پیش‌مدیتیشن۵۵

 2021.10.20

درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.

خب، بحث دربارۀ «اینیت» را ادامه می‌دهیم. اگر این مبحث را دنبال کرده باشید و شاید اگر آخرین بار در «حلقه دوازده» شرکت کرده‌اید، کمی بیشتر از قبل در مورد اینیت می‌دانید. اما همۀ این چهار چنل رایگان خواهند بود و شما می‌توانید تمام ویژگی‌های باورنکردنی یکی از انرژی‌های بدن انسان که مورد کج‌فهمی قرار گرفته، و ما دربارۀ آن بحث کرده‌ایم را ببینید.

ما در ابتدا توضیح دادیم که اینیت چیست. اینیت نامی برای «بدن هوشمند» است. این پاسخی است به چیزی که شما به آن «کینزیولوژی[1]» یا «حرکت‌شناسی» می‌گویید.

چیزی که دارای مراحل مختلفی بوده و با مجموعه دستورالعمل‌هایی عمل می‌کند که از طریق انواع شیوه‌های عملکردی از جمله «هومیوپاتی» به بدن داده می‌شود. [براستی که] اینیت تماشایی و دیدنی است. اینیت کارهای زیادی می‌تواند انجام دهد.

ما در جلسۀ دوم گفتیم که «مکان اینیت کجاست». و حالا ممکن است شما بگویید که اگر کار می‌کند واقعاً اهمیتی ندارد که کجاست. و هنوز کسانی هستند که می‌خواهند مسائل متافیزیک را به صورت روشنفکرانه‌ای بررسی کنند، آن‌ها می‌خواهند بدانند که اینیت کجاست. آیا اینیت برای مثال در مغز انسان است؟ آیا در سلول‌هاست؟ آیا در قلب است؟ آیا در DNA است یا چیزی فراتر؟

کسانی خواهند بود که بگویند: «خب، اینیت باید در غده صنوبری باشد.» دیگرانی هم هستند که خواهند گفت: «[اینیت] باید در جای خاصی باشد تا بتواند خیلی چیزها را بداند.»

بنابراین اجازه دهید چیزی را که هفتۀ گذشته برای اعضا آشکار کردیم، برای شما نیز روشن کنم. ما این را آشکار کردیم که اینیت در واقع قسمتی از «روح» شماست.

«اینیت» به همراه مجموعه‌ای ارائه می‌شود و به دلیل نحوۀ کار با چیزهایی مانند «بایگانی آکاشیکِ» شما باید آنجا باشد. وقتی به چهارمین ویژگی شگفت‌انگیز اینیت برسیم شما متوجه می‌شوید چیزهایی که به شما خواهیم داد، به درستی شناخته نشده‌اند. و عکس‌العمل بعضی از شما این‌گونه خواهد بود که: «آهان! حالا می‌فهمم که اینیت چطور این کارها را می‌تواند انجام داد.»

خب سومین بسته اطلاعاتی در مورد اینیت این است: «چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟»

اگر در واقع انرژی در بدن ما یا اطراف بدن ما یا هر جایی وجود دارد که می‌تواند فرآیندها را تغییر دهد، پس شما تا حد زیادی می‌توانید باعث «درمان خودبه‌خودی و فوری خود» شوید.

اگر چنین چیزی وجود دارد چطور می‌توانم با آن کار کنم؟ چه‌کاری می‌توانم برای ایجاد یک رفاقت و یک دوستی و یک همراهی و یکی شدن با این نوع انرژی انجام دهم؟

اولین چیزی که می‌گویم و می‌خواهم شما آن‌را بدانید و تصویرسازی کنید این است که: اینیت از شما جدا نیست. چیزی بیرون از شما نیست. اینیت، خودِ شماست. بخشی از آن بسته‌ای که همراه شماست؛ اما همانند روح می‌ماند که با آن پرده یا حجاب، [از شما] جدا شده است.

به دلیلی آن‌را بدن هوشمند نامیده‌اند. [زیرا] چیزهایی را می‌داند که شما نمی‌دانید. وقتی شروع به سوال کردن از اینیت مخصوصا در مورد شیمی بدن می‌کنید، او پاسخ می‌دهد. اینیت بدون آزمایش کردن می‌داند که شما به چه چیزی آلرژی دارید. اینیت چیزهای زیادی در مورد -آنچه که شما نمی‌دانید، مخصوصا چیزهایی که به آنها نیاز دارید- می‌داند. اینیت می‌داند که چه نوع غذایی مناسب شماست در حالی که همه شما از این نظر با هم متفاوت هستید و خودتان نمی‌دانید. و ممکن است فکر کنید که یک جدایی بین شما و اینیت وجود دارد.

بنابراین اولین دستورالعمل این است: این جدایی را در ذهنتان از بین ببرید.

پس وقتی شروع به کار کردن با اینیت می‌کنید، که در مورد آن بحث خواهیم کرد، با آن به عنوان چیزی که در درون‌تان است کار کنید، که در کنار شماست، که به صورت شما خیره شده و با آن صحبت می‌کنید. این در حالیست که برخی به هنگام صحبت با چیزی که آن‌را به عنوان «خدا» می‌شناسند پروتکل‌هایی را در نظر می‌گیرند. هیچ پروتکلی در صحبت کردن با اینیت وجود ندارد عزیزانم. آن، آنجا نشسته و [به شما] گوش می‌کند و آماده کار کردن با شماست. ما بیش از 20 سال است که درباره بخش‌های کاری اینیت، اینکه چگونه با شما کار می‌کند، صحبت کرده‌ایم.

[ما همیشه به شما گفته‌ایم:] «با سلول‌هایتان حرف بزنید! با سلول‌هایتان حرف بزنید!» و این دستورالعملی است برای شما که می‌گوید «اینیت گوش می‌دهد و شما با اینیت حرف می‌زنید»، حتی اگر صحبت با سلول‌ها استعاره باشد باز هم به شما می‌گوییم: «با اینیت خود حرف بزنید!»

آیا می‌دانید چرا ما آن شفاهی‌سازی و نام‌گذاری را تغییر دادیم، زیرا بعد از 20 سال اگر می‌گفتیم: «با اینیت صحبت کنید»، شما می‌گفتید: «من نمی‌دانم آن چیست؟» و اگر بگوییم: «با سلول‌هایتان حرف بزنید!» شما این‌کار را می‌کنید! اما خب [هر دوی] این‌ها [در واقع] یکی هستند.

آیا ممکن است اینیت به دستورالعمل‌های شما پاسخ دهد؟ اگر اینطور است پس چرا خیلی‌ها با آن مشکل دارند و می‌گویند: «خب فکر نکنم به این شکل کار کند!»

خب می‌خواهیم وارد قلمرویی بحث برانگیز شویم که به شناخت واقعیت مربوط می‌شود. اگر به هوا بپرید چه اتفاقی می‌افتد؟ دقیقا همان‌جا پایین می‌آیید. من به شما می‌گویم: «چرا؟» و شما می‌گویید: «خب این بخاطر جاذبه است.» و این همان چیزی است که قبلاً به عنوان مثال از آن استفاده کرده‌ایم، زیرا [گرانش یا جاذبه برای شما] شناخته‌شده است. قسمتی از زندگی شماست و شما آن‌را باور دارید. هیچ‌کس نمی‌گوید: «خب نیرویی هست که وقتی شما به هوا می‌پرید، شما را به پایین می‌کشد!» و شما [در پاسخ] می‌گویید: «خب من واقعاً مطمئن نیستم که تو درست بگویی! فکر می‌کنم باید آن را امتحان کنم!» هیچ‌کس اینها را نمی‌گوید، چون [جاذبه] امری بدیهی است.

پس کار به اینجا می‌رسد که بدانیم آیا شما معتقدید که «اینیت» واقعی است یا خیر. به آن اعتقاد نداشته باشید، بلکه آن را مانند جاذبه آنقدر واقعی بدانید که هیچ‌گونه شک و تردیدی در آن وجود نداشته باشد. پس وقتی با سلول‌ها یا بدنتان صحبت می‌کنید مانند این است که از روی منوی رستوران غذا سفارش می‌دهید. و اینیت مانند پیش‌خدمت در رستوران آماده است که سفارش شما را بیاورد. و شکی نیست که سفارش شما قرار است بیاید، و درست همان چیزیست که شما سفارشش داده‌اید. اما خیلی‌ها اینیت را از خودشان جدا می‌دانند و [دراین‌صورت] نه قادر به درک آن هستند و نه دریافتی از آن دارند.

اجازه بدهید برای شما مجددا مثالی بزنم و سپس چیزی بحث‌برانگیز برایتان بگویم. چیزی که قبلا هرگز آن‌را نگفته‌ایم را با مثال نشانتان دهم، در حالی که باستانیان آن‌را می‌دانستند و از آن استفاده می‌کردند. «اثر دارونما» که ما آن‌را در هفته اول توضیح دادیم، و زمانی اتفاق می‌افتد که یک شرکت داروسازی به شما قرصی می‌دهد و می‌گوید: «این چیزیست که مناسب شماست.» شما مشکلی دارید که باید حل شود و آنها می‌گویند: «این قرص آن‌را درمان می‌کند.» و شما قرص را می‌خورید و مشکلتان حل می‌شود. و تقریبا یک شبه درمان می‌شوید. آن قرص عمل می‌کند. و شما می‌گویید: «بسیار ممنونم!» اما بعدا توجه می‌شوید که درون آن قرص هیچ چیز نبوده است. به آن دارونما می‌گویند.

خب اینجا چه اتفاقی افتاد؟ شما از یک مرجع و سازمان دریافتید که آن قرص کار می‌کند، بنابراین شناخت و دریافت شما به واقعیت شما بدل گشت. «اگر [این] قرص را بخورم حتما عمل می‌کند!» و تو قرص را می‌خوری و آن، عمل می‌کند. اما هیچ چیز درون قرص نبود. متوجه منظور من می‌شوید؟ بنابراین اعتقاد شما به کاری که انجام دادید آنچنان قوی بود که حتی با اینکه هیچ ماده شیمیایی‌ای درون قرص وجود نداشت، شما به اینیت خود دستور دادید تا مشکل را رفع کند.

حال می‌خواهم موضوعی جنجالی را برایتان باز کنم. در گذشته شمن‌های بسیار باهوش و خردمندی بودند که که از «چگونگی عملکرد فکر انسان» آگاه بودند. آن شمن‌ها که قرار بود از جادو استفاده کرده و شفادهنده باشند، راه‌حل‌های خاص یا ویژگی‌ها یا تمریناتی را می‌ساختند و [به فرد بیمار] می‌گفتند: «این دستورات کاملا تو را درمان خواهد کرد.» و آن فرد آن معجون‌هایی که شمن درست کرده بود را می‌خورد و هر کاری که آن شمن از او می‌خواست را انجام می‌داد، مثلا: سه دور می‌چرخید و سپس به ماه نگاه می‌کرد و کارهایی از این قبیل؛ و آن شمن تمام مدت کنار او بود و می‌گفت: «آره خوبه! خوبه! داره اتفاق میافته! داره اتفاق میوفته!» و واقعا کار می‌کرد و آنها کاملا درمان می‌شدند. و آن شمن هم لبخندی می‌زد و می‌دانست که هیچ کدام از آن کارها تاثیری نداشته! [کرایون می‌خندد] آن معجون‌ها که طعم خوشایندی هم نداشتند [بی‌تاثیر بودند]. قرار هم نبود طعم خوبی داشته باشند! به ماه نگاه کردن هم تاثیری نداشت. به آن مراسمات رفتن و در حلقه قرار گرفتن، فقط جالب و سرگرم‌کننده بود، و هیچ ربطی به درمان و شفا نداشت. کاری که آن شمن باید انجام می‌داد کار روی «درک »و «شناخت» آن افراد بود. آن‌ها قرص‌های با روکش قندی بودند.

داستان پس از داستان در مورد بومیانی که جادو می‌کردند مخصوصا برای شفای بیماران و به آنها «دکتر جادوگر» می‌گفتند شنیده‌اید. این نام دیگری برای شمن‌های بومی آن زمان بود. افراد [نزد آنها] می‌آمدند و آنها کارهایی انجام می‌دادند و سپس مردم می‌گفتند: «من به این احتیاج داشتم، من به این احتیاج داشتم. حالا درمان خواهم شد و شفا خواهم گرفت!» و آنها می‌رفتند در حالی که شفا یافته بودند. آن شمن‌ها در ایجاد «باور درمان» در انسان‌ها متخصص بودند، برای درمان و شفای خودشان، با استفاده از آن بخش شگفت انگیز و باور نکردنی بدن انسان که به آن «اینیت» می‌گویند.

این برای شما چه معنایی دارد؟ شمن شدن و فهمیدن اینکه کاری که می‌کنید جواب می‌دهد. و دیگر نیازی نیست که با قرص‌های روکش قندی گول زده شوید. می‌توانید مستقیم سراغ اصل مطلب بروید و بگویید: «عزیزم، اینیت عزیزم، امروز این‌کار را انجام می‌دهیم. باید روی این، کار شود. این قسمت نیاز به «شفا» و «درمان» دارد. و دیگر نیاز به درد کشیدن نیست.»

شما می‌توانید درمان و شفای خود را پیشرفته‌تر کنید عزیزانم. می‌توانید خواب شبانه بهتری داشته باشید. می‌توانید روند پیر شدن بدنتان را از بین ببرید. همه اینها از طریق اینیت قابل انجام است، ولی شما آن‌را امتحان نمی‌کنید. می‌کنید؟ قبلاً این را شنیده‌اید. به این روش می‌توانید با اینیت شگفت‌انگیز خود کار کنید.

و این‌چنین است.

مترجم: هادی


[1] حرکت‌شناسی یا کینِزیولوژی ( Kinesiology): عبارت است از علم شناخت و بررسی حرکات و همچنین علل آن در موجودات زنده (به ویژه انسان)

 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶