مدیتیشن۶۹
2022.02.02
درود عزیزانم. کرایون هستم.
کمی نزدیکتر بیایید.
این پیام همچنان دربارۀ عشق
است. این مدیتیشنِ حلقۀ دوازده است. به همین دلیل است که آمدهاید. در تمام
یک سال گذشته، شاید هم بیشتر، آموزشهایی به شما دادهام و کمک کردهام تا به مکانی هدایتتان کنم که امیدوارم
همراه با من مشتاقانه به آنجا رفته باشید. این پیشدرآمدی [از آن] است. این پیشدرآمد
عشق است که حتی در میان همۀ چیزهایی که دارید تجربه میکنید، انرژی کنونی دادهشده
به شما فوقالعاده خاص و نیروبخش است. به کسانی که به موضوعات رمزگونه میپردازند،
میگویم که این انرژیِ خاص متفاوت است.
این تفاوتها
را هم قبلاً توضیح دادهایم، بهویژه برای کسانی که کار درمانگری میکنند و با طب
انرژی کار میکنند یا به طور کلی با فرایندهای رمزگونه سروکار دارند. و به شما
گفتهایم که در اینجا آن انرژی نیرومندتر میشود. تقریباً مثل این است که اینک نور
بیشتری وجود دارد؛ در نتیجه میتوانید کارهای بیشتری انجام دهید. به همۀ
شفادهندگان مسلّم این سیاره، ابزارها و فرایندهای جدیدی عرضه میشود. خیلیها
گزارش کردهاند که فرایندهایی که سالها برای کمک به مردم استفاده میکردهاند،
تقریباً خودبهخود بهتر شدهاند. آنها همان کار قبلی را انجام میدهند؛ ولی نتایج
شگفتانگیزی میگیرند.
سالها
پیش، وقتی که این انرژی آغاز شد، به شما گفتیم که بعضیها احساس میکنند واقعاً به
جایی نمیرسند و در واقع به این علت است که ضعیف عمل میکنند. همان موقع بود که
قضیۀ تنظیم گیرندۀ [رادیویی] بر روی ایستگاهی جدید را به شما گفتیم. تقریباً مثل
این است که انتشار امواج از ایستگاه جدیدی انجام میشود و قرار است ایستگاه
فرستندۀ قبلی خاموش شود. احساسی که خیلی از شما داشتید، چنین چیزی بود. این احساسِ
کُنونی خیلی از افراد این سیاره است که به خوبی میدانند چیزهایی که اکنون متفاوتاند
در گذشته چگونه بودهاند. اینها همان کسانی هستند که میخواهیم با آنها ارتباط
برقرار کنیم تا نشانشان دهیم که خود به تنهایی و بدون هیچ کمکی میتوانید کاری
انجام دهید که مربوط است به هشیاری، عشق، شفقت، باور و اجازه. آیا اجازۀ کاری را
میدهید که قبلاً انجام نشده و شاید به بعضی از شما گفتهاند که انجامشدنی نیست؟
آیا در این انرژیِ جدید به آن اجازه میدهید؟
به این
ترتیب حلقۀ دوازده به ادراک تبدیل میشود. آیا امکانپذیر است که از این پرده
بگذرید و به دیدار روح خود بروید؟ کسانی هستند که میگویند: «نه. این فقط با مرگ
امکانپذیر است.» میخواهیم در این باره بیشتر به شما بگوییم. دربارۀ خیلی چیزها
صحبت میکنیم و بعضی از آنها را بیش از یک بار خواهید شنید.
اینک میخواهم
دربارۀ عشق همراهانی صحبت کنم که متعلق به شما هستند و آنها در آن سوی پردهاند،
در روح شما. دوباره به شیوهای بسیار عاشقانه در این باره صحبت خواهیم کرد؛ ولی
[این بار] بسیار مهم است؛ زیرا در این ماه خاص میخواهیم در روح شما به آن مکان
برویم و قرار است افرادی را ملاقات کنیم. میخواهم واژۀ افراد را به کار
ببرم؛ زیرا آنها را اینگونه خواهید دید. آنهایی را که خواهید دید، در واقع
افراد نیستند. خواهید دید. میخواهیم هر بار که به حلقۀ دوازده میرویم، این کار
را انجام دهیم. خواهید دید.
ولی اول
باید چیزی را تصدیق کنید: آیا شما تنهایید؟ حال برخی خواهند گفت: «خوب، نه. در
تمام این سالها شعار کرایون این بوده که شما هرگز تنها نیستید.» برخی هم به آن
نگاه میکنند و میگویند: «خوب، بله؛ زیرا روحِهستی را در کنار خود دارم.
روحِهستی، سپاسگزارم که با من هستی.» چیزی که دربارهاش صحبت میکنم، این نیست.
[کرایون میخندد] چیزی که دربارهاش صحبت میکنم، هرگز این نبوده است. عبارتی هست
که میگوید شما بهصورت ذاتی، یعنی بهصورت ساختاری یاری[کنندگانی] دارید.
منظور از ذاتی و ساختاری این است که در سطح اصلی همیشه به این شکل بوده.
شما
همراهانی دارید که در روح شما زندگی میکنند. حال دوباره در این باره صحبت خواهیم
کرد تا به وضوح درکش کنید. همراهان! اگر بخواهید [میتوانید] بگویید آنها
وجودهایی هستند یا بگویید انرژیهایی از شخصیتها هستند. آنها یاریکنندگانی
چندبُعدیاند که به شما تعلق دارند. این یاریکنندگان همان یاریکنندگان همیشگیاند.
این ویژگیِ روح شماست.
به شما
گفتهایم و یاد دادهایم که روح شما همان روحی است که هر بار با آن به این سیاره
میآیید. روحی واحد با تجلیهای بسیار، با زندگیهای گذشتۀ بسیار، شما ایناید.
این به معنی یکسان بودن دانستنیهاست. البته که این روح جدیدی نیست. معنایش این
است که روح شما به خرداندوزی و همۀ آنچه داشتهاید، ادامه میدهد. قبلاً به روح
خود رفتهاید و همۀ زندگیهای گذشتهتان را ملاقات کردهاید. آیا آن را به یاد میآورید؟
میدانید که آنها آنجا هستند.
چه چیز
دیگری آنجاست؟ اُه! این شما را شگفتزده خواهد کرد. اُه! عشق و شفقت بیپایان برای
شما آنجاست؛ وگرنه چرا آفریدگار باید روحی بیافریند و سیستمی بنا کند که در آن
سیستم، شما و دیگران به این سیاره بیایید و از آن بروید و اینقدر به شما کمک
بشود؟ وقتی به دنیا میآیید، آنها آنجا در کنارتان هستند. آنها در تمام عمرتان
با شما هستند. در نوزادیتان، هنگامی که کودک در حال رشدی هستید، در نوجوانیتان،
در سالهای بلوغ و بزرگسالیتان همواره آنجا هستند. این همراهان همیشه یکی هستند؛
ولی ممکن است ببینید که تغییر میکنند. اگر به مکانی بروید و در آنجا بیداری یا
روشنبینی یا [چنین] چیزی برایتان رخ دهد، ممکن است بگویید: «[تجربهای] داشتم که
به نظر میرسد یاریکنندگان و راهنماهایم کاملاً تغییر کردهاند. فرشتگانی در
اطرافم بودند و اینک آنها جدیدند.» اطلاعاتی که برای شما داریم این است که آنها
هرگز جدید نیستند. شما تغییر کردید و آنها فقط در چشمان شما لباسی نو بر تن کردهاند.
[کرایون میخندد] تازهتر شدهاند. اینطور نیست؟ آنها اینگونه کار میکنند.
عزیزانم، این یاریکنندگان را همیشه داشتهاید.
پس کاری
که میخواهیم بکنیم این است که به روی آن پل برویم. میخواهیم با عبور از آن پل از
این وضعیت ابعاد به وضعیتی برویم که شامل همۀ ابعاد است. این [وضعیت] در آن سوی پل
است. و قرار است مدتی را با چند نفر از آنها بگذرانیم که شما را خیلی خوب میشناسند
و در هر یک از زندگیهایتان با شما آمدهاند. بیایید با هم به روی آن پل برویم و
ببینیم دوباره چه اتفاقی قرار است رخ دهد. به این پل نگاه میکنید و میدانید که
این پلی است از شناختهشدهها به ناشناختهها. عبور از این پل برای برخی دشوار
است؛ زیرا برای هر انسانی سخت است که بگوید: «میخواهم به جایی قدم بگذارم که در
آن هیچ چیز آشنایی برایم نیست. [کرایون میخندد] میخواهم از این پل عبور کنم و
درون وضعیتی از ابعاد بروم که درککردنی نیست. میخواهم به جایی بروم که نمیشناسمش.»
دشوار است؛ ولی بسیاری از شما هر هفته این کار را میکنید و بعضی از شما به آن
امیدوارید.
میخواهم
که این از آنچه تابهحال بوده، واقعیتر باشد؛ زیرا اینک و نیز در سه هفتۀ آینده
اتفاقی رخ خواهد داد. بیایید مثل همیشه با هم از این پل بگذریم. دستم را بگیرید.
دستم را بگیرید. بیایید تا برویم.
[شروع موسیقی]
این
زیبایی انتخاب آزاد است که انسان میتواند به آگاهیای دست یابد که برای ابعاد
چندگانه طراحی شده و از آن استفاده کند. این زیبایی انتخاب آزاد است که انسان میتواند
درک کند که امنیت و عشق بسیاری هست و میتواند با عبور از پلی به کمیّتی ناشناخته
برود و با آن خوب و در امان باشد. از روی این پل و از میان این پرده عبور کنید و
به این مکان بیایید، البته اگر میخواهید مکان بنامیدش؛ زیرا در وضعیت چندبُعدی
هیچ مکانی وجود ندارد. به این انرژی بیایید، به این انرژی که روح خود شماست. و عشق
و شفقتی را که آنجاست، احساس کنید، تاریخی را که دارید، احساس کنید. اگر تابهحال
نمیدانستید، [بدانید که] اینجا خانۀ شماست. این همان چیزی است که اغلب در تجربۀ
نزدیکبهمرگ میبینند. این را باز هم خواهم گفت. اینجا مکانی است که در آن با خدا
همنشیناید و قرار است در این مکان اتفاقی رخ دهد.
عزیزانم،
میخواهم شما را نه به سالن تئاتر، بلکه با این مدل خاص به جایی ببرم که در سه
هفتۀ آینده هم تکرار خواهد شد. اگر مایلاید، همراه با من از این درگاه یا در عبور
کنید. این نماد و استعارهای از این است که از یک انرژی به انرژیِ دیگری میروید.
حتی میتوانید آن را مرکز شفایی بنامید که نام شما بر آن است. اتاقی نسبتاً بزرگ
اینجاست، نه خیلی بزرگ. سالن تئاتر هم نیست. در این اتاق تختی قرار دارد که روکش
نرمی دارد. برخی از شما میگویید که تقریباً مانند تختی است که در مراکز درمان یا
در اتاق ماساژ خواهید داشت. تخت راحتی است و شما را دعوت میکند که روی آن دراز
بکشید. همین کار را هم میکنیم.
روی این
تخت دراز بکشید و برای عشق آماده شوید. روی این تخت دراز بکشید و برای شفقت
آماده شوید. روی این تخت دراز بکشید و برای دیدار با راهنماهای خود آماده
شوید. عزیزانم، در بخش راهنمافرشته سه نفر هستند و همیشه سه نفرَند. بیشتر
از سه نفر نیستند. راهنمایی را به دست نمیآورید؛ فقط سه نفرند، همیشه سه نفرند. و
دلیلی دارد؛ زیرا این سهگانۀ آگاهی و وجود شماست. برای عدد سه هم دلیلی هست؛ زیرا
در شُماربینی[1]، عدد سه به معنی کاتالیزور
است و این همان کاری است که آنها انجام میدهند. آنها برای تغییرات درون شماست
که اینجا هستند و امروز این تغییرات، ژرف خواهند بود. هر بار که ملاقاتشان میکنیم،
موضوع متفاوتی در میان خواهد بود و راهنماها چیز متفاوتی به شما خواهند داد.
آنها
وارد اتاق میشوند و اگر میخواهید به آنها نگاه کنید، میتوانید، حتی اگر
درازکشیده باشید. میتوانید آنها را احساس کنید. و درخواهید یافت که در این
وضعیتِ خاص آنها شفافاند. هرچند ممکن است آنها را شناسایی کرده باشید و
تصاویرشان را نقاشی کرده باشید و آنها را نامگذاری کرده باشید، این [چیزها] دقیق
نیستند؛ زیرا آنها شبیه هیچ یک از چیزهایی نیستند که ممکن است در تصورتان باشد.
آنها انرژی ناباند، عشق ناباند، از جنس فرشتگاناند؛ بااینهمه آنچه بر فراز
خود دارند، شمایید. آنها همیشه به روح شما تعلق دارند. آنها بهترین دوستان شما
هستند. آنها همانهایی هستند که وقتی در این سیاره نیستید، کمکتان میکنند. آنها
همانهایی هستند که وقتی در این سیاره هستید کمکتان میکنند و همیشه کمک کردهاند.
آنها آشناترین دوستانی هستند که تابهحال در این کیهان داشتهاید. آنها برای شما
ساخته شدهاند و همراه با روحتان میآیند عزیزانم. تکتکِ شما آنها را دارید.
میخواهند
شما را احاطه کنند. یکی دست راستتان را میگیرد و یکی دست چپتان را و یکی دیگر دستهای
پرانرژیاش را روی سرتان میگذارد تا بتوانید سر خود را به آن دستهای پرانرژی
تکیه دهید. آنها زیبا هستند. اگر دوباره احساس کنید که این راهنماها شما را لمس
میکنند، متوجه میشوید که این مجرایی خواهد بود تا همۀ چیزهایی که وجود دارند، به
درون شما جاری شوند. هر چیزی که نیاز دارید، اینک میتواند به شما داده شود.
و عنوان
شفای ناب و کامل را به این دادهایم. این حلقۀ شفاست عزیزانم. ویژگیهای عدد
دوازده که مبنای ساختار کیهان است، بر فراز شماست. و اینک این سه راهنما انتقالدهندگانی
خواهند بود که قدرتمندترین انرژی شفای موجود را در شما جاری خواهند کرد. فرقی
ندارد برای چه نوع شفایی آمدهاید. آیا برای شفای روح آمدهاید؟ آیا برای شفای قلب
آمدهاید؟ آیا برای شفای جسم آمدهاید؟ آیا برای داشتن آرامش در زندگیتان آمدهاید؟
آیا برای شفای متارکه یا هر چیز دیگری از این دست آمدهاید؟ این [انرژی] ناب است.
هیچ چیزی مانند این وجود نداشته است.
این همان
چیزی است که درمانِ خودبهخودی را پدید میآورد و هماینک در درون شما جاری خواهد
شد. شما متصلاید عزیزانم. آیا این را احساس میکنید؟ شما متصلاید، واقعاً متصلاید.
این واقعی است. این واقعیتی چندبُعدی است که متعلق به شماست. همیشه این را داشتهاید. شاید با آنچه گمان
کردهاید، متفاوت باشد؛ ولی همیشه آن را داشتهاید. آنها برای همین اینجا هستند و
در سه هفتۀ آینده هر بار چیز متفاوتی را در درون شما جاری خواهند کرد؛ ولی اینک با
موضوع اصلی شروع میکنیم، با شفا.
عزیزانم،
برای همین آمدهاید و از شما دعوت میکنم که بمانید و بگذارید این اتفاق رخ دهد.
هیچ واژهای نمیتواند گویای این باشد. در حالی که آنها در حال جاریکردن همان
چیزی هستند که برای آن آمدهاید، هیچ فکری ردوبدل نمیشود، جز عشق و سپاس از شما.
چهارشنبههای شفابخش! برای همین اینجایید. چه مقدس است انسانی که واقعیتِ این چیز
خاص را در زندگیاش درک میکند. این به اندازۀ هر چیزی که قبلاً داشتهاید، واقعی
است. این واقعی است. بمانید. بمانید و شفا یابید.
و اینچنین است.
نظرات
ارسال یک نظر