پیش‌مدیتیشن۱۱۰

 2022.12.14

درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.

این ماه قرار است در مورد چیزی که برای بسیاری آشناست صحبت کنیم، بطور خاص دربارۀ چیزی صحبت می‌کنیم که در حال حاضر روی این سیاره در حال اتفاق افتادن و در جریان است. قبلاً به شما گفته بودیم که این ماه می‌خواهیم در مورد ترس، ]اما[ شاید به روشی متفاوت، صحبت کنیم.

دوباره به شما می‌گویم، در سال 2021، ما در مورد «چهار چهرۀ ترس» صحبت کردیم و به شما توضیح دادیم که برخی از این ترس‌ها، چیزهایی هستند که همه انسان‌ها به طور منظم با آنها روبرو می‌شوند. و ما سال‌‌ها در مورد آنها صحبت کرده بودیم، اما ناگهان با چیزی کمی متفاوت روبرو می‌شویم. تر‌س‌های فعلی، ترس‌هایی که به آنها نگاه می‌کنیم ولی هیچ معنایی ندارند. ]ترس‌هایی [که شاید بیشتر مربوط به فرهنگی باشد که من و همکارم در آن هستیم، و این چیزی است که امروز در مورد آن صحبت می‌کنیم.

ممکن است برای برخی از شما بحث‌برانگیز به نظر برسد، اما این­طور نیست. درواقع در مورد ترس است. در این مورد خاص، مانند بسیاری از ترس‌هایِ دیگرِ مورد بحثِ ما، این ترس‌ها، گاهی از بدو تولد و گاهی هم ناشی از رویدادها و اتفاقات، در شما برنامه‌ریزی شده‌اند. و این چیزی است که ما آن را «واقعیت توافقیِ جمعی» می‌نامیم. وقتی مدام می‌شنوید که باید از چیزی بترسید، چه درست باشد چه غلط، سرانجام از آن می‌ترسید.

هفته گذشته در مورد ترسی صحبت کردیم که اصلاً معنایی ندارد: ترس از خدا. چرا کسی باید از سرچشمه آفرینشگر که او را بی‌اندازه دوست دارد، بترسد؟ پاسخ این است که بسیاری از شما، با اصول و باورهایی بزرگ شده‌اید که در واقع می‌گویند، همین کار را انجام دهید [و از خدا بترسید] و پس از مدتی شنیدنِ این، ذهن شما به همان سمت می‌رود و در نهایت، شما از چیزی که عشق است، می‌ترسید.

عزیزانم، این­ها چیزهایی هستند که انسان‌ها را در ساختار و جعبه‌ای نگه می‌دارد که نمی‌توانند از آن فرار کنند. آنها نمی‌توانند از آن جعبه و ساختار فرار کنند بدون اینکه کسی به آنها [تلنگر بزند و] بگوید: «آیا فکر ‌کرده­اید که شاید چیز بزرگ‌تری وجود داشته باشد؟ یا واقعاً آنچه به شما گفته­اند را تجزیه و تحلیل کرده­اید؟» و بیشتر مواقع، شما این کار را نمی‌کنید [و در آن جعبه و ساختار می­مانید]. اکنون من به شما می‌گویم، این ویژگی انرژی­ای است که از آن بیرون آمده‌اید. این انرژی از تفکر انرژی قدیمی، زندگی سه­بعدی و شیوه‌ای که همیشه ]بدین شکل[ بوده است، ناشی می‌شود.

ناگهان روی این سیاره، تغییری در حال رخ­دادن است. اگر از کسانی که [چنل‌ها و پیام‌هایی] مانند این چنل‌‌ها را ارائه کرده‌اند بپرسید و [یا] به بومیان مراجعه کنید و از آنها در مورد خردشان و آنچه شمن‌ها می‌گویند بپرسید، چیزی شروع به آشکارشدن می‌کند که ما آن را «وصل کردنِ نقطه‌ها» می‌نامیم و هنگامی که این نقطه‌ها را بهم متصل می‌کنید متوجه می‌شوید که: در حال حاضر شما اینجا هستید، در زمینی که در حال تغییر الگوها، الگوهای واقعی، الگو‌های تفکر است. و اگر قرار است این الگو‌ها تغییر کنند و درست و دقیق باشند، این به آن معناست که باید در مورد آنچه همیشه احساس می‌کردید حقیقت است، کمی بازنگری صورت گیرد.

آنچه می‌خواهم به شما بگویم ممکن است برای برخی بحث‌برانگیز باشد، اما لطفا اجازه ندهید که این­گونه باشد. فقط گوش کنید. [موضوع[ در مورد ترس است. کسانی خواهند بود که می‌خواهند با نحوۀ رفتارشان با شما، شما را از نور دور نگه دارند، حتی در مواقع اضطراری و زمانی که به کمک نیاز دارید؛ آنها فقط آنچه را که نیاز دارید بدانید، به شما می‌دهند و سپس شاید کمی آن را تحریف می‌کنند تا شما بترسید.

عزیزانم، این روش قدیمی است. همیشه این چنین بوده است. و به کنترل جمعیت و کنترل آگاهی مربوط می‌شود. و این توطئه نیست. این­طور به قضیه نگاه کنید که: این فقط یک شیوه کارا است. تنها به این دلیل انجام می‌شود که انرژی قدیمی وجود دارد.

پس اجازه دهید این را از شما بپرسم: آیا الگوهای انرژی قدیمی را در وضعیت اضطراری یعنی کووید که به تازگی در این سیاره از سر گذرانده­اید، دیدید؟ زمانی که کووید برای اولین بار ظاهر شد، با گروهی در ایسلند نشستم. تعداد مرگ­و­میرهایی که رخ داد، دردناک و غم‌انگیز بود. در واقع یک وضعیت اضطراری بود. اما زمانی که برای اولین بار با آن گروه نشستم، به شما گفتم که کسانی خواهند بود که آن را ترسناک‌تر از آن چیزی که هست، جلوه می‌دهند. اگرچه مرگ‌هایی که رخ داد بسیار وحشتناک و غم‌انگیز بود، اما به جای روحیه‌بخشی و کمک‌، کسانی را خواهید داشت که شما را پایین می‌کِشند و حتی شما را از آن بیشتر می‌ترسانند.

من این حرف‌‌ها را آن زمان گفتم. احتمالاً کسانی هستند که به دلیل ترس از هر ویروسی، تا آخر عمرشان ماسک خواهند زد. این بیماری همه­گیر به جای چند سال، زندگی آنها را برای همیشه تغییر خواهد داد، و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاده است.

در صورتی که به دوروبر خود نگاهی بیندازید و به روشی که با آن برخورد شده است توجه کنید، اولین چیزی که می‌بینید این است: کسانی که مسئول اطلاع‌رسانی و حفظ امنیت شما بودند، فقط در مورد تعداد مرگ­و­میر، میزان سرایت بیماری و لزوم رعایت احتیاط گزارش می‌دادند. اما آماری از بهبودیافتگان وجود نداشت. هیچ لیستی از بهبودیافته‌‌ها وجود نداشت، فقط مرگ­و­میر‌‌ها گزارش می‌شدند.

و بنابراین، در روان شما، ترس کاشته شد. باز هم، این هیچ ارتباطی با جنجال‌های مربوط به کووید که ممکن است شنیده باشید ندارد، ]بلکه[ مربوط به برنامه‌ریزی ترس است. عزیزانم، این یک الگوی بسیار قدیمی است.

دو سال بعد، دقیقاً همان چیزی را می‌بینید که به شما گفتم. آنها به حدی، بسیاری را ترسانده­اند که کارهایی که امروزه انجام می‌دهند هیچ منطق یا معنایی ندارد. ترس در آنها ریشه دوانیده است. بنابراین کسانی هستند که همیشه از ویروس خواهند ترسید، همیشه. شما افرادی را خواهید دید که در حالی که پنجره‌های ماشین آنها بالا است و تهویه هوا روشن است، ماسک بر صورت دارند، بدون اینکه از هیچ علمی آگاه باشند که ویروس نمی‌تواند در آنجا باشد. اما آنها به دلیل آنچه دیده‌اند و آنچه به آنها گفته شده و احساسی که در مورد آن داشته‌اند، ]به ویژه[ مرگ‌هایی که دیده‌اند، چنان می‌ترسند که هرگز ماسک خود را در ماشین [هم] بر نمی‌دارند.

]تصور کنید در[ یک جزیره خالی، یک مرد با ماسک روی صورتش در حال پیاده­روی با سگش در ساحل است، ]درحالی­که[ متوجه می‌شود که ویروس هزار مایل با او فاصله دارد، اما او به خاطر ترسی که در او کاشته شده است، احساس امنیت نمی‌کند، مگر نه؟ ] این موضوع[ هیچ ارتباطی به ماسک ندارد، ]بلکه[ به ترس مربوط می‌شود.

این جدید است و به شما می‌گویم که درست طبق برنامه پیش می‌رود. نه کووید، نه ویروس، نه جنجال‌ها، بلکه ترسی در جمعیتی کاشته شد که ماندگار شد. آیا می‌بینید که چقدر دست­کاری کسانی که ترسیده­اند آسان است؟ و هنوز تمام نشده است. شما خواهید دید که ]این پروسه[ ادامه خواهد داشت. این یک انرژی قدیمی است که نمی‌خواهد شما با هیچ نوع نوری بیدار شوید؛ نوری که می‌گوید: «شاید، فقط شاید، راه‌های دیگری نیز وجود داشته باشد.» هنگامی از پاندمی عبور کردید، راه‌های دیگری برای دیدن این وجود دارد، حتی بدون اینکه بهبودیافتگان را ببینید [و ارزیابی کنید]. و من آن راه‌ها را نیز به شما گفته‌ام و حالا دوباره آنها را به شما می‌گویم:

شما نور دارید. شما می‌توانید به آن چیزی که نور و آگاهی شماست روی آورید، و پس از پایان این بیماری همه­گیر، می‌توانید بگویید: «روح هستی عزیز، اجازه نده چیزی که برای بدن من نامناسب است به من دست پیدا کند. بگذار سیستم ایمنی من، به دلیل آگاهی بالاترم تقویت شود و اگر قرار است ویروسی در بدن من وجود داشته باشد، بگذار درست مانند سرماخوردگی یا آنفولانزایی باشد که قبلاً داشته‌ام و بهبود ‌یابم. و سپس ]به زندگی[ ادامه می‌دهم.»

عزیزم، این رویکرد عقلانی در این برهه از زمان، در پایان پاندمی است، جایی که دیگر برای باقی عمرت نمی‌ترسی. کسانی هستند که می‌خواهند تو بترسی، زیرا اگر بتوانند ترست را کنترل کنند، تو نور نخواهی داشت. و به شما بار دیگر خواهم گفت همان­طور که بارها گفته­ام، راه خاموش کردن نور، ایجاد ترس است.

هنوز افرادی خواهند بود که می‌خواهند این موضوع بحث‌برانگیز باشد و شما می‌گویید: «منظورت این است که کسانی که به ما این و آن را گفتند درست نبودند؟» این چیزی نیست که من به شما می‌گویم. من به شما می‌گویم که آنها از ترس به عنوان ابزار استفاده کردند و می‌توانستند ]به جای ترس[ از شفقت استفاده کنند. آنها می‌توانستند یک شفقتِ مهربان و درست داشته باشند و از آن استفاده کنند تا به شیوه بهتری از آن [پاندمی] عبور کنند. مهم نیست که با ماسک یا بدون ماسک باشد. آنها می‌توانستند به شیوه‌ای دیگر با آن برخورد کنند. آنها آن را با الگوی قدیمی مدیریت کردند، که باعث ایجاد ترس در سراسر سیاره شد.

اگر وقتی این اتفاق دوباره تکرار شود، امیدوارم که آن موقع در مکان‌های مختلفِ [این سیاره] نورپیشه‌هایی باشند که بگویند: «این، اتفاقی است که در حال رخ دادن است؛ [برای درمان و پیشگیری] کارهایی هست که می‌توانید انجام دهید؛ [اما نترسید] اینجا کسانی هستند که در حال بهبودی هستند، [پس] امید هست.» بنابراین شما برای باقی عمر خود نخواهید ترسید و همان­طور که در ایسلند در ابتدای سال 2020 گفتیم، کسانی بودند که تا آخرین نفس خود می‌ترسیدند و عده‌ای هستند که هنوز هم می‌ترسند؛ اما این لازم نیست؛ این لازم نیست.

چه تعداد از آن مردم در آن لحظه، از نور خود محروم شدند و هنوز هم در این شرایط هستند؟ شما با ترس راه می‌روید. ویروس‌‌ها زنده هستند. عزیزانم، من به شما گفتم که آنها آگاهی دارند، البته نه مانند شما، اما دارای آگاهی هستند. ویروس نیز، به دنبال ادامۀ حیات است. آیا به یاد آوردید که قبلاً به شما چه گفتم؟ هنگامی که آگاهی شما با آگاهی آنها روبرو می‌شود، راه‌هایی برای فرونشاندن تأثیر آنها و کاهش آنها به سمت سرماخوردگی یا شاید یک یا دو هفته ناخوشی به جای مواجه شدن با مرگ وجود دارد. این چیزها توسط آگاهی قابل کنترل هستند و بارها و بارها انجام شده است.

 

خیلی چیزهای بیشتری وجود دارد که به شما گفته نشده است. حتی با وجود این­که برخی به شما می‌گویند: «]ویروس­ها[ کشنده هستند، از آنها فاصله بگیرید و برای بقیه عمرتان بدون توجه به این­که کجا هستید ماسک بزنید!» [اما] از ]تهدیدات[ بیولوژی که وجود دارد نترسید، چون شما ابزارهای زیادی دارید که می‌توانید توسط آن ابزارها، ویروس‌ها را خنثی یا کم‌اثر کنید، حتی آنها را تا حد یک سرماخوردگی ساده یا آنفلونزا تقلیل دهید.

وقت آن است که بیدار شوید و ببینید که: این، دستور کار کسانی است که می‌خواهند ترس را در لایه‌‌ها و به دلایل متعدد به شما القا کنند، به گونه­ای که نور خود را نشان ندهید. به شما هشدار دادم زمانی فرا خواهد رسید که تاریکی شروع به مبارزه با نور شما می‌کند و گاهی اوقات به روشی که انتظارش را ندارید به سراغ شما می‌آید. و آنها همین کار را کردند.

اجازه نده این موضوع بحث­برانگیز شود. فقط به من گوش کن و درکش کن. نگذار کسی تو را بترساند. ارزش از دست دادن نورت را ندارد. آفریدگاری که تو را آفریده، اسم تو را می‌داند و نوری در تو آفریده است که می‌تواند بسیار گسترش یابد. حالا که از این مرحله عبور کردی، بگذار نور بدرخشد. بگذار نور بدرخشد.

و این­چنین است. 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶