پیشمدیتیشن۷۸
2022.04.13
درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.
در تمام طول این
ماه، موضوع چنلها در مورد «زمانبندی»
است. هفتۀ گذشته این مجموعه را با صحبت دربارۀ سیاره شروع کردیم. حالا ما به چیزی که
کمی ازوتریک و باطنیتر و سپس هفتۀ آینده که کمی شخصیتر است، میرسیم. اینها
مواردی است که به آنها قبلاً به طور گذرا در چنلهای دیگر، شاید با موضوعات دیگر اشاره
کردهام.
ما چنلی در
مورد زندگیهای گذشته ارائه
کردهایم و در آن دربارۀ برخی از چیزهایی که امروز به شما خواهم گفت، صحبت کردهایم،
اما نه همۀ آنها. ما در مورد زمانبندی تناسخهای شما صحبت خواهیم کرد. بله ]زمانبندی[ وجود دارد. ما یک بار پیش از این، در مورد فرآیندِ واقعیِ آمدن
و رفتن شما صحبت کردهایم. این موضوع مورد علاقۀ بسیاری از شما بوده است. تا
زمانی که به جایی برسیم که بسیار غیرخطی و بسیار خارج از اصول انسانی است! ما میگوییم
شما خانوادۀ خود را انتخاب کردهاید. شما به عنوان یک گروه دور هم جمع میشوید و
انتخاب میکنید که قرار است چه کاری انجام دهید. و برخی از این انتخابها ظاهراً چیزی
است که اگر اینجا بودید هرگز انتخابشان نمیکردید. این [انتخابها] به شما میگوید
که ذهن خدا چگونه است. به شما میگوید در آن سوی پرده چه اتفاقی میافتد
که در
اینجا ندارید؛ به شما میگوید وقتی اینجا نیستید واقعاً چه کسی هستید.
بار دیگر عزیزانم،
وقتی در آن سوی پرده هستید، تسلط و استادیای هست که رخ میدهد و به طور پویا و
فعال با زندگی شما در این سیاره مرتبط است و [البته] با زمانبندی هم ارتباط
نزدیکی دارد. اتفاقاتی که در اینجا در اين زندگی رخ میدهند، اغلب زمانبندی ]زندگی[ بعدی را تعیین میکنند. حال بگذارید توضیح بدهم. شما به این سیاره میآیید
و زندگیهای بسیاری دارید و در مقطعی از زمان، بسیاری از شما شروع به بیدار شدن به
عنوان یک «روحکهن» میکنید.
نه همۀ شما، اما بسیاری از شما. و این صرفاً به این دلیل است که تو در مجموع زمان
زیادی را در این سیاره سپری کردهای که [همین باعث میشود] هنگامی که [مجددا] بازمیگردی
[این تجربیات] کمکم تو
را بالغ و پخته کند. خوب در واقع، چیزهایی وجود دارند که شما از زندگی به
زندگی دیگر، به وضوح به یاد میآوریدشان، و بخشی از این یادآوری شاید شامل این
باشد: «اینجا بودن و دانستن اینکه میتوان توقع چه چیزی را داشت.»
وقتی برای
اولین بار وارد میشوید نمیدانید انتظار چه چیزی را داشته باشید. شما چندین زندگی
را صرف یادگیری نحوۀ عملکردتان بر روی زمین میکنید. شما این کار را انجام دادهاید.
و همانطور که برمیگردید و برمیگردید و برمیگردید، چیزی که با خود حمل میکنید
تقریباً شبیه به یک یاد و خاطرهای از انسان بودن است. درواقع هیچ چیزی از جزئیات،
از جنسیت ]به یاد نمیآورید،[ اما شما جایگاه
راحتی برای بودن به عنوان انسان دارید در حالی که اولین باری که وارد شدید باید به
آن عادت میکردید. بار دوم، کمی بیشتر ]عادت کردید[ و بار سوم
شروع به گفتن این کردید ]که[: «خوب،
اين کسیه که من هستم!» همۀ این چیزها به صورت مجازی است، نه در ذهن شما به
عنوان یک انسان؛ اما این همان چیزی است که وقتی به عقب نگاه میکنید میبینیدش و این
زندگیها و معنای آنها را مشاهده میکنید.
اما حالا
دارم با روحهای کهن صحبت میکنم. به طور کلی، من با کسانی صحبت میکنم که بارها و
بارها و بارها و بارها اینجا بودهاند. بگذارید اینطور
بگوییم که به عنوان یک روحکهن بیدار، شما در این زندگی يک سری تصميمات گرفتهاید و
آنها انتخابهایی هستند که هرگز در زندگیهای دیگر نداشتهاید. آنها ]تصمیمات[ غیر معمول هستند. شاید حتی ]انتخابهایتان[ بر خلاف فرهنگ شما باشند. شاید شما بیدار شدهاید و پا را از [چارچوب] چیزهایی
که والدینتان
به شما گفتهاند باید در آن باشید فراتر
گذاشتهاید. شاید همانطور که شما وارد سیستم اعتقادی شدهاید که میدانید
محبت و شفقت و درک و پختگی و روشنگری بیشتری نسبت به جایی که قبلا بودید دارد،
دوستانتان نیز ]شما را[ ناديده گرفتهاند.
و فرض کنیم
که این ]بیدار شدن[ اتفاق افتاده است. و اگر این اتفاق افتاده، شاید شما را در جایی قرار دهد
که زندگیتان به طور چشمگیری تغییر کند. شاید حتی شما را از کاری که یاد گرفتهاید
انجام دهید یا نیمی از عمرتان یا بیشتر عمرتان انجام دادهاید، بیرون بیاورد و
اکنون خودتان را در حال انجام کاری کاملا متفاوت میبینید. من در مورد همکارم صحبت
میکنم. این دقیقاً همان چیزی است که برای او اتفاق افتاد. او برعکس آنچه خانوادهاش
میخواستند انجام داد، برعکس آنچه دوستانش میخواستند، حتی ]برعکس[ کسانی که در حرفه و کسب و کارش بودند. و او به صورت مجازی به یک انرژی
قدیمی که بیشتر آن اشخاص در آن بودند پشت کرد و به جایی رفت که همۀ آنها، تقریباً
همۀ آنها از آن روی گرداندند تا حدی که باید چیزی را میآموخت که آنها ماهها پیش،
از آن گذشته بودند. به این ترتیب آنها از انتخاب او حذف شدند. و بسیاری از شما هم
همینطور هستید.
خوب، بگذارید
بگوییم که این اتفاق برای شما روی میدهد؛ و همانطور که اصطلاحا میگويند «وقتی از
در گذشتید»، به آن سوی دیگر پرده میروید، و در آنسوی دیگر آیا میتوانید ببینید
که چگونه آن ]انتخابتان[ کاری که بعدا [در زندگی بعدی] انجام میدهید را میتواند تغییر
دهد؟ اکنون توجه کنید زیرا این قوانین هر چیزی را که در مورد زمانبندی تناسخ به
شما گفته شده نقض میکند. بگذارید اینطور بگوییم
در آن لحظه که شما به آن سوی پرده میروید و در آن انرژی زیبای روح هستید و به پشت
سر خود، به این سیاره، نگاه میکنید، فرض کنید اتفاقی را میبینید که در حال رخ
دادن است و متوجه میشوید که بیست سال دیگر قرار است بخشی از آن باشید. آیا این بر
سرعتِ تناسخ و بازگشت شما تأثیر میگذارد؟ و پاسخ مثبت است و شما در کمتر از سه
ماه دیگر بازمیگردید.
حالا در مورد
آن فکر کنید. شاید به شما گفته شده است که تناسخ به این سرعت اتفاق نمیافتد. این
بار اتفاق افتاده چون شما
باید برمیگشتید تا اگر زمین به راه خود ادامه میداد، بخشی از چیزی که
احتمالاً در بیست سال آینده، ممکن است اتفاق بیفتد، باشید. هیچکس نمیتواند به
شما بگوید که قرار است چه اتفاقی بیفتد، اما مسیرها و گرایشها وجود دارند. ما
قبلا این را به شما گفتهایم. و بنابراین دوباره که وارد میشوید تا بزرگ شوید تا
زمانی که بیست، بیست و یک، بیست و دو سال دارید، میتوانید قطعا بخشی از چیزی
باشید. اگر آن چیزی یک دولت جدید بود چه؟ اگر آن چیزی روشهای درمانی
جدیدی بود که شما کاملاً برای آن مناسب بودید، چه؟ در مورد آن فکر کنید.
حالا بیایید برعکس عمل کنیم. بگذارید اینطور بگوییم که شما
به عنوان یک روحکهن میمیرید و
شما ]در آن سوی پرده[ به آنچه در حال وقوع است نگاه
میکنید و متوجه میشوید که رابطه و شراکتی وجود دارد که در تمام طول عمرتان یا بخشی از زندگیتان، از آن
لذت بردهاید؛ به هر حال ]این رابطهای است که[ بسیار عمیق بوده است. این مشارکت روحهای کهن است و
در سطحی، شما با روح آن شریک زندگی یا همکار صحبت میکنید و توافقها ]بین روحهای کهن[ شامل این است که: «ما صبر میکنیم تا آن شریک نیز ]از
آن پرده[ عبور کند و ما ]بار
دیگر با هم[ وارد میشویم تا در محدودۀ سنی مشابه باشیم، پس
ما آن رابطه را دوباره احیا خواهیم کرد و ما خود را در یک محل مشابه
قرار خواهیم داد، به این ترتیب به احتمال زیاد یکدیگر را پیدا خواهیم کرد و از
همان جایی که جدا شدیم، ادامه خواهیم داد.»
اوه! و اگر ده سال، پنج سال
طول بکشد چه؟ شما
فقط بر زمانبندی تجلی خود تأثیر گذاشتهاید. شما
عجلهای ندارید. عزیزانم، زمانبندی تناسخ تقریباً
به طور کامل و جامع با آنچه اکنون در این زندگی برای شما اتفاق میافتد تعیین میشود.
و [در گذشته زمانبندی تناسخ[
به این شکل نبوده است. در انرژیهای قدیمیتر بیشتر بر
مبنای یک الگو بود و شما بیشتر بر اساس یک الگو، [پس از] تعداد معینی از
سالها یا ماهها، بیشتر ]مطابق بر[ یک الگوی ]مشخص[، میآمدید اما اکنون اینچنین نیست. بنابراین میتوان گفت انرژی
جدید در این سیاره حتی بر چیزهای ]مربوط به[
آکاش نیز تأثیر گذاشته است، حتی چیزهایی که ممکن است فکرش
به ذهنتان خطور نکند هم تحت تأثیر قرار گرفتهاند. آنها بیشتر از آنچه شما میدانید
در کنترل شما هستند و
این بهترین خبری است که من میتوانم به شما بدهم. کنترل شفقت و عشق برای شما ]امکانپذیر است[. اکنون انتخاب میکنید که به تجربیات خود
ادامه دهید تا بتوانید بیشترین کمک را به این سیاره داشته باشید. در گذشته اینطور بود که تجربیات
را ادامه میدادید تا بتوانید بیشترین کمک را به خودتان کنید و تجربیات متفاوتی
داشته باشید یا
از نظر کارمایی میتوانستید برای هر چیزی آماده باشید. و اکنون کمی متفاوت است.
شما عاشق این سیاره هستید و عزیزانم من
به خاطر کاری که شما انجام میدهید عاشقتان هستم، برای چیزی که از سر میگذرانید،
برای کاری که انجام خواهید داد، آیندهای
که ما در این سیاره میبینیم درخشان و روشن است، بیش از آن چیزی که حتی فکرش را میکنید.
من کرایون هستم، عاشق بشریت. من [قبلا
هم] این را گفتهام. باور کنید.
نظرات
ارسال یک نظر