مدیتیشن۷۸
2022.04.13
درود
عزیزانم. کرایون هستم. کمی نزدیکتر بیایید.
این حلقۀ دوازده است و اینجایید؛ زیرا درخواست کردهاید که اینجا
باشید، میخواهید باشید، قصدتان شما را به شنیدن و دیدنش وامیدارد. این مهم است.
امروز چه درخواستی دارید؟ فکر میکنید امروز به کجا ممکن است بروید؟
چند نفر از شما که هماینک این [برنامه] را تماشا میکنید، کسی هستید
که نیازمند شفاست، کسی هستید که به این انرژی نیاز دارد، شاید فقط برای اینکه
بتوانید احساس بهتری دربارۀ خودتان داشتهباشید. این شفاست عزیزانم. چند نفر از
شما با عامل شادی مشکل دارید؟ [طوری که] حتی وقتی با دیگران دور هم جمع میشوید
هم به سرعت میگذرد. امروز و هماینک خیلیها هستند که میگویند: «چیزی نیاز دارم
که وصفکردنی نیست؛ ولی دیگر احساسم آنگونه نیست که در گذشته بود.»
عزیزانم، درست است. این را به این دلیل میگویم که در این لحظه در این
سیاره اتفاقهای بسیاری در جریان است. و هماینک که با شما صحبت میکنم، شاید در
ماهها و دو سال گذشته هم اتفاقهای بسیاری در جریان بوده است. خیلیها هستند که
نیاز دارند که شاید شادیشان و انرژیشان و خودارزشمندپنداریشان نوسازی شود.
حلقۀ دوازده بیش از مدیتیشن است. حلقۀ دوازده جایی است که در آن شروع
میکنید به متمرکزکردن انرژی خود روی چیزی که شاید متفاوت است، چیزی که با دیگر
زمانها متفاوت است، شاید با دیگر دعاها متفاوت است، با دیگر مدیتیشنها متفاوت
است؛ زیرا واقعاً از شما میخواهیم فقط مدت کوتاهی چندبُعدی شوید و در آن مکان
چندبُعدی به درون نواحی روح خود قدم بگذارید، به درون ناحیههایی از خودتان.
برخی پرسیدهاند: «خوب، چگونه همۀ این حلقۀ دوازده به چیزی مربوط میشود
که خودِبرتر مینامیدش؟» و پاسخ این است که آن خودِبرتر درست همان
جایی است که روحتان آنجاست. در واقع اگر به یاد بیاورید در یکی از تمرینها یا
همان مدیتیشنها رفتید و نشستید و با خودِبرترتان صحبت کردید. خودِبرتر در روح
شما اقامت دارد عزیزانم.
میگویند: «خودِبرتر از شما جداست و به همین دلیل است که میگویند برتر
است، برتر از چیست؟»
برتر از انرژی کمتر؛ ولی این دارد تغییر میکند.
بخشی از بیداری، بخشی از دریافت شاید اطلاعاتی بیشتر از خدای درون شما
که شفا را آغاز میکند، بخشی از اینها آمیختگی با آن خودِبرتر است. آیا
این را میدانستید؟
امروز از این پل عبور خواهیم کرد و میخواهم از همۀ شما دعوت کنم همراه
با من کاری انجام دهید. این پل میان شناختهشدهها و ناشناختههاست، همیشه [اینگونه]
بودهاست.
شاید بپرسید با اینکه روح شما که در درون شماست و از شما جدا نیست، چرا
رفتن به آن یا توضیحدادنش تا این حدِ بسیار نامعمول دشوار است؟
و دوباره میگویم که علتش این است که ادراک شما از واقعیت فقط
چیزهایی است که در زمان بزرگشدنتان داشتهاید. این که چند فیزیکدان به شما
بگویند ابعاد چندگانهای وجود دارند، برایتان بیاهمیت است، تا اینکه در آن ابعاد
زندگی کنید یا بهصورت مرتب آنها را تجربه کنید. اگر آن ابعاد را تجربه کنید،
دیگر غیرعادی نیستند؛ ولی بیشتر شما این کار را نمیکنید.
برای همین است که در این کار همراهیتان میکنیم. برای همین است که از
شما میخواهیم دست ما را بگیرید تا در امنیت باشید. و به مکانی از نهایت قدرت میروید،
البته اگر بخواهید اینگونه بنامیدش. آن قدرت، قدرت نور است، قدرت قداست است، قدرت
معجزات است. آن قدرت این است.
از شما میخواهم با من بروید. از شما دعوت میکنم به جایی بروید که
مکانی چندبُعدی است، مکان قدرت، نور، شما. با من بیایید. دستم را بگیرید، همین
حالا.
[شروع موسیقی]
بیایید با هم از این پل عبور کنیم، در حالی که این بار کمی متفاوت است.
بیایید بهصورت یک گروه از این پل عبور کنیم. بارها از شما خواستهام که حتماً بهتنهایی
و همراه با من از این پل عبور کنید. مهم نیست چه تعداد دارند این برنامه را گوش میکنند،
چه هماینک، چه بعداً. مهم نیست چند نفر دارند آن را تماشا میکنند، چه هماینک،
چه بعداً. همۀ شما در زمان حالید. اینک زمانی برای فرستادن انرژی است.
همگیتان همراه با من بیایید تا از روی این پل و از میان این مه بگذریم
و به مکانی برویم که باشکوهترین و جادوییترین مکانی است که در همۀ عمر خود در آن
بودهاید.
برای برخی از شما دشوار است که بگویید: «خوب، این خود من است.» ولی
هست، این خود شماست. این مکانِ بینهایتِ معجزات، این مکانِ بینهایتِ شفا، این
مکان بینهایتِ انرژیهای زندگیهای گذشته و درککردنها و تقدس و شکوه، همۀ اینها
خود شمایید. این روح شماست.
دوست دارم دوباره با هم از در دیگری بگذریم که تابهحال از آن نگذشتهایم؛
ولی دوباره به آن بازخواهیم گشت. و بالای این در نوشتهای هست به زبان نور و این
را میتوانید بخوانید. نوشته: «معجزات».
حال آمادهاید تا از در معجزات خود به درون آن وارد شوید. شاید با آنچه
فکر میکنید، کمی متفاوت باشد؛ زیرا از همۀ شما میخواهم که در [آستانۀ] در معجزاتِ
همه، با ما باشید. فقط در وضعیتی چندبُعدی است که میتوانید میلیاردها انسان را بهعنوان
یک نفر جمع کنید و هنوز هم ورزشگاه پر نشود؛ زیرا آن ورزشگاه، این کیهان است. این
خانۀ شماست عزیزانم.
از شما میخواهم با هم وارد شوید. از شما میخواهم روی صحنه بروید. مهم
نیست آنجا چند نفر هستند یا چند نفر هستید. مهم نیست؛ زیرا این صحنه عظیم است و با
این حال کوچک است. این صحنه به هر اندازهای است که باید باشد.
همۀ کسانی که از لحظات معجزۀ این برنامه درخواست شفا کردهاند، در میان
تماشاگراناند. برخی از آن تماشاگران شمایید. شما از آنهایی که ممکن است به این
برنامه گوش کنند، درخواست کردهاید. چگونه میتوانید همزمان هم در میان تماشاگران
و هم روی صحنه باشید؟ و پاسخ این است: بله. اینجا مکانی چندبُعدی است. نگران این
جزئیاتِ کماهمیت نباشید.
اما تماشاگران. میخواهم اینک شما و آنها را افزایش دهم تا شامل همۀ
کسانی بشود که ممکن است این برنامه را گوش کنند و نیز همۀ کسانی که مشترک این
برنامه نیستند و در آن میدان درخواست دارند گروهی از شفادهندگان و روحهای کهن به
آنها بیندیشند و هماینک برایشان انرژی بفرستند. درککردن این هم به همان اندازه
دشوار است، درککردن اینکه کسانی که هماینک در جایگاه تماشاگران نشستهاند، همۀ
کسانی هستند که نیازمند شفایند. شاید هرگز چیزی دربارۀ شما نشنیده باشند یا اسم
شما یا این گروه یا این برنامه را نشنیده باشند. مهم نیست. همۀ اینها در «میدان»
است.
برخی گفتهاند: «خوب، دارد مسخره میشود. آنها چند نفر میتوانند
باشند؟»
بگذارید از شما بپرسم وقتی همراه با میلیاردها نفر دیگر با خدا نیایش
میکنید، آیا فکر میکنید مسخره است یا درک میکنید که آن نیایش اثر دارد؟ آیا درک
میکنید تمرکزکردن افرادی بسیار روی ایدهای یکسان، انرژی عظیمی به اطراف این
سیاره و به آن میدان میفرستد؟ این میتواند همۀ آنها را متاثر کند عزیزانم، همۀ
کسانی را که هماینک به آن نیاز دارند، همۀ کسانی را که خدا را میستایند و میگویند:
«لطفاً! این را برای فرزندم نیاز دارم. لطفاً! این را برای خودم نیاز دارم. لطفاً!
این را نیاز دارم، برای همسرم ، برای دوستم.»
هماینک خیلیها به بیماریهایی دچارند که به زندگی پایان میدهد؛ ولی
نمیدانند که برای دوستانشان یا فرزندانشان یا خودشان چه اتفاقی دارد رخ میدهد.
یا خیلیها هستند که به آنها گفتهاند که مدت زیادی زنده نخواهند ماند. و میخواهم
اینک به شما بگویم که در این بُعد هیچ یک از آن چیزها واقعی نیستند. آنها فقط در
چهاربعدی واقعیاند؛ زیرا هماینک من و شما خیلی کارها میتوانیم انجام دهیم.
از همۀ شما میخواهم همراه با من تمرکز کنید و آنهایی را که دچار مشکلاند،
با چشم [ذهن] خود ببینید. و ببینید که لبخند بزرگی بر چهره دارند؛ زیرا هماینک
فهمیدهاند که شفا یافتهاند. این حتی پیش از آن رخ داده است که شفادادن را شروع
کنیم. آیا میبینید چه داریم میکنیم؟ داریم انرژی راهِحل و شفا و آرامش را پیش
میافکنیم، حتی پیش از آنکه شروع کرده باشیم.
حال از همۀ شما چیزی میخواهم که شاید برعکس اغلب حلقۀ دوازدههایی
باشد که انجام دادهایم. از همۀ شما میخواهم لحظهای را صرف فرستادن انرژی به
کسانی بکنید که به آن نیاز دارند، همین حالا، به کسانی که پریشاناند، همین حالا،
به کسانی که فقط چند ماه فرصت زندگیکردن دارند، همین حالا، یا به کسانی که همیشه
میترسند، همین حالا، به کسانی که از نومیدی دستهایشان را به هم میفشارند؛ زیرا
نمیدانند چه کنند، همین حالا، به کسانی که مشکلی دارند، مشکلی که شاید نه در
بدنشان، بلکه در ذهن آنهاست؛ زیرا افسردهاند. بگذارید این هم همین حالا شفا
یاید.
و از شما میخواهم چیزی را احساس کنید که در زمان دیگری برایتان توصیف
کردهایم؛ زیرا آنچه در ادامه رخ میدهد، این است که این انرژی که در میدان است بهسوی
شما بازمیگردد و به شما ساطع میشود و شما را از خود آکنده میکند. تقریباً مثل
این است که دوبرابر شدهاست. برای کسانی که نیازمند شفقت و نیکخواهیاند و آن را
درخواست میکنند، هر چه شفقت و نیکخواهی بیشتری به آن میدان بفرستید، بیشتر بهسوی
خود شما بازمیگردد.
این شگفتانگیزترین معجزه است، معجزهای که در آن گروهی از روحهای کهن
که هزاران سال است در این سیارهاند، توجه خود را به آن میدان معطوف میکنند تا بهتدریج
به کسانی برسد که بیش از همه نیازمند آنند. و هر چه بیشتر به این میدان بفرستید،
عزیزانم، بیشتر میشود.
این قدرت انرژی نور و آگاهی مشفقانه است. واقعی است. دعا نتیجه میدهد.
آنچه با هم انجام میدهید، نتیجه میدهد و به شما بازمیگردد؛ در نتیجه میتوانید
آنجا بنشینید و همۀ آنچه را در میدان نهاده میشود، دریافت کنید و این شفا شما را
هم در بر میگیرد.
این گروهی شگفتانگیز است، چه آنهایی که هماینک این را گوش میکنند،
چه آنهایی که بعداً این را گوش میکنند. فرقی ندارد. این گروه شگفتانگیز است.
زمان حال اینگونه توصیف و تعریف میشود: آنچه در این لحظه احساس و
ادراک میکنید، یعنی در این لحظه که از آنِ شماست و مهم نیست ساعت یا تقویم چه میگوید.
این میتواند هر روز اتفاق افتد.
من کرایون هستم، عاشق همۀ شما، عاشق همۀ انسانها، دلیلش همین چیزهاست.
و از شما میخواهم که بمانید و لحظاتی هرچند اندک فرستادن شفا را ادامه دهید، حتی
بعد از اینکه از اینجا میروم و دور میشوم. این روح شماست. اینجا همان جایی است
که آن قدرت برای شما در آنجاست.
و اینچنین است.
نظرات
ارسال یک نظر