پیشمدیتیشن۳۲
2021.04.28
حقایق جنجالی جذاب!
(قسمت چهارم) خداوند نام
تو را میداند!
درود عزیزانم.
کرایون هستم از خدمات
مغناطیسی.
فرصت صحبت کردن با شما از
این طریق برای آن سوی پرده نه تنها یک مسأله خاص است بلکه نسبتاً جدید هم هست. و
منظور ما از «این طریق» این است که الان هزاران نفر انتظار شنیدن پیامی را دارند
که شاید عمیق، صلحآمیز و شاد و پر مهر است. در حالی که این موضوع صد سال یا حتی
دویست سال قبل محدود به تعداد خیلی کمی از انسانها بود. زمانی بود که آن را غیبگویی
و ارتباط با ماورالطبیعه میدانستند و زمانی جادو، و بیشتر اوقات احمقانه به نظر
میرسید، حتی با اینکه تمام کتب مقدسِ روی این سیاره به همین شیوه پیامهای آن سوی
پرده را بر روی کاغذ آوردند، حتی آن هم چنل شدن محسوب نشده است. چنلینگ باید روح
شما را آرام کند و تسکین دهد. باید شبیه یک دست بزرگ باشد که دست شما را بگیرد یا
شما را در آغوش گیرد و بگوید: «همه چیز خوب است.»
ما برای این اینجا هستیم
تا به شما یک دورنمای متفاوت از اینکه «چه کسی هستید» بدهیم. این چهارمین پیام از
چهار پیامی است که با این موضوع «حقایق جنجالی جذاب و بحث برانگیز» به شما میدهیم.
ساده است اما بگذارید آنرا توضیح دهم. و آن حقیقت این است: «خداوند شما را میشناسد!»
فرهنگ شما چه چیزی به شما
یاد داده است؟ اولین چیزی که فهمیدید چه بود؟ در اکثر فرهنگها و همینطور فرهنگی
که همکار من در آن زندگی میکند یک جدایی عظیم و فوقالعادهای بین انسان و خدا
وجود دارد. این جدایی آنقدر بزرگ و عمیق است که شما برای اینکه مورد توجه خداوند
قرار بگیرید مجبور به انجام خیلی کارها هستید!
آموزههایی (دکترینهایی)
هست که میگویند: «شما هیچ وقت قادر نیستید که به صورت مستقیم و رو در رو با
خداوند یا «روح هستی»[1] صحبت
کنید!»
شما به چیزی شبیه یک واسطه
مقدس[2] نیاز
دارید تا این کار را برایتان انجام دهد. شما نزد آنها میروید و آنها نزد خداوند
میروند! آنها سالها برای اینکار آموزش دیدهاند. این نمایش خاص، از ابتدای تولد
به شما این چشم انداز را داده است که شما چقدر حقیر هستید و خداوند هم روی چیزی
شبیه تخت پادشاهی نشسته مثل یک پدری که واقعاً شما را نمیشناسد! و دعاهایی که میکنید،
گاهی وقتها شنیده میشود و بعضی اوقات نه؛ و گاهی نیاز است که از طریق دیگران این
دعاها به سمت خداوند برده شده تا شنیده شود.
گاهی باید از تعداد زیادی
پله بالا بروید یا مهرههای تسبیح را بشمارید یا کارهای دیگری بکنید تا انرژی لازم
برای رسیدن آن دعا به خداوند را بدست بیاورید چون شما در مقابل خداوند خیلی پست و
حقیر هستید. این چیزی است که شما آموختهاید! میتوان گفت که این واقعیت بسیاری
ازآموزههای این سیاره است اینکه: «خدا بزرگ است و تو نیستی!»
حالا یک حقیقت جنجالی را
به شما میگویم. میخواهم برای لحظهای، از منطق معنوی خود استفاده کنید: تقریباً
تمام دکترینهای این سیاره و سیستمهای آگاهی به این اعتقاد دارند که پس از مرگ،
شما به جایی میروید. این نشان میدهد درحالیکه شما آنجا نشستهاید و این را گوش
میکنید، چیزی فراتر از ذهن انسان درگیر این است. باید روح وجود داشته باشد. روح
چیزی است که ما به آن نگاه میکنیم و آن را کشف میکنیم و در تمام مدیتیشنهای
حلقه دوازده با آن کار میکنیم؛ و به شما گفتهایم که روح بخشی از آن پروردگاری
است که شما هستید. به معنای واقعی کلمه، روح بخشی از سرچشمه آفرینش است. به هیچ
وجه از هم جدا نیستند. اگر نگاهی بیندازید به اینکه روح چیست خواهید فهمید که روح
یک انرژی فرابعدی است که به نحوی با آگاهی شما در آن تنیده شده است؛ و روح ابدی و
نامیراست، و برای همیشه وجود خواهد داشت.
چطور میتوانید چیزی
داشته باشید که در چهاربعدی، ابدی باشد و حتی انسان باشد؟! اینطور نیست. پس این یک
چیز بسیار بزرگ است که شما این روح را دارید. حالا برخی خواهند گفت: «بله! اما روح
که اینجا نیست کرایون! ما آموختیم که روح، همراه خداوند است و وقتی ما روی زمین
هستیم به نحوی از روح جدا هستیم! و به این خاطر ما پست و حقیر هستیم و نمیتوانیم
مورد توجه خداوند قرار بگیریم، و به این خاطر است که ما قربانیان این سیاره
هستیم.» و شما شروع میکنید به لیست کردن اینکه دیگران گفتهاند که شما که هستید!
عزیزانم از شما میخواهم
که برای لحظهای از منطق معنوی خودتان استفاده کنید. آیا اصلاً این در مورد شما و
روح شما معنی میدهد که هستهٔ تمام چیزی که با شماست و همینطور آگاهی شما که در
تمام زندگیها همراه شماست، آن روحی که ابدی است و از ازل تا ابد بوده و خواهد
بود، به نحوی در یک جعبهای در جای دیگر قرار داشته باشد و شما اینجا باشید؟! این
چیزی است که به شما گفته شده؛
حقیقت جنجالی و جذاب این
است که: «آن روح همراه شماست و نمایندهٔ سرچشمه آفرینشِ درون شماست.»
به شما حقیقتی خواهم داد.
چیزی هست که میخواهم به یاد بیاورید. سرچشمه آفرینشی که خداوند است، میخواهد که
کشف شود، میخواهد کشف شود. شما انتخاب آزاد دارید که هر آنچه من میگویم را
نادیده بگیرید. برخی هستند که توسط دوستشان به این برنامه آورده شدهاند که این مرد
بامزه روی صندلی را ببینند و به آن گوش دهند! آنها هم انتخاب آزاد دارند که
بگویند: «خب این احمقانه یا چرند است یا اینکه اصلاً بامزه نیست!»
چه میشد اگر این حقیقت
داشت که روح شما با انتخاب آزاد به این سیاره آمده و نماینده خداوندی است که این
حق انتخاب آزاد را به شما داده است و با آغوشی بازایستاده و میگوید: «تو میدانی
که من وجود دارم، تو میدانی که من اینجا هستم، تو به زندگی پس از مرگایمان داری.
تو میدانی که چیزی بیشتر از انسان بودن هست. چرا قدم بعدی را بر نمیداری و این
را کشف نمیکنی؟!»
خداوند تو را به اسم میشناسد،
و اگر این حقیقت داشته باشد، که البته حقیقت دارد، به هر حال این میتواند بحث
برانگیز باشد و این اجازه انجام چه کاری را به شما میدهد؟ [کرایون میخندد] و
جواب این است: تقریباً همه چیز!
ناگهان همه چیز ممکن میشود!
ناگهان طرح و برنامهای هست که در آن شما و زندگیتان به عنوان یک دندانه از چرخ
دندهٔ یک ماشین معنوی غول پیکر هستید! شما لایق در اینجا بودن هستید.
مردم مرتب میپرسند: «هدف
من در زندگی چیست؟!» من به شما هدف از اینجا بودنتان را میدهم، و آن این است:
«بودن!»
بنابراین به عنوان یک روح
کهن با یک آگاهی بسیار بالا، مهم نیست چه اتفاقی برای شما میافتد یا درکنار چه
کسانی هستید، آنها «خدا» را در وجود شما میبینند. این هدف و قصد شماست.
مردم خواهند گفت: «خب که
چی! من باید یک کتاب بنویسم، باید به اینجا [به این سمینار] بیایم، باید یک مرکز
درمانی بسازم، بالاخره باید کاری با زندگیام بکنم کرایون!»
این را نمیفهمی که آن
هدف، خودِ تو هستی، [آن هدف] عظمتِ توست، وقتی که آنجا نشستهای و این را درک میکنی
که آن دست [دست خدا] به سوی تو دراز شده تا آن را بگیری.
مردم در حال زندگی کردن
خود هستند، شفا در حال روی دادن است، ترس درحال کم شدن است، استرس در حال رفتن
است، با اینکه مشکلات هنوز هستند [کرایون میخندد] چون خداوند نام شما را میداند.
این موضوعی است که هنوز
به آن توجه نشده است. این[موضوع]، بسیاری از چیزهایی که آن آموزهها و دکترینها
روی آن حساب میکنند را پاک میکند! آنها میخواهند که انسانها بیایند و باشند و
رفتار خاصی داشته باشند و کارهای خاصی انجام دهند؛ این یک سیستمِ قدیمی است، یک
سیستم چهاربعدی. این سیستم قدیمی، عظمت و زیباییِ یک «خداوندِ مهربان، نیکخواه و
بدون قضاوت» را منعکس نمیکند.
تمام این چهار پیام در
دسترس شما خواهد بود، همهٔ این پیامها (پیشمدیتیشنها)، نه فقط برای اعضا بلکه
برای همه قابل دسترسی است.
و ما با این فرض منطقی
شروع کردیم که: شماره یک (برگرد عقب و به آن گوش بده) خداوند پدری ناکارآمد نیست
که در آسمان باشد و شما را مجازات و شکنجه کند، مگر اینکه بعضی کارها را انجام
دهید! و البته کارهایی هم که باید انجام دهید در هر دکترینی با هم متفاوت است! پس،
این دکترینهای روی سیاره هستند که ناکارآمد هستند! درگذشته، و البته حالا هم
همینطور است، که شما دربارهٔ نحوهٔ پرستش این «خداوندِ گیجکننده و غیر قابل فهم»
باور و اعتقادی دارید و اگر کسی به آن اعتقاد را نداشته باشد شما اجازه دارید که
او را به قتل برسانید! آیا میبینید که انسان با عظمت خداوند چه کرده است؟! خب چرا
لحظهای با خود نمینشینید و فکر نمیکنید که آیا واقعاً باید اینگونه باشد؟!
عزیزانم ما به شما گفتیم
که این قرار است جنجالی و بحث برانگیز باشد. خداوند نام تو را میداند وای روح
کهن! خدا از ابتدای تولدت منتظر توست که این سؤال را از او بپرسی: «آیا این حقیقت
دارد؟ خدایا آیا تو آنجا هستی؟ آیا این ممکن است که من در پستوی (کمد) خانه تنها
بنشینم، وانمود کنم که [تنها] هستم، و دستم را بالا بیاورم و با چیزی که سرچشمهٔ
آفرینشگر جهان است صحبت کنم؟»
و جواب این است که: بله
چون آن در درون توست. روح تو قسمتی از خداست، و تو میتوانی با آن در ارتباط باشی،
بدون وجود هیچ کسی، بدون وجود مرد یا زنی مقدس، بدون هیچ چهارچوبی، بدون هیچ
ساختمانی، بدون هیچ چیزی به جز شکوه و عظمت تو، همراه با شکوه و عظمت خالق.
خداوند نام تو را میداند.
جذابترین حقیقت روی زمین را من به شما گفتم! به قدری جنجالی که عدهای سرشان را
تکان میدهند، از اینجا دور میشوند و میگویند: «این امکان ندارد! امکان ندارد!»
تا زمانی که آن را امتحان کنند. زیرا هنگامی که شما با قصد و خواست واقعی خود، این
پروسه و فرآیند را شروع کنید من به شما میگویم که چه اتفاقی میافتد: آن دستی که
به طرف تو دراز شده است دست تو را میگیرد و تو را به سمت خود میکشد، چون تو
تصمیم گرفتی که چیزی را که حقیقی، باشکوه و بسیار زیباست را پیدا کنی و او فقط
آنجا نیست که پیدایش کنی، او تو را در بر میگیرد و میگوید: «من عاشق تو هستم.
ممنونم که به دنبال من آمدی! ممنونم که فهمیدی! خب حالا بیا مابقی زندگی تو را
شروع کنیم!» [کرایون میخندد]
احتمالاً مهمترین چیزی که
ما تا به حال در پیامهایمان به شما گفتهایم همین است. عزیزانم خداوند نام شما را
میداند و مهم نیست دیگران چه چیزی به شما گفتهاند.
به آن بیاندیشید.
بنشینید و مورد عشق
باشید.
و اینچنین است
[1] Spirit
[2] holy interpolator
نظرات
ارسال یک نظر