پیش مدیتیشن۹۵
2022.08.17
درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.
برقراری ارتباط با شما به این شیوه و با افرادی که به این ]چنل[ گوش میدهند
و آن را باور میکنند، لذتبخش است. ]افرادی که[ باور دارند شاید صدایی هست... پرده نازکتر میشود و این
صدا به شکلی به شما میرسد که قبلاً هرگز نرسیده است. برخی از شما در حال درک این
هستید که انسان مانند یک آنتن است و اینکه انسان بیش از آنچه به
او گفته شده، در آگاهی خود دریافت میکند.[1]
این نحوۀ دریافت شهود است و ما قبلاً در
این برنامه در مورد آن بحث کردهایم. ما درباره زیبایی شهود صحبت کردهایم، و
اینکه چگونه از آگاهی شما سرچشمه میگیرد، نه از مغزتان. و افرادی هستند که میگویند: «یک
لحظه صبر کن! آگاهی از مغز ما سرچشمه میگیرد؟!» نه! اینطور
نیست! تلفیقی بین آگاهی و مغز شما وجود دارد.
مغز شما به چیزهایی که تصور میکنید و به چیزهایی که فکر میکنید واکنش نشان میدهد،
و آگاهی بر [روی عملکرد[ مغز تأثیر
میگذارد تا به درستی عمل کند.
اما اگر از افراد بسیاری که شاید در طی «تجربههای نزدیک به
مرگ» به آن سوی پرده رفتهاند و بازگشتهاند سؤال کنید، آنها به شما خواهند گفت که
عملکرد مغز متوقف شده است ولی آگاهی ]همچنان[ به فعالیت خود ادامه داده است. به نظر میرسد
زمانی که مغز از نظر بالینی مرده بوده است، ]آگاهی هنوز به
شکلی مشخص فعال بوده و[ اطلاعات شگفتانگیزی
ارائه کرده است. برخی از آنان به آن سوی پرده خیلی نزدیک بودند [و] هنگامی که
آگاهی تقریباً آماده بود تا به درون انرژی روح منفجر شود، ناگهان آنان [به زندگی]
بازگشتند.
من این آگاهی شما که خود را با بدنتان متحد میکند را «آگاهی
روح» مینامم. دلیل اینکه در این لحظه درباره این
موضوع صحبت میکنم، صرفا جهت یادآوری است. و ما مدتی است که درباره جزییات دیانای
شما، و نه پکیچ کامل آن صحبت نکردهایم. بیایید خلاصهای از آنچه که بشریت در حال حاضر ]درباره[ دیانای نه از
نظر علمی، نه از نظر پزشکی، بلکه فقط بطور کلی درک میکند را بیان کنیم. فرهنگی که
امروزه زمینی نامیده میشود در مورد دیانای شما چه میداند؟
ابتدا، هنگامی که ژنوم انسان شروع به کشف شدن کرد، متوجه
شدند که آن مانند نگاه کردن به کهکشانهایی درون کهکشانها است.[2] به اندازهای
بزرگ بود که بسیاری میگفتند: «حتی برای
فهمیدن حجم آن، نیاز به عمری طولانی است!» اما این اتفاق نیفتاد. آنها روشهای هوشمندانهای برای مشاهده دیانای
ابداع کردند و شروع به شناسایی محتوای موجود در آن کردند. در آنجا تعداد زیادی
تکرار وجود داشت که آنها را به بررسی نتایج تکرارها سوق داد. این ]روشهای مشاهده و تحلیل تکرارها[ تصویر شگفتانگیزی
از دیانای به آنها ارائه داد.
آنچه شگفتآور بود این بود که آنها کشف کردند که در دیانای
شما بیش از سه میلیارد ترکیب شیمیایی وجود دارد. سه میلیارد قطعه به شکلی منظم به
آن متصل شده و کارهایی انجام میدادند که دربارهٔ آنها اطلاعات کاملی نداشتند، اما
حداقل میتوان گفت که آنها طرح راهبردی یا شیمی آن را میشناختند. آنها مارپیچ
دوگانه و شکل آن را دیدند و همچنین جایگشت و تغییراتی که بر روی آن اتفاق میافتاد
و تمام کارهایی که ممکن بود انجام دهد را کشف کردند. آنها متوجه شدند که ممکن است ]این ساختار[ چه کارهایی
انجام دهد، اما نمیدانستند که در واقعیت چه عملکردی دارد.
این موضوع با نتایجی که مدت کوتاهی پس از «پروژه ژنوم
انسان» اعلام شد نشان داده شد. زمانی که آنها اعلام کردند: «ما شیمی دیانای را آشکار کردهایم، بیش از سه میلیارد بخش ]وجود دارند[، اما تنها میدانیم که تقریباً سه
درصد آن واقعاً چه کاری انجام میدهد.» آنها گفتند که کدگذاری سه درصد آن کاملاً آشکار است. این بخش
تولیدکننده ژن دیانای شما بود.
بنابراین بلافاصله شما میبینید که دیانای شما برای چه
منظوری وجود دارد. دیانای ]در واقع [به عنوان یک
داشبورد عمل میکند، میتوان گفت که] نقش [کنترل دارد،
ممکن است آن را به عنوان یک «دستورالعمل» توصیف کرد[3] که این
عملکرد را بهطور پیوسته ادامه میدهد. یکی از چیزهایی که آنها به سرعت کشف کردند
این بود که دیانای شما، مسئول تقریباً یا بیش از ۲۶۰۰۰ ژن است که در بدن شما
وجود دارد. این ژنها به طور مداوم در زمان مناسب و برای کارهای صحیح تولید میشوند.[4]
دیانای شما صرفاً چیزی نیست که از بدو تولد داشتهاید و
در همان حالت ثابت باقی نمیماند؛ همیشه فعال است. همیشه کارهایی انجام میدهد. سه
درصد آن شناسایی شده است، اما درباره سایر ]قسمتهای دیانای
که هنوز شناخته نشدهاند[ چه اتفاقی
میافتد؟ درباره اکثریت
قریب به اتفاق دیانای آنها گفتهاند که هیچ ایدهای ]دربارهاش[ ندارند.
آنها نمیتوانستند هیچ کدی را کشف کنند و خیلی جالب است، اگر دانشمند باهوشی
باشید، درباره چیزی را که نمیتوانید بفهمید، چه میگویید؟ «خب، شاید روزی بفهمیم! شاید ما هنوز به رمزگشایی آن کد ]و کشف آن[ نرسیدهایم.» اما در عوض،
تقریباً همه آنها دست از ادامه کار برداشتند و گفتند: «این بخشها زباله [و بهدردنخور و اضافی] هستند!» [کرایون میخندد] «این ]بخش[ باید از فرآیندهای تکاملی
گذشته باقی مانده باشد.» این برای من جالب است.
بنابراین، اگر نتوانید آن را درک کنید، پس یعنی زباله است!؟[5]
برای شما یک تمرین کوچک دارم؛ این یکی از آن تمرینات مربوط
به تخیل شماست؛ یک چیز سرگرمکننده است. ]تصور کنید[ شما در دهه ۱۸۰۰
هستید و یک مسافر زمان ]در مقابلتان[ ظاهر میشود و میگوید: «سلام!» و واضح است که او در زمان سفر میکند و مرتکب اشتباه شده است،
زیرا او کتابش را باز میکند و چند صفحه از آن میافتد و پس از آن، ناگهان او
ناپدید میشود و به زمانی که میخواست برود میرود. و پس از رفتن او، صفحاتی که
رها کرده را ]روی زمین[ میبینید و به آن نگاه میکنید و میگویید: «این احمقانه است! این بیمعنی است!»
آنچه او رها کرده، یک کیوآرکُد (QR) است. اکنون برخی از شما میدانید کیوآرکُد چیست. این کدی است که
شما ممکن است تلفن هوشمندتان را بر روی آن نگه دارید و منوی رستوران را دریافت
کنید. شاید این مورد ]به ظاهر[ ژرف و اساسی
نباشد، اما اگر در دهه ۱۸۰۰ در آزمایشگاهی بودید و این اتفاق رخ داده و با چشمان
خود دیده بودیدش، میگفتید: «یک فرشته ظاهر شد یا شخصی از آینده ظاهر شد و پیامی برای ما گذاشت!»
آیا تا به حال به یک کیوآرکُد نگاه کردهاید؟! ]برای درک آن[ از کجا شروع میکنید؟
بدون داشتن هیچ ایدهای از پنج یا شش یا هفت اختراع که بر روی یکدیگر بنا شدهاند،
تا در نهایت یک کد ایجاد شود از جمله آن چیزهایی که باید کد را ترجمه کنند، که
البته شامل تلفن هوشمند و همه چیزهایی است که با هوشمصنوعی کار میکند،
چگونه میتوان کد را درک و سپس کد را ترجمه کرد؟
چگونه میخواهید به آن نگاه کنید؟ به نظر شما کدام کدشکن و
رمزگشا در دهه ۱۸۰۰ میتواند یک کیوآرکُد را کشف کند؟ فکر میکنید چه کسی میتواند
این کار را انجام دهد؟ و پاسخ احتمالاً این است که هیچکس در جهان! زیرا آنان هنوز
به آن چیزهایی که امروزه کشف شدهاند یا اختراع شده یا حل شدهاند دسترسی نداشتند.
من دوست دارم وانمود کنم که آنها میتوانستند آن کد را کشف
کنند. این من هستم که صرفا قصدم شوخی است! آنها آن را حل میکنند و میگویند: «اوه
خدای من، افرادی از آینده به ما یک منوی رستورانِ سَم[6] را دادند.» [کرایون میخندد] «این به چه معناست؟»
آیا دیدگاه من را درک میکنید؟ دیانای زباله!؟ شما نمیتوانستید
آن را درک کنید، بنابراین زباله نامیده شد! خوشبختانه در سال 2012 آن را کشف
کردند. شاید شما این را نمیدانستید. دیگر مفهومی به نام «دیانای زباله» وجود
ندارد. آنها متوجه شدند که بیش از ۹۰٪ دیانای چه عملکردی دارد. عزیزانم، [دیانای
زباله[ چیزی را تولید نکرده، ]بلکه[ یک کتابچه
راهنما برای ]سایر بخشها[ بود. هر چیزی که آنها در آنجا دیدند قطعات و بخشهایی از زبان داشت.
افرادی که بیشترین آمادگی را برای کمک به رمزگشایی آن داشتند، زبانشناسان
بودند.[7] آنها نشان
دادند که این باید یک زبان باشد. بنابراین [دیانای] به چیزی
شبیه به کتابخانههایی پر از کتابها یا دستورالعملها تبدیل شد. آنچه در دیانای
شما وجود دارد دستورالعمل هستند.
در اینجا میخواهم به شما چیزی بگویم که احتمالاً اکنون آن
را میدانید؛ اگر میتوانستید آن دستورالعملها در دیانای را بخوانید
آن چیزی که آنها نمیتوانند بخوانند و فقط میتوانند حدس بزنند که ]دستورالعملها[ چه میتواند
باشد، وقتی شروع به خواندن دستورالعملها میکنند، وقتی کد را کشف میکنند، من در
شگفتم که آیا آن را منتشر خواهند کرد؟ دیانای درباره آکاش شما
صحبت خواهد کرد، درباره تجربههایی که در زندگیهای دیگر خود داشتهاید. ]این بخش[ دارای احساساتی
در کدها است که در حال حاضر شما با آنها کار میکنید. اما بزرگترین بخش
آن، درباره جفت کروموزوم چندبعدی بیستوچهارم است که از
ستارگان دریافت کردهاید. اگر آنها قادر به نگاه کردن به کدها و درک معنای آنها
بودند، میتوانستند به خوبی آنها را ببینند و شناساییاش کنند. روزی خواهد آمد که
این اتفاق رخ خواهد داد.
عزیزانم این گواه تمام چیزهای خیرهکنندهای خواهد بود که
مدتهاست به شما گفتهام. اینکه انسان بیش از بافتهای زیستی است. تبار و دودمانی
وجود دارد که به ستارگان تعلق دارد که زیباست و این دودمان در
حال باز شدن است. این جفت کروموزوم بیستوچهارم به عنوان یک کپسول
زمانی شروع به باز شدن میکند. ]این بدان معنا نیست که[ شما به یاد
بیاورید که از ستارگان هستید. شما قرار است آنچه آنها به شما دادهاند را
به یاد بیاورید: خردی عمیق، آگاهی از چیزهایی که
خواهند آمد، شاید درکی از دلیل حضورتان در اینجا، احساس آرامشی که در حال حاضر
ندارید.
این آغاز است، تازه آغاز است. پیشبینی من این است: روزی آنها قادر خواهند بود آن کد را
بخوانند، اما در حال حاضر برایشان مانند یک کیوآرکُد است. اما زمانی که بتوانند
آن را بخوانند، حقیقت آشکار خواهد شد و آنها قبل از افشای آن باید بسیار بسیار سخت فکر کنند، اما
من فکر میکنم شما آماده ]پذیرش و درک این حقایق بزرگ[ خواهید بود.
این فقط یک چنل دیگر است برای نشان دادن شکوه و عظمت شما، ]برای نشان دادن[ آنچه که هستید و
آنچه که ممکن است در راه باشد. برای رسیدن به این نقطه از نور، به شما تبریک میگویم.
و اینچنین است…
[1] این جمله بیانگر
این است که انسان علاوه بر اطلاعات و دانشی که از طریق آموزش و یادگیری به دست میآورد،
از طریق شهود خود نیز به اطلاعات و دانش جدیدی دست مییابد.مترجم
[2] ژنوم انسان به
عنوان یک سیستم پیچیده، شامل اطلاعات و ساختارهای گستردهای است که هر کدام میتوانند
به عنوان یک کهکشان کوچک، درون ژنوم در نظر گرفته شوند.مترجم
[3] به عبارت دیگر،
دیانای بسیاری از ویژگیها و شخصیت شما را تشکیل میدهد و برنامهای است که فرآیندهای بیولوژیکی و
زیستی شما را به طور مشخص تنظیم میکند.مترجم
[4] تعداد دقیق ژنهای
انسان هنوز به طور قطع مشخص نشده است. مطالعات مختلف، تعداد ژنهای انسان را بین
۲۹ هزار تا ۳۲ هزار تخمین زدهاند. این اختلاف به دلیل روشهای مختلف محاسبه تعداد
ژنها و همچنین پیچیدگی ژنوم انسان است.مترجم
[5] دانشمندان به آن
قسمتهای دیانای که قادر به کدگشایی آن نبودهاند زبالههای تکاملی دیانای میگفتند
و به تازگی نقش آن را در محافظت و یکپارچگی دیانای کشف کردهاند.مترجم
[6] نام رستوران
[7] زبانشناسان با
تفسیر و ترجمه بخش ناخواسته دیانای توانستند به درک بهتری از عملکرد دیانای
برسند و در حل این معمای زیستی به رمزگشایی آن کمک کنند.مترجم
نظرات
ارسال یک نظر