پیش‌مدیتیشن۵۲

2021.09.22

 درود عزیزانم. کرایون هستم از خدمات مغناطیسی

تمام این ماه، موضوع پیام‌های ما در مورد «ویژگی‌های خارق العاده روح» بود. این روح، که شما به آن «روح انسان» می‌گویید. این را دوباره می‌گویم چون در بحث امروز هم [در پیش از چنل] مطرح شد. روح‌هایی در این سیاره هستند که شما آنها را «روح انسان» می‌خوانید، اما روح چیزی بسیار بزرگتر از آن است که [فقط] متعلق به یک انسان باشد.

آیا این شما را متعجب نمی‌کند که بگویم موجودات معنوی‌ای در سرتاسر این کهکشان یا حتی کل این عالم هستی وجود دارند که روح دارند و انسان نیستند؟

یک روح تکه‌ای از خداوند است. تکه‌ای بسیار بسیار بیکران و عظیم. اگر می‌توانستید دایره‌ای به دور خدا بکشید و [بزرگی خدا را اندازه بگیرید]، که البته نمی‌توانید، [آنگاه] می‌شد گفت [اندازهٔ] روح به بزرگی خودِ خداوند است.

در هفته اول در مورد این گفتیم. ما در مورد «اشتراک روح» با شما صحبت کردیم و حالا در مورد روح‌هایی که به عنوان انسان روی سیاره هستند حرف می‌زنیم. ما در مورد این موضوعِ بسیار بسیار پیچیده صحبت کردیم که چگونه می‌توانید اجزا و قسمت‌هایی از خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و زیبایی و شکوه آن را توضیح دادیم.

ما در مورد «فرابعدی» بودن روح صحبت کردیم و اینکه چگونه روح می‌تواند بطور همزمان در مکان‌های مختلفی باشد.

و برخی خواهند گفت: «من این را درک نمی‌کنم کرایون. چطور من می‌توانم بطور همزمان در مکان‌های مختلفی باشم؟»

عزیزانم من می‌گویم که شما مجبور نیستید این را درک کنید، بلکه باید این را بفهمید که چگونه خداوند می‌تواند همزمان به دعای یک میلیارد نفر گوش کند و همچنان هم برای شما و دعایتان جایگاهی مشخص قائل باشد. شما قسمتی از این نظم و چیدمان هستید. شما قسمتی از انرژی سرچشمه آفرینش هستید.

ما در مورد راهنماها و فرشتگان به شما گفتیم. می‌توان گفت این شاید یکی از سرگرم‌کننده‌ترین بخش‌ها بود، زیرا به نظر می‌رسد که همه، فرشته‌ها را درک می‌کنند و چیزی شبیه «راهنما» در زندگی خود دارند و حتی در کودکی به آن پاسخ داده‌اند. و این [راهنماها] قسمتی از روح شما هستند.

ما در این ماه سه پیام به شما ارائه دادیم. و سریِ پیام‌های این ماه را با این چهارمین ویژگی فوق‌العاده روح انسان به پایان می‌رسانیم.

روح شما، عزیزانم، به شما بسیار نزدیک است. این بخشی از روح شما است که [مفهوم آن] کاملا رایج و معمول است، به طوری که به نظر می‌رسد تعاریف آن و کلمات مربوط به آن در دسترس باشد. اگر بگویید: «اشتراک روح چیست؟» بسیاری خواهند گفت: «من اصلا نمی‌دانم تو در مورد چه صحبت می‌کنی. این یک مفهوم عجیب و غریب است!» و اگر در مورد «خودِبرتر» صحبت کنید، خب این قابل قبول است. آن‌ها خواهند گفت: «اوه بله! خودبرتر!»

بسیاری معتقدند به طور کلی چنل کردن، از جمله چیزی که الان می‌شنوید، این است که انسان می‌تواند به آن‌سوی پرده برود، به درون روح برود و اطلاعات را از آنجا دریافت کند. و این چنل کردن با خودبرتر خواهد بود. آیا [روش و] عملکرد [چنل کردن] این‌گونه است؟ خب این بستگی به تعریف شما از خودبرتر دارد.

شماره یک: آیا این [خودبرتر] متعلق به شماست؟ دقت کنید و مراقب باشید! چون شما خواهید گفت: «قطعا من خودبرتری دارم. پس [خودبرتر من] غیر از من می‌تواند متعلق به چه کسی باشد؟!»

من در مورد «اشتراک روح» صحبت کرده‌ام. اگر سری به روحت بزنی [و ببینی که] مابقی کائنات هم آنجاست، چه؟ این یکی از جنبه‌های فرابعدی خداوند است.

خب آیا خودبرتر شما فقط به سادگی دارای ارتعاش بالاتری است یا چیزی بسیار بسیار بزرگ‌تر است؟ همه این‌ها، پاسخ به این سوال است، چون [خودبرتر] می‌تواند [تمامی این‌ها] باشد.

 [خودبرتر] همین‌طور می‌تواند بسیار کوچک باشد به اندازه یک اتم. و می‌تواند بسیار بزرگ باشد به بزرگیِ کائنات.

عزیزانم خودبرترتان ارتباط شما با روحتان است. خودبرتر، ارتباط شما با روح خودتان است. و تا حدی سه‌بعدی است. به همین دلیل است که من تا آخرین جلسه منتظر ماندم تا تصویری از آن برای شما ترسیم کنم که بتوانید متوجه آن شوید. می‌توان گفت که الوهیت روح شما تا حدی در دسترس شما است، حتی بدون عبور از آن پلی که همه اعضا در «حلقه دوازده» از آن اطلاع دارند.

برخی دربارهٔ خودبرتر می‌گویند: «[خودبرتر همان] فرشتهٔ روی شانهٔ من است.» برخی می‌گویند: «آن، [همان] شهودی [است] که من روی آن حساب می‌کنم.» و بعضی دیگر می‌گویند: «راهنماهای من یک چیز [خاص] بوده و فرشتگانم در اطراف من هستند. اما خودبرتر من، همان چیز خاص است. راهنمای من خود برتر من است.»

این همان چیزی است که بسیاری گفته‌اند، زیرا این گونه است که با آن چیزی که شاید چهرهٔ خودشان را دارد ارتباط برقرار می‌کنند، اما [این خوبرتر] در [چنان] سطح بالایی در ارتعاش است که آنان می‌توانند از جایگاهی پایین به آن بنگرند و بگویند: «این الوهیت من است.» و عزیزانم با این حال خودبرتر همچنان پنهان است اینطور نیست؟

اگر به کسی که در این جلسات نیست و یا این پیام‌ها را نمی‌شنود و یا در فرهنگ دیگری است بگویید: «در مورد خودبرترت برایم بگو!» او هیچ ایده‌ای در مورد آن نخواهد داشت و یا خواهد گفت: «خب آیا خودبرتر یکی از قدیسان کلیسای ما است؟» و شما می‌گویید: «نه دقیقا!» پس آنها نمی‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند اما شما می‌توانید. چون من اینجا به شما چیزهایی را می‌دهم که کاملا بحث برانگیز هستند.

سوال: آیا تمام انسان‌ها خودبرتر دارند؟ و پاسخ این است: بله تک‌تک انسان‌ها دارای خودبرتر هستند.

سوال: آیا این خودبرتر همیشه در دسترس است؟ بله! همیشه در دسترس است.

سوال: خودبرتر چه کاری انجام می‌دهد؟ به آن هم می‌رسیم عزیزانم.

اما سوال بزرگ این است: اگر همه انسان‌ها خودبرتر دارند پس چرا همه از داشتن آن آگاه نیستند؟ و پاسخ این است: چون این ویژگی روح شماست، زیباترین ویژگی روحتان، نزدیک‌ترین کسی که به سادگی می‌نشیند و منتظر می‌ماند تا شما آن را تصدیق کنید.

آیا می‌دانستید که حضور متعالی خالق الهی به شما امکان انتخاب آزادانه برای یافتن قداست خود را داده است؟ کسی روی این سیاره نیست که به شما بگوید خودبرترتان را بیابید! این انتخاب آزاد شماست. میلیون‌ها نفر بر روی این سیاره هستند که علاقه‌ای به دانستن الوهیت خود ندارند. میلیون‌ها نفر روی این سیاره هستند که کل زندگیشان در حال سپری شدن است و حتی نمی‌خواهند این چیزها را کشف کنند، چون عقیده دارند آنچه می‌خواهند را دارند. و در سه‌بعدی آنها در حالت بقا هستند، آن‌ها می‌دانند چگونه از نقطهA به B بروند. آن‌ها فقط این را متوجه شده‌اند، چون این، چیزی است که به آنها گفته شده، و والدین آنها هرگز این موضوع را برای آنها مطرح نکردند و یا هرگز دوستانی نداشتند که بگویند: «آیا می‌دانی خدایی وجود دارد؟» و آنها بگویند: «نه!»

در تمام آن مدت راهنماها و فرشتگان، آنجا [کنار او] نشسته‌اند و خودبرتر و روحِ او آنجا [کنار او] هستند.

چه احساسی به شما دست می‌دهد وقتی بفهمید تمام ابزارهای مورد نیاز شما برای «شفای خودتان»، «برای بدست آوردن آن شغلی که می‌خواستید»، برای «خلق همزمانی‌هایی که می‌خواستید» همگی در وجود خودتان بوده است؟ و آن [به دو دلیل] منتظر می‌ماند:

[اینکه:] آن آنجا منتظر شما می‌ماند تا شما وجودش را تصدیق کنید. و این تصدیق معمولا منجر به ایجاد یک بیداری می‌شود. و این بیداری انسان را به یک حقیقت بزرگ‌تر می‌رساند، و باعث می‌شود انسان این سوال را بپرسد: «خب چطور بدانم که شما آنجا هستید؟!»

و سپس دوره اثبات شروع می‌شود.

«خب بعد از آن باید چکار کنم کرایون؟» و بعد از آن دوره «همزمانی‌ها» آغاز می‌شود عزیزانم. و در نهایت تو به این ادراک می‌رسی که: «من یک روح کهن بر روی این سیاره هستم. من می‌توانم واقعیت زندگی خود را خلق کنم. من می‌توانم خود را شفا دهم. من می‌توانم از تمام چیزهایی که از ابتدای تولد به من داده شده استفاده کنم.»

این اساس بحثی است که احتمالاً شما حتی از آن آگاه هم نیستید. و کسانی هستند که می‌گویند: «خب خداوند حقیقتا عاشق من است. خداوند این را نشان خواهد داد. خداوند حافظ من از همه چیزها است و این کارها را می‌کند. به من گفته شده تمام کاری که باید انجام دهم این است که اینجا بنشینم. و اینها خودش اتفاق میافتد.»

درباره این سخنان حقایقی وجود دارد: خداوند عاشق شماست ولی باید با او دست بدهید![1] باید آن را بشناسید. این [عشق] آنطور که شما انتظار دارید خیریه و صدقه نیست. این دستی است که از آن سمت خانواده به سوی شما دراز شده است و می‌گوید: «آیا آمادهٔ انجام کار هستی؟ آیا آماده‌ای که قسمتی از وجودت را برداری و از پل عبور دهی و شروع به خلق آن زیبایی کنی که روی خودت و دیگران، و همینطور روی سیاره، گایا، درختان و حیوانات تاثیر می‌گذارد؟ زیرا تو... آیا آمادۀ شنیدنش هستی؟[2] اینکه تو بخشی از یک «گروه» می‌شوی. خودبرتر بخشی از یک گروه است عزیزانم. و این بسیار شخصی است.

و کسانی هستند که می‌گویند: «بسیار خب! این [خودبرتر] چطور کار می‌کند؟ کرایون تو گفتی که [نحوهٔ کارکرد] آن را می‌گویی.» بسیار خب. خودبرتر از راه‌های بسیاری به آن‌سوی پرده متصل است، اما «انسان» بیولوژی خود را دارد. بدن انسان ویژگی‌های خاص خود را دارد و قسمتی از آن، همان‌طور که گمان می‌رود، همان غده پینه‌آل یا صنوبری است. پینه‌آل یا غده صنوبری درست جایی است که [هندوها] خال می‌گذراند، بین دو ابرو که در برخی فرهنگ‌ها به عنوان «چشم سوم» به رسمیت شناخته شده، چون آنها این را می‌دانند و حسش می‌کنند. در واقع در وجود فرابعدی شما بخشی هست که از طریق پینه‌آل، خودش را ارسال و دریافت می‌کند. این تکه و بخشی از ارتباط با خودبرتر، اینیت[3] و آن قسمت‌های دیگر شما است؛ [همان قسمت‌هایی] که به نظر می‌آید یا «آن سوی پرده هستند»، یا «از مغز شما داناتر هستند». و [خودبرتر] این‌گونه کار می‌کند.

اما این همه‌اش نیست. این خودبرتر شما...( کرایون می‌خندد)

اوه! تمامی شما خودبرتر دارید و من در مورد [خودبرترهای] «همه شما» به شما چه گفتم؟ این یعنی وقتی شما از آن پل عبور می‌کنید و به آن مکان زیبا که روح شماست و خودبرترتان آنجاست می‌رسید تمام خودبرترهای دیگر هم به علاوهٔ خانواده شما آنجا هستند. شما نمی‌توانید خودبرترتان را از خودبرتر روح‌های کهن دیگر که روی سیاره هستند جدا کنید.

و دوستان عزیزم، این، «همزمانی» را توضیح می‌دهد. [کرایون می‌خندد] از آنجا که همه شما با هم کار می‌کنید باعث می‌شوید اتفاقاتی روی دهد. هر کسی که بخواهد به این طرح، به این حقیقت، که عظیم‌تر و بزرگ‌تر از هر چیزی است که فکرش را کنید، بپیوندد، می‌تواند آن [کار] را فورا انجام دهد.[4] این یک کلوب و باشگاه نیست [که برای عضو شدن در آن به شرایط خاصی نیاز باشد. (مترجم)]. این با انتخاب آزاد همراه است. اما وقتی شروع می‌کنید به خودبرترتان بنگرید [متوجه می‌شوید و می‌بینید] که آن، تنها نیست. [بلکه خودبرتر،] شامل [خودبرترهای] دیگران نیز می‌شود، [خودبرترهای] خانواده، خودبرتر تک تک انسان‌ها... این [همان چیزی است که] در «میدان» است، و این «همزمانی‌هایی» که شما خواستار آن بودید را خلق می‌کند، و شما را از دست‌اندازها و موانع زندگی دور نگه می‌دارد و شما را با شهود به سمت زیباترین مکان‌هایی که بتوانید تصور کنید و لیاقتش را دارید هدایت می‌کند. این کاری است که خودبرتر می‌کند. آن، [در قالب] یک گروه است نه [بصورت] یک چیز منفرد و واحد.

می‌خواهی بیشتر بدانی؟ به اینجا برگرد و بیا تا در «حلقه دوازده» کارهایی انجام دهیم و بعضی‌های دیگر را ملاقات کنیم!

و این‌چنین است.

 


[1] استعاره از موافقت و درخواست. مترجم

[2] کرایون مکث می‌کند و می‌پرسد که «آیا آمادگی شنیدن آنچه می‌خواهم بگویم را داری؟» تا شنونده را برای شنیدن مطلبی مهم و غیرمنتطره آماده کند. مترجم

[3] Innate (بدن هوشمند)

[4] خلق همزمانی‌ها

 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶