پیشمدیتیشن۴۰
2021.06.23
بازنویسی حقایق مقدس
قسمت سوم
درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات
مغناطیسی.
به راستی که هم اکنون، [یک] تغییر
جهانی در جریان است. آن دسته از انرژیهای موجود بر روی این سیاره که ممکن است
عامل ایجاد ناآرامی به نظر آیند، با انرژیهای دیگری که موجب همین نوع از ناآرامیها
بودند، متفاوتند. آنگاه که نور شروع به ظاهر شدن میکند و [البته] این یک استعاره
است، تغییر مسائل به گونهای آغاز میشود که دائمیتر از هر زمان دیگری است، و
دلیل آن این است که راهحلهایی که قبلاً از شما گریزان بودند، اکنون در دسترستان
هستند.
بنابراین اگر چه اغتشاشات، تجمعات و
شورشهایی که احتمالاً در گذشته داشتهاید، در طول سالها منجر به هیچگونه تغییری
نمیشدند و نتیجه آن [فقط] شورشهای بیشتر بود، [اما] ناگهان پرده بالا رفته، در
نتیجه راهحل آن مسائل، راهحلهای ابتداییِ واقعی آنجا هستند. حال این نکته که
آیا آگاهی رهبران، این [راهحلها] را یافته و خواهد پذیرفت، انتخاب آزاد نام
دارد؛ و این دلیل اینجا بودن توست، نورپیشه.
این سومین قسمت از مجموعهای سه
قسمتی است که به شما ارائه میدهم، مجموعه برنامهای که آن را «بازنویسی حقایق
مقدس» نامیدیم. ممکن است بگویید یکی از حقایق مقدسی که در حال بازنویسی آن هستید
احتمالاً این است که «روح هستی» شما را چگونه میبیند یا اینکه «روح هستی» چگونه
به شما واکنش نشان میدهد، زیرا با بالا رفتن پرده، جاری شدن پاسخها هم آغاز میشود،
عزیزانم. این یک روزگار جدید است، یک انرژی جدید.
ما به شما گفتیم که یکی از مهمترین
حقایق مقدس، همان حقیقتی است که من در طی ۳۱ سال مشغول ارائه آن به شما بودهام؛ و این حقیقت،
یکی از آن سه مورد [مذکور] نیست، بنابراین ما آن را به سه مورد قبلی افزوده و آن
را شماره چهار مینامیم. آیا این برایتان گیجکننده است؟ [با اینکه شماره چهار
است]، ما آن را پیش از آن سه [مورد] به شما ارائه دادیم، و اکنون خلاصه آن را به
شما ارائه میدهیم.
آن [حقیقت] این است که شما در انرژی
یک آفریدگار مهربان حضور دارید، آفریدگاری که شما را قضاوت نمیکند. آن آفریدگار
مهربان، کسی نیست که یک آگاهی انسانی داشته باشد. آن آفریدگارِ مهربان، انسان نیست
و شما نمیتوانید برای او شخصیت پدری را قائل باشید که در آسمان است و شما را
قضاوت میکند.
این، [حقیقت] شماره یک است. همیشه
بوده است. این [حقیقت] بخشی از آن سه موردی که به شما ارائه کردهایم، نیست. زیرا
در حال حاضر، این [حقیقت] برای شما آشکار و بدیهی است. خداوند عشق است. خداوند
زیباست. خداوند پدری که در آسمان باشد، نیست. بسیار بیشتر از آن است. شما را بیش
از حد دوست دارد. [گفتنیها بسیار] بیشتر از این است.
از این سه حقیقت، مورد سوم هم حقیقتی
است که درک آن سخت است و ممکن است به خاطر آنچه آموختهاید، بحث برانگیز باشد.
درباره سلسله مراتب خدا چه آموختهاید؟ و شما میگویید: «من واقعاً مطمئن نیستم!»
در مورد آن فکر کنید. سلسله مراتب بسیاری وجود دارد، نه تنها برای خدا، بلکه برای
مکاتب معنوی. اعمال و رفتارهایی هم هست که از شما خواسته میشود انجام دهید، که
خود، گامهایی دارد و نیز مواردی هست که نسبت به یک چیز دیگر در مراتبی بالاتر
قرار میگیرند.
بیایید به سراغ مورد اصلی برویم.
اکنون اطلاعاتی به شما میدهم و شما خواهید گفت: «خب، یک دقیقه صبر کن کرایون، تو
کتاب مقدس را بازنویسی میکنی!» یک لحظه فرصت بدهید. به این گفته توجه کنید. چیزی
به نام «فرشته اعظم» وجود ندارد.
«منظورت چیست کرایون؟!» آنچه از نام
یک فرشته اعظم برمیآید این است: فرشته بلندمرتبه، آنکس که در رأس است؛ فرشتهای
که مسئول همه چیز است.
به نظرتان جالب نیست که بشر تصمیم
گرفته فرشتهٔ مسئول، مذکر باشد؟ آیا انسانیتر از این هم میتواند باشد؟ عزیزانم،
«فرشته اعظم» یک افسانه است. «فرشته اعظم» فقط یک فرشته است، فرشتهای زیبا با یک
پیام ویژه. و ممکن است بگویید: «یک لحظه صبر کن! یک لحظه صبر کن! ما آن را از کتاب
مقدس فهمیدهایم، کرایون! تو نمیتوانی کتاب مقدس را بازنویسی کنی!» و من به شما
خواهم گفت که تمام متون مقدس توسط بشر نوشته شده، تمام آنها توسط انسانها نوشته
شده، نه با انگشتان خدا، تمام آنها توسط انسانهایی نگاشته شده که تحت تأثیر خدا
بودهاند، بعضی از آنها چنلهایی هستند که در یک انرژی قدیمیتر انجام شده است، و
بهترین بیان، کارکرد و عرضهای که میتوانسته برای شما داشته باشد، همانی است که
[در آن زمان] قادر به تشخیصش بودید.
انسانها همیشه سلسله مراتبی داشتهاند.
در هر موقعیتی در سیاره شما، کسانی هستند که در رأس بوده و مسئولند. افرادی هم
هستند که در رده پایینتر، مسئول افرادی در رده پایینتر از خودشان هستند و ردههای
پایینتر هم [به همین ترتیب]. شما میدانید که چه میگویم. نیازی نیست که [حتماً
یک ساختار] نظامی باشد تا فرماندهای باشد. ولی انرژی «روح هستی» اینگونه نیست.
فرماندهای در کار نیست. مسئولی در کار نیست. و [درک] آن برای هر کس که خطی باشد
دشوار است. اگر به سرچشمه آفرینش بروید، شاهد یک برابری خواهید بود که انتظارش را
نداشتید. زمانی که همه، همه چیز را میدانند، لازم نیست کسی مسئول باشد. آیا این
موضوع را درک میکنید؟ زمانی که همه خرد رهبری تمامعیار و محض را دارند، لازم
نیست کسی مسئول باشد.
آیا میتوانید نیروی کاری را تصور
کنید که در آن همه، همه چیز را میدانند. درنتیجه، آنها همه چیز را به صورت
خودکار انجام خواهند داد، اینطور نیست؟ آنها ناچار نخواهند بود افرادی را برای
انتقال اطلاعات از بازاریابها و متخصصان [تولید] محصول به ردههای پایینتر داشته
باشند. زیرا همه، همه چیز را میدانند. این تنها ذرهای از واقعیت خدا و شیوه
عملکرد روح هستی است. این یک سیستم انسانی نیست. این یک سیستم نیست. عشق یک سیستم
نیست. شفقت یک سیستم نیست. این یک انرژی است. سرچشمه آفرینشِ این جهان، یک انرژی
است، یک سیستم نیست. پس شما افرادی که مسئول دیگران باشند را نخواهید داشت.
حالا بیایید به سراغ آن مورد بزرگ
برویم. سیستمهای به ظاهر مقدسِ بسیاری بر روی این سیاره وجود دارند و شما به
منظور پرستش سرچشمه آفرینش، به شیوهای که برایتان راحت است، به آن سیستمها میپیوندید
و آن سیستمها شما را به بالا رفتن از پلههای [ترقی] وادار خواهند کرد. آنها شما
را به کار شمارش (گرداندن) دانههای تسبیح وادار خواهند کرد. آنها شما را مجبور
به انجام این کار و آن کار خواهند کرد تا بتوانید به درجه یا مکانی بهتر از جایگاه
پیشین خود برسید. شما از پلهها بالا میروید. همچنین ممکن است این سیستمها همان
چیزی را داشته باشند که در آخرین چنل، در مورد آن به شما هشدار داده بودیم، و آن
مورد این است که [میگویند] شما مرتکب خطایی شدهاید و یا [یک نیروی] شر وارد شده؛
پس شما باید آن را بیاثر کنید، یا اینکه ناچار هستید برای تصحیح خطای خود، کاری
انجام دهید. و ما به شما گفتیم که چنین چیزی هم وجود ندارد.
عشق سیستمی ندارد. عشق قضاوتی ندارد.
عشق و شفقتِ بیقید و شرط چنین چیزی ندارد و با این حال آن [موارد] آنجا هستند تا
شما آنها را ببینید. تمام این [موارد] انسانی هستند، عزیزانم. پیمودن مراحل و پلهها
برای رسیدن به جایی بهتر از موقعیت قبلی و آنچه [به گمانتان] ادراک خدا از عشق
است، یک مفهوم انسانی است، همین و بس. ما در مورد اینکه خداوند شما را چگونه میبیند،
پیامهای بسیاری ارائه دادهایم. هماکنون و در همان جایی که هستید، خداوند شما را
«کامل» و «باشکوه» میبیند. آیا این را به شما گفته بودند؟ یا اینکه به شما چیز
دیگری گفته شده؟ آیا به شما گفته شده که «فرومایه و حقیر» زاده شدهاید و هیچ
شانسی ندارید مگر اینکه از آن پلهها بالا رفته یا کار دیگری انجام دهید؟ آیا آن
پیام همین بوده؟
آیا فکر میکنید پیام سرچشمه آفرینش،
واقعاً همین است؟ سرچشمه آفرینشی که شما خود، بخشی از آن هستید، سرچشمه آفرینشی که
در آن، روح شما خدا را در خود دارد.
آیا بحثبرانگیز است؟ البته که هست!
آیا باشکوه است؟ آری! آیا رهاییبخش است؟ آری! بدانید که این آغاز بالارفتن پرده و
آگاه شدن از توانایی بازنویسی چیزهایی است که [پیش از این] به شما گفته شده بود و
اکنون آنها عظیمتر از همیشهاند.
و این چنین است.
نظرات
ارسال یک نظر