کرده‌اند. شما به اين باور داريد. حالا وقت آن است كه با يك آگاهی جديد درك كنيد كه شما تنها افرادی هستيد كه می‌توانید از منطق معنوی، علم، و تمام اين چيزهايی كه با ذهن خودتان به‌طور دقيقی تعيين می‌کنند شما حقیقتا چه کسی هستید، استفاده کنید. بقيه افراد كلی از كاغذهای يادداشت دارند كه آماده‌اند آن‌ها را به هر كسی كه اجازه‌اش را بدهد، بچسبانند. این کار را انجام داديد. اين شماره يك بود.

 

 

انتخابِ دوم: تعريف كردن مسير

شماره ٢ انتخاب آزاد برای تعريف كردن ِمسير خودت است.

شايد فكر كنيد كه اين بديهی و آشکار است. اما دوباره چيزی بر سر راهِ اين انتخاب وجود دارد. این بار از کاغذهای يادداشت استفاده نمی‌کنیم اما از ردهای عصبی و سیناپس‌های ذهن شما كه به‌صورت نيمه هوشيارانه آنجا قرار داده‌شده‌اند، استفاده می‌کنیم. اين احساساتِ تفكر خودكار و اتوماتيك، به اطلاعات يا توصیه‌هایی كه به شما داده می‌شوند پاسخ داده و آن‌ها مستقيماً وارد ذهنِ تو می‌شوند. این‌ها اطلاعاتی هستند كه از افراد مورد اعتماد تو می‌آیند، والدين، سياستمدارها، رهبران معنوی و . این‌ها اطلاعات و توصیه‌هایی درباره مسير تو می‌دهند. اين، بخشی از چيزی كه تو هستی می‌شود، و تمام يا بخشی از مسير تو را ديگران تعيين می‌کنند. شايد بگويی كه خودم مسيرم را انتخاب کرده‌ام. اما تو آن را با گوش كردن به توصیه‌های ديگران انتخاب كردی. …

 

حالا من پيشنهاد ديگری دارم: امروزه شما يك توانايی ارتباطی ِ جديد داريد. خیلی‌ها اسم آن را  "اتصال به آن ميدان "نامیده‌اند، دسترسی به پتانسیل‌هایی كه در همان لحظه كه تو به آن‌ها انرژی می‌دهی بروز و تجلی پيدا می‌کنند. آیا تاكنون كلمه جديدی را شنیده‌ای كه قبلاً در زندگی خودت نشنيده بودی و ناگهان در يك هفته سه بار آن را می‌شنوی؟ آیا متوجه شده بودی كه خودت آن را خلق و ايجاد كردی؟ اين بهترين مثالی است كه درباره خلق واقعيت خودت می‌توانم ارائه كنم. وقتی شروع به تمركز كردن بر چيزهای خاصی می‌کنی و ناگهان آن‌ها به وقوع می‌پیوندند، تو آن ميدان را تغيير داده‌ای. اين جديد است. گوش كن: آن توصیه‌های قبلیِ تو را افرادی داده‌اند كه البته بهترين تلاش خود را انجام داده‌اند، اما فقط انرژی زمان خودشان را می‌دانستند. کتاب‌های درسی را بسته به كشفياتِ جديد به‌روز می‌کنند. اينجا هم همان‌طور است.

 

توصيه من اين است. اولين چيز: در فضای يكپارچگی و پيوستگی با آن خالق، تنها بنشين، وقتی‌که تو در آرامش و صلح و شادی هستی، و ابراز کن: «ای روح ِ عزیز هستی، آنچه بايد بدانم را به من نشان بده». و تحت اين حق و این قانون انرژی جديد كه می‌گوید تو این‌گونه واقعيت خودت را می‌سازی، انتظار دريافت جواب از طريق هم‌زمانی را داشته باش. اين چيزی است كه مسير تو را شكل می‌دهد، نه توصيه ديگران. تو آن را تجربه خواهی كرد.

 

مورد بعدی- ابراز کن: «روح ِ هستی، افرادی را برای من بياور كه من آن‌ها را بخشی از مسيرم تشخيص دهم».

و عزیزانم، اين وقتی است كه شراکت‌ها خودشان را نشان می‌دهند، و عزيزانم، اين وقتی است كه روابط عاشقانه اتفاق می‌افتد، يا فراوانی شروع به تغيير يافتن در زندگی تو می‌کند. می‌دانی، اين ابراز کردنِ تو يك انرژی انتظار را ايجاد می‌کند انرژی واقعی كه وارد آن ميدان می‌شود. چيزی كه امروز آن را از يك دانشمند هم شنيدی (گريگ بِرِيْدِن در همان روز و قبل از پيام كرايون سمينار داشت.)

 

اين، آن حقيقت است. تو كاملا كنترل مسيرت را داری.

 

اوه، همين حالا سه نفر در اين اتاق بايد اين را می‌شنیدند. چيزی كه تو امروز انتخاب می‌کنی، خيلی متفاوت از هر چيزی است كه ديگران در آن انرژی قديم برای تو انتخاب کرده‌اند. …

 

 

انتخاب سوم: تعريف كردن يا انتخاب انرژی خودت

 

شماره ٣. تو اين انتخاب -انتخاب آزاد- برای تعيين انرژی شخصی خودت را داری.

می‌پرسید كه معنی اين چيست؟ «انرژی خودم» چيست؟ حالا، می‌توانی آن را هر چه دوست داری بنامی، اما وقتی مردم در اطراف تو می‌ایستند، چه حسی می‌کنند؟ آگاهی (Consciousness)، انرژی است. خب، آگاهی تو چيست؟ وقتی مردم در كنار تو می‌ایستند، چه انرژی‌ای را حس می‌کنند؟ آیا تو شخصی هستی كه دچار ترسی و با آن گرفتار؟ خيلی از ره‌جویانِ نور اغلب از چيزی می‌ترسند. اين چیزی که می‌گویم، يك قضاوت يا متهم كردن نيست عزيزانم، بلكه يك حقيقت است. بعضی از شما افرادی بسيار تَرسان هستيد. شايد تو فردی هستی كه از چيزهای زيادی دلواپس و نگرانی؟ شايد نخواهی چنين فردی باشی، اما همچنان كه آنجا نشسته‌ای چنين كسی هستی. شايد هم برای همين اينجايی -كه در آن مورد كمك بگيری؟ آیا می‌دانی هر جايی كه می‌روی، تمام آن انرژیِ ترس را پخش و پراكنده می‌کنی؟

 

بعضی از شما نچسب هستيد. و از آن خبر هم نداريد. در اين مورد قبلاً گفته ايم- اینکه یک ره‌جوی نور این را نیمه هوشیارانه خلق می‌کند که متفاوت باشد. در آن انرژی قديم، بعضی از شما واقعاً چيزهايی را در شخصيت خودتان خلق كرده بوديد كه مردم را دور كند. آیا از آن آگاهید؟ آیا بعدازاینکه شروع به صحبت با مردم می‌کنی آن‌ها از تو فاصله می‌گیرند؟ آیا تاکنون اينكه چگونه ديگران تو را می‌بینند، تحليل کرده‌ای؟ شايد اصلاً اهميتی نمی‌دهی؟ قبلاً گفته‌ام كه در این انرژی جديد همه‌چیز تغيير كرده است، و اينكه ما به نورِ تو احتیاج داریم نه به نچسب بودن تو.

 

تو امروز اين انتخاب را داری كه انرژی آن‌کسی كه واقعاً هستی را انتخاب كنی، و انجام اين كار به روش‌های بسيار زيادی ممكن است. معلم‌های زيادی هستند كه به شما می‌گویند «نحوه انجامش این‌گونه و آن‌گونه است». می‌خواهم همين حالا يك جواب اصلی و کلی در اين مورد به شما بدهم، و اينكه اين را بشنوی و بپذيری يا نه، انتخاب آزاد خودت است.

 

این‌ها را در جملات تائيدی ِ خودت ابراز كن: «من انتخاب می‌کنم كه در صلح و آرامش باشم. من انتخاب می‌کنم كه درباره چيزهايی كه قبلاً دلواپس و نگران بودم، ديگر نباشم. ديگر نمی‌گذارم ديگران من را به واكنش وادار كنند. من يك متفكر مهربان و نیک‌خواه هستم و اين چيزی است كه در زندگی خودم بروز و تجلی خواهم داد.»

خيلی از شما بايد اين را امروز می‌شنیدید.

 

كرايون، آیا ممكن است كه صِرف گفتنِ اين چيزها به من كمك كند؟ عزيزانم، من از شما نخواستم كه این‌ها را بگوييد، بلكه خواستم كه این‌ها را ابراز كنيد. اين يعنی شما بايد سرانجام این‌ها را حل و جذب كنيد. آن‌ها شما هستيد. شما بايد این‌ها را به‌عنوان والاترين حقيقتی كه وجود دارد درك كنيد. خيلی از روح‌های كهن چيزهای زيادی را امتحان می‌کنند. اين، امتحان كردن نيست. يك ابراز، تایيدِ واقعيت است.

 

عزيزانم، اين انتخاب آزاد شماست كه انرژی خودتان را انتخاب كنيد.

 

ابراز كن: «من انتخاب می‌کنم نترسم. من انتخاب می‌کنم در صلح و آرامش باشم. من خوابی شگفت‌انگیز و پرآرامش در شب خواهم داشت چرا كه من متحد با منبع خلق هستم، و حالا اين را درك می‌کنم. من درك می‌کنم كه تجسم و تصورِ من از چيزی كه هستم، واقعيت من می‌شود. تمام سلول‌های بدن من برای اولين بار در حال گوش كردن هستند. من انتخاب می‌کنم در اين زندگی سالم باشم.»

 

 این را قبلاً کجا شنیده‌اید؟ این چیزهایی که امروزه معنوی هستند فردا قواعد اساسی علم فیزیک خواهند شد.

 

من دارم به شما یک حقیقت واضح را می‌گویم که آگاهی انرژی است و بنابراین، انرژی را می‌توان مطالعه و اندازه‌گیری کرد. در این انرژی، افرادی خواهند بود که از طریق مطالعات کوانتومی چیزهای فرابعدی، درک خواهند کرد که آگاهی به روش‌هایی می‌تواند جمع شود که قبلاً نمی‌توانست. آن‌ها نحوه استفاده از آگاهی خیرخواهانه را در هیئت‌مدیره یک شرکت مطالعه خواهند کرد تا بتوانند تصمیم‌های بهتری گرفته و پیوستگی و انسجام (coherence) افرادی که برای آن شرکت کار می‌کنند را افزایش دهند. چه مفهومی! چرا آن کار را می‌کنند؟ زیرا اندازه‌گیری انسجام و پیوستگی، برای اولین بار اثبات خواهد کرد که بله، فروش گروهی از افرادی که در پیوستگی و نیک‌خواهی با همدیگر کار می‌کنند، بهتر خواهد بود. آن چیزهای دیگری که سازمان‌ها با آن‌ها مشکل دارند نیز تغییر خواهند کرد، ازجمله آگاهی مدیریت نسبت به آن‌هایی که برایشان کار می‌کنند. می‌توانید این نحوه رقابت جدید را در بازار تصور کنید؟ اینکه چه کسی انسجام و پیوستگی بهتری دارد؟ (کرایون می‌خندد)

 

این را قبلاً هم گفته‌ام، می‌توانید تصور کنید که در آینده دور و دور، کنگره آمریکا برای یک‌لحظه متوقف شود و هر دو طرف با همدیگر انسجام و پیوستگی ایجاد کنند تا تصمیم‌های آن روز برای بیشتر مردم تصمیم‌های بهتری باشد؟ می‌دانم، می‌دانم؛ شاید بگویید: «خب چرا، شاید در یک سیاره دیگر». نه، نیست. این در میدان است عزیزانم.

 

روزی علم نشان خواهد داد که انسجام و پیوستگیِ آگاهی، واقعی است. آن، چیزها را تغییر می‌دهد و قابل‌اندازه‌گیری است. این، نحوه کار کردن گروه‌های انسانی با همدیگر را تغییر خواهد داد. و در حال آمدن است.

 

می‌خواهم شما اینجا را متفاوت از وقتی‌که آمدید ترک کنید با ایده‌ها، پتانسیل‌ها و صلح و آرامش...

 

و این‌چنین است...

      

 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶