پیشمدیتیشن۵۸
2021.11.10
درود عزیزانم، کرایون هستم
از خدمات مغناطیسی.
در حقیقت، این هفتۀ دوم از
سری چنلهای چهارگانه [هر ماه] است. این سری چنلها درمورد «بیداری» است.
ما هر بار که چنلی در این مورد در این سری چهارگانه ارائه میدهیم، مروری مختصر بر
مطالب چنل قبل برای آن کسانی که با این چنل برخورد میکنند و چنلهای قبل را
نشنیدهاند، ارائه میدهیم.
موضوع چنل این است: «ویژگیهای
بیداری در این سیاره بسیار است و بعضی از آنها عجیبوغریباند.» و منظور ما
از عجیبوغریب چیزی است که از معنویتی که شاید آموختهاید، انتظارش نمیرود یا [میتوان
گفت منظور ما از عجیبوغریب]، آن چیزی است که انتظار دارید معنویت به شما بدهد یا
برایتان انجام دهد.
اگر ما میگفتیم که «آنان به
روی حقیقت بزرگتری در مورد خدا بیدار شدهاند» شما انتظار چه ویژگیهایی را
داشتید؟ [شاید انتظار داشتید] آنان ناگهان قادر به دیدن چیزهایی شوند که قبلا نمیدیدند
و یا [قادر به دیدن] عظمت این سیاره شوند؟ شاید [انتظار داشتید] آنان موجودات
فراطبیعی که [در برنامه] اشاره شد را ببینند؟ و یا شاید آنان صلح و آرامش و امنیت و
همۀ این قبیل چیزهای خوب را حس میکنند، زیرا آنان به نوری که خداست بیدار میشوند؟
ما در جلسه قبل، در مورد یک
استعاره صحبت کردیم، که در آن، آگاهیِ سیاره به «یک اتاق تاریک با یک نور بسیار کم
و تار» تشبیه شده بود. این نور اندک باعث شده بود اتفاقات بسیار زیادی روی دهد [از
جمله]: عدم اعتماد، فساد، طمع، و همۀ آن چیزهایی که به سبب نبودن نور، هر چیزی را
به نهاد[1] انسان میآورد.
اگر نور درخشانی وجود داشت همۀ اینها را میتوانستید ببینید. و اگر میتوانستید
همه این چیزها را ببینید، نیازی نبود این کارها را انجام دهید عزیزانم.
آن وقت میتوانستید همسایگانتان را ببینید، میتوانستید ببینید چه اتفاقی برایشان
روی میدهد، میتوانستید کمکشان کنید، بدون اینکه دردسرهای یک اتاق تاریک را داشته
باشید، اتاق تاریکی که در آن باید برخیزید و به جستجوی آنها بپردازید، در حالی که
قادر به دیدن آنها نیستید. اینها همه استعارهاند.
ما در مورد «درون یک جعبه
بودن» حرف زدیم، «جعبۀ تاریکی». و آن تاریکی است،
همانجایی که شما [تا به اکنون در آن] بودهاید[2]. و
در نهایت ما در مورد «دری با نور درخشانِ پشت آن» حرف زدیم؛ دری که اندکی باز میشود
و نوری به شدت از بین در میدرخشد. و برخی از آن میترسند و برخی مستقیم به سوی آن
نور میروند. و اگر تو مستقیم به سوی آن بروی و آن در را باز کنی، آن
اتاق غرق در نوری عظیمتر میشود. عزیزم این یک استعاره از این است که تو دری را
باز میکنی و دیگران هم از آن بهره میبرند. آیا این را میبینی؟ لطفا این را درک
کن که آنچه تو بعدا در زندگیات، در این بیداری برای حقیقتی بزرگتر، انجام میدهی
به اطرافیانت کمک میکند. همیشه کمک میکند، اگرچه این [نحوۀ کمک] موضوعِ چنل
امروز نیست.
بیدار شدن برای یک انسان،
برای شما، برای روان شما، شخصیت شما، برای آن کسی که هستید، برخی ویژگیهای عجیبوغریب
را به همراه دارد. اکنون [که] ما به برخی از آن ویژگیها اشاره کردهایم، شما در
حال تشخیص برخی از آنها [در خود] هستید، و برخی از شما هم بعضی از ویژگیهای دیگری
را که انتظارش را ندارید در طی این چهار چنلی که به شما ارائه میدهیم تشخیص
خواهید داد. [البته] همۀ شما شامل همۀ این ویژگیها نمیشوید بلکه بعضی از این
ویژگیها شامل برخی از شما میشوند و بعضی دیگر شامل برخی دیگر از شما، و بنابراین
شما با آن ویژگیها ارتباط برقرار میکنید. در چهارمین چنل، به شما دلیل آن را میگوییم
که چرا؟ ما خواهیم گفت که چرا باید چنین چیزهای عجیبی در یک ویژگی معنوی بیداری
وجود داشته باشد.
چطور است دربارۀ اولین مورد
حرف بزنیم؟! برخی از شما نیاز دارید بیشتر بخوابید. این چیزها که اکنون برای شما
بیان میکنم [ویژگیهای] فیزیکی هستند.
برخی از شما نیاز دارید تا
بیشتر بخوابید. اکنون کسانی میگویند: «شاید این بیشتر خوابیدن بخاطر بالا
رفتن سن است و یا اینکه من بیشتر خستهام!» نه اینطور نیست. در حقیقت
کسانی میگویند که با افزایش سن، نیاز کمتری به خواب خواهید داشت. [کرایون میخندد]
شاید این موضوع را به کودکان که بیشتر میخوابند ارجاع میدهند.[3] اما
[درهرحال] شما بیشتر میخوابید. و باید بیشتر بخوابید و خودتان هم میدانید که
نیاز به خواب بیشتری دارید چون آن مقدار زمانی که قبلا میخوابیدید [دیگر برای
شما] کافی نیست. و بنابراین شما زمان خواب خود را طولانی میکنید یا تلاش میکنید
که زمان خواب خود را طولانیتر کنید، برخی از شما که برنامه کاری پر مشغلهای
دارید متوجه میشوید که بدنتان میگوید: «من باید بیشتر بخوابم!»
میخواهم دربارۀ آنچه در چنل
چهارم گفته خواهد شد نکتهای را بگویم. بومیان این سیاره با غروب خورشید به بستر
میرفتند و با طلوع خورشید بیدار میشدند. این بیش از ۶ ساعت خواب است. با این حال
شما اکنون با جمعیتی از افراد پرمشغله مواجه هستید که به آنها گفته شده دست کم ۶
یا ۷ ساعت بخوابند. این با شیوهای که در آغاز[4] بود
بسیار متفاوت است. حتی میتوان گفت که در واقع شما در حال از میان برداشتن محدودیتهایی
هستید که میگویند «بدن شما چه باید داشته باشد» یا «چه میخواهد».
اما دلیل بزرگتری هم هست،
دلیل بزرگتری که میگوید چرا باید بیشتر بخوابید. برخی پردازشها و فرایندهایی
وجود دارند که در [هنگام] خواب شما در حال انجام هستند. برخی از شما اکنون بخاطر
رویاهایی که داشتهاید، این را میدانید. ممکن است اکنون بگویید: «یک لحظه
صبر کن کرایون! من رویاهای خوبی ندارم، در واقع من خوابهای خوبی نمیبینم. این
رویاها چیزهای مختلفی را [از اعماق ناخودآگاه من] بالا میکشند و من آنها را دوست
ندارم.» اگر مغز شما بخاطر اینکه درحال «بیدار شدن» هستید به این
شیوه [از طریق آن رویاها]، خاطرات را برای همیشه تخلیه کند چه؟[5] آیا
متوجه هستید چه میگویم؟
روانشناسان به شما خواهند
گفت که شاید حتی هر شب، مغز تقریبا راهاندازی مجدد[6] میشود.
به همین دلیل شما به خواب نیاز دارید. و سپس در این فرایند و پردازش، چیزهای
بسیاری از طریق سیناپسها و خاطرات به پیش میآیند و آنان واقعا و حقیقتا نمیتوانند
توضیح دهند که این چیست! اما من به شما میگویم که در این مورد بخصوص این چیست.
شما در حال دور ریختن آن چیزهایی هستید که دیگر نیاز ندارید در خاطراتتان داشته
باشیدشان. و رویا راهی است که آن را به پیش میآورد، [مانند] روغن روی آب.
بنابراین میتوان آن را دور ریخت. اکنون اگر هنوز بارها و بارها در حال دیدن آن
خوابهای ناخوشایند هستی این یک علامت و سیگنال است. شاید تو باید اکنون با آن
کنار بیایی[7] و
آن را دور بیندازی.
اما چیزهای بیشتری هم هست.
نه همگی شما، اما برخی از شما، بدون دلیل خاصی که از آن سر در بیاورید، شبها از
خواب بیدار میشوید. و اغلبِ این بیدار شدنها، در ساعت 3 یا 3.30 صبح روی میدهد.
و برخی از شما [اکنون دارید] با دهان بسته میخندید (!) زیرا این دقیقا همان چیزی
است که برای شما روی میدهد. ساعتی در اتاق خواب دارید که میتوانید با آن زمان را
ببینید و [هر بار که از خواب بیدار میشوید] رو به ساعت میکنید و میگویید: «دوباره
نه! باز هم 3.30 است!» این تعمدی است عزیزانم. و دلیل اول آن است که این
اتفاق بطور منظم و در زمانهای مشخصی روی میدهد چرا که سعی دارد توجه شما را جلب
کند [اینکه]: چیزی در حال روی دادن است.
گاهی «اینیت»، روح
کُل [8]،
مخصوصا اینیت وقتی شما در حال بیدار شدن هستید بطور فیزیکی علائم و سیگنالهایی از
چیزهایی به شما میدهد که شاید باید بدانیدشان. شما نمیتوانید به حقیقتی بزرگتر
آگاه و بیدار شوید و هنوز انرژیهای قدیمی را داشته باشید و همینطور براحتی این
طرف و آن طرف حملشان کنید و بگویید: «اکنون من بیدار و آگاه شدهام!» و
هنوز همان عادات قدیمی و چیزهای قدیمی را داشته باشید و به همان روش با همان آگاهی
و شخصیت قبل عمل کنید . [این را میدانستید] یا بار اول است که این را میشنوید؟
[چرا] 3.30صبح ؟ و چه چیزی
در 3.30 صبح روی میدهد؟ برخی از شما از خواب بیدار شده، چشمانتان را باز کرده و
خواهید گفت: «در مورد چه چیزی باید نگران باشم؟!» زیرا در واقع
چیزی برای نگرانی نیست یا برخی از شما خواهید گفت: «اوه، بله، من نگران
فلان چیز هستم!» و یا میگویید: «اوه بله، فلان اتفاق افتاد!» این
هم راه دیگری است برای جلب توجه شما به چیزی. با شما کار میکنند. بعضی میگویند
روی شما کار میکنند. با شما کار میکنند تا بعضی از این چیزهایی که در ذهن و
ناخودآگاه شماست، تخلیه شوند؛ بهویژه همان چیزی که خیلی از مهمانان ما در همین
برنامه به شما گفتند که لازم است به آن بپردازید. اما این یک کار «خودکار و
اتوماتیک» است، زیرا شما به دلیل دیدن نوری عظیمتر شروع به آگاه شدن و بیداری
به حقیقتی بزرگتر کردهاید.
چند نفر از شما انگیزه پیدا
کردهاید به سوی غذاهای متفاوتی بروید؟ چند نفر از شما ناگهان به غذاهایی آلرژی
پیدا کردهاید که همیشه میخوردهاید؟ بار دیگر کسانی خواهند بود که به شما خواهند
گفت : «خب، با افزایش سن چنین چیزهایی روی میدهد و جالب است که چطور بدن
با تغییر سن خودش را کاملا و به سرعت تغییر میدهد.» [کرایون میخندد]
اگر این چیز دیگری باشد چه؟
من میخواستم اکنون چیزی به
شما بگویم و میخواهم که آن را تحلیل کنید. از من جلو نیفتید! اما اگر به اینیت
خود گفتهاید که به شما کمک کند، پس تعجب نکنید اگر به غذای خاصی آلرژی پیدا کنید!
زیرا این اینیت شماست که میگوید: «این غذای خاص، لزوما با شکوهِ سلولهای
تو و آکاش تو، یا چیز دیگری متناسب نیست!» و ناگهان تو به آن غذا آلرژی
پیدا میکنی و دیگر آن را نمیخواهی. بله! اینیت این کار را کرده است. تو [دیگر]
آن غذا را نمیخوری.
عزیزانم من یک «سیستم نیکخواهانه
و عاشقانه» را برای شما بیان میکنم که در آن شما شروع به بیداری و آگاهی
در نور میکنید و روح کُل، شروع به کمک به شما با دادن سیگنالها
و علامتهایی میکند و از طریق «اینیت» و از طریق آن ویژگیهایی از «روح
شما» که ما آموزششان میدهیم چیزهای بسیاری شروع به روی دادن میکند، مخصوصا
چیزهای جسمانی.
از لحاظ ذهنی برخی از شما با
شماری از چیزها دست و پنجه نرم میکنید. ما در این مورد در قسمت اول اندکی صحبت
کردهایم و در قسمت سوم هم صحبت خواهیم کرد. اما برخی چیزهای عاطفی هم هستند که با
آن سر و کار دارید. برخی از شما گفتهاید: «من نمیدانم چطور این را توضیح
دهم کرایون، اما گاهی اوقات من فقط میخواهم که ناپدید شوم[9].» و
من میگویم: «میخواهی کجا بروی؟» و آنان جوابی ندارند. آنان نمیگویند
که «میخواهم به جای بهتری بروم!» فقط میگویند: «میخواهم
شاید برای مدتی ناپدید شوم.» این روش شما برای گفتن این است که: «میخواهم
که ساعت متوقف شود [و زمان بایستد]، میخواهم قطار را متوقف کنم[10]،
مدت کوتاهی پیاده شوم، شاید تعطیلاتی بروم و [دوباره] برگردم!» این آرزوی
شما برای صلح و آرامش است. [کرایون میخندد]
و این همان چیزی است که این
چنل بخصوص با آن آغاز شد [یعنی] آرزوی صلح مخصوصا اکنون در زندگیتان. و برای برخی
از شما هیچ راهی برای داشتن آن صلح و آرامش نیست مگر در خواب، و بعد حتی این خواب
شما نیز مختل میشود! بنابراین آرزو و اشتیاقی عاطفی در برخی از شما برای «ناپدید
شدن» وجود دارد. این بهترین شیوهای است که میتوانم آن را شرح دهم. این بدان معنی
نیست که قرار است زندگی را متوقف کنید. این فقط بدان معناست که شما میخواهید برای
یکی دو لحظه قطار را متوقف کنید. این یک آرزو و اشتیاق برای صلح و آرامشی است که
شاید مدتی در زندگیتان وجود نداشته است.
اکنون بیایید به آن نگاهی
بیاندازیم. شما چنین چیزهایی نمیخواستهاید تا اینکه شروع به «بیداری»
کردید. شما صرفا مشغول کار خود بودهاید و با آن [روشهای انرژی قدیم] کنار میآمدید.
با آن کنار میآمدید. شما این چنین روی این سیاره زنده میماندید و جان به در میبردید.
و ناگهان میگویید: «اگر مجبور نباشم که با آن روشهای قدیمی که قبلا در
انرژی قدیم، کنار میآمدم، کنار بیایم چه؟ اگر بتوانم لحظهای قطار را
متوقف کنم و پیاده شوم چه؟ و کمی تعطیلات صلحآمیز و آرامشبخش داشته باشم و بعد
بتوانم و برگردم؟ و بعد میتوانم دوباره یک تعطیلات پر از صلح و آرامش داشته باشم
و دوباره ناپدید شوم!» البته این بسیار غامض [11] است
اما واقعی است، اینطور نیست؟
یک بار دیگر [میگویم]، برخی
از شما این را میشناسید و برخی از شما نه. برخی از شما بالاترین بالاها و پایینترین
پایینها[12] را
تجربه میکنید. به عبارت دیگر گسترۀ احساسات و عواطف شروع به اوج گیری میکند. و
این قبلا اتفاق نیفتاده بود. برخی از شما که چنان احساس خوبی دربارۀ ثبات احساسات
خویش دارید ناگهان می فهمید که در این لحظه [با ثبات] نیستید. عزیزانم همه اینها
تنظیم و درجهبندی مجدد[13] است. همه
اینها چارچوببندی مجددِ انسانی است که شروع به بیداری میکند و
سلولهایش به طرز متفاوتی مرتعش میشوند و آگاهیاش شروع به دیدن نوری میکند که
هرگز قبلا ندیده بود.
میخواستم چیزهای عجیبی
دربارۀ بیداری به شما بگویم که تا بحال کسی دربارهاش بحث نکرده است. [پیامهای
این ماه] در این مورد است. همانطور که میدانید چیزهای بیشتری هست. ما فقط نیمۀ
راه هستیم. بیایید و بیشتر بشنوید. فکر میکنم خوشتان خواهد آمد.
و اینچنین است.
[1] ضمیر
[2] منظور از «همانجا»
سطح آگاهی که تا به حال داشتهاید. مترجم
[3] طی یک بررسی که در سال ۲۰۱۴
انجام شد، مشخص شد که کودکان نوپا (یک تا دو ساله) به طور معمول در شبانهروز بین
۱۱ تا ۱۴ ساعت خواب نیاز دارند و این میزان با افزایش سن کاهش مییابد. نوجوانان
معمولاً به حدود ۸ تا ۱۰ ساعت خواب نیاز دارند، در حالی که میزان این ساعات در
بزرگسالان حدود ۷ تا ۹ ساعت در بیستوچهار ساعت است.
[4] آغاز زندگی انسان امروزی بر
زمین. مترجم
[5] بیداری از لحاظ معنوی. مترجم
[6] reboot
[7] با موضوع کابوس و رویای بد
خودت کنار بیا، آن ترس را درک کن، بپذیر و آرام رهایش کن. مقاومت نکن ، انکار نکن،
نترس، و به آن موضوع کابوس و رویایت نفرت نورز. فقط آرام با آن روبرو شو و بپذیر و
رهایش کن. مترجم
[8] Spirit
[9] منظور از ناپدید شدن، دور
شدن از تمامی روزمرگیها و مشغلهها و مسئولیتها و انسانهای اطراف است. مترجم
[10] قطار زندگی روزمره. مترجم
[11] esoteric
[12] بالا و پایین شدن ارتعاش و
مود و خلق و خو. مترجم
[13] recalibration
نظرات
ارسال یک نظر