پیش مدیتیشن۶۲

 2021.12.08

درود عزیزانم کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.

این دومین چنل از چنل‌های چهارگانه است و موضوع آن «تناسخ» است. احتمالا قبلاً هم شنیده باشید که موضوع چیزی است که من آن را «خانواده» می‌نامم. در قسمت اول از این چهار درس، اگر می‌خواهید آنها را به این نام بنامید، خانواده را تعریف کردیم. ایدۀ ]پیام[ این است که شما یک روح دارید. یک روح تمام چیزی است که شما خواهید داشت و به هر حال آن روح هرگز تغییر نمی‌کند. پس این بدان معناست که در روح شما، همۀ موجودات تناسخ یافته‌ای که خود شما هستید وجود دارند. همچنین بخشی از بایگانی زندگی گذشته ]در روح شماست[ که فکر می‌کنم بارها برای شما [به آن] اشاره کرده‌ایم.

اما تناسخ، خانواده نامیده می‌شود زیرا در مورد «عشق» است. تناسخ یک روش یادگیری است. آخرین بار از مدرسۀ یادگیری که همان تناسخ است صحبت کردیم. ما در مورد انسان‌های روی کرۀ‌زمین صحبت می‌کنیم که فرایندی را تکمیل می‌کنند که شما آن را «تجلی» می‌نامید. ما می‌خواهیم حقایقی در مورد آن به شما ارائه دهیم که به موردهایی منتهی می‌شود که قبلاً هرگز به شما نگفته‌ایم اما [آن را] با اصولی شروع می‌کنیم که برخی از شما قبلاً از من شنیده‌اید.

بگذارید به عقب برگرديم. ایدۀ تناسخ در این سیاره، باوری است که روح‌ها با سفر در زندگی چیزهایی فرا می‌گیرند. و آن چیزها درون آگاهی بدن انسان هستند. و سپس این آگاهی به نحوی باقی می‌ماند تا دفعه بعد که وارد شدید، بسیاری از درس‌هایی که آموخته‌اید وجود داشته باشند. بسیاری از چیزهایی که یاد نگرفته‌اید شاید تا حدی یاد نگرفته‌اید وجود دارند. این بسط دادن چیزی است که «کارما» نامیده می‌شود. و توسط بسیاری از سیستم‌های اعتقادی روی این سیاره برای صدها و صدها سال به خوبی درک شده است.

همانطور که به شما گفتیم تناسخ چیزی است که بیشتر ساکنین زمین به آن اعتقاد دارد. در حال حاضر این یک ادعای شگفت‌انگیز است. ما قبلاً این را به بسیاری از شما گفته‌ایم، افرادی بیان کرده‌اند: «خب، من به این مزخرفات اعتقادی ندارم!» و بسیاری از افراد در غرب درک نمی‌کنند که شما یک اقلیت هستید. تناسخ روش انجام این کار است و البته باید باشد. یک مدرسه است. یک مدرسۀ آگاهی است. این مدرسۀ نور و تاریکی است. یک مدرسه برای یادگیری این که: این سیاره هدفی دارد.

اکنون ما شما را روح‌های کهن می‌نامیم و شما را روح‌های کهن می‌خوانیم، زیرا روح‌های کهن افرادی هستند که ]به این پیام[ گوش می‌دهند. و ما این را می‌دانیم. شما زندگی پس زندگی به نقطۀ خاصی می‌رسید که در آن شروع به آگاه شدن از چیزهایی می‌کنید که معنوی هستند. بسیاری از اوقات شما در زندگی‌های اول به این آگاهی دست پیدا نمی‌کنید.

من می‌خواهم در مورد چیزی صحبت کنم که برخی در مورد آن سؤال کرده‌اند، دو موضوع در این پیام خاص ]مطرح می‌شوند[. «زمان‌بندی» یکی از آنهاست و من ]موضوع[ دیگر را «حافظۀ آکاشیک» می‌نامم. بگذاريد دقيق‌تر توضيح دهم. من در مورد تناسخ در این سیاره صحبت می‌کنم. حالا در ادامه ممکن است به این واقعیت اشاره کنم و آن این است که اگر شما از سیارات دیگر آمده‌اید و این کار را حتی پیش از اینکه زمین وجود داشته باشد انجام داده باشید، به این معنی است که شما زندگی‌های گذشتۀ زیادی را در روح خود دارید، اما این پیام فقط در مورد این سیاره است. این چیزی است که در مورد آن صحبت می‌کنیم و این درس‌ها در مورد آن است.

 

فکر کردن به اینکه بارها در این سیاره بوده‌ای خیلی جالب است روح کهن، اینطور نیست؟ وقتی از هر کجا و به هر دلیلی به اینجا ]به این سیاره[ می‌آیید و این سفر را شروع می‌کنید، ]دیگر این یک[ سفرِ روح نیست. این سفر انسان است و وقتی به اینجا رسیدید، ما شما را تازه‌وارد خطاب می‌کنیم. و همواره تعداد بیشتری از این افراد وارد می‌شوند، زیرا جمعیتشان‌ بر مبنای ریاضیاتِ تابع نمایی افزایش می‌یابد که افراد تازه‌وارد زیادی را شامل می‌شود. و شما می‌توانید ]آنها را تازه‌وارد[ بنامید، می‌توانید ]به آنها تازه‌وارد[ بگویید زیرا آنها از نحوۀ [چگونگی] عملکرد زمین بی‌اطلاع هستند. و شما ممکن است ]در مورد عملکرد آنها[ سرتان را تکان دهید و با خود بگویید: «چطور ممکن است که آن شخص واقعاً ]حقیقت را[ درک نکند و به راحتی فریب بخورد. و آنها چنین و چنانند و یا طبیعت انسانی را نمی‌فهمند.» این فردی است که شما آن را ]تازه وارد[ می‌نامید. و به این دلیل است که آنها کاملاً ]در این سیاره[ جدید هستند و ممکن است به شما بینشی از آنچه در زندگی آنها می‌گذرد ارائه دهند. گاهی در خانوادۀ شما حضور دارند و گاهی نیستند. و این هم عامدانه است. دلیل آن را در پیام دیگری به شما خواهم گفت.

اما شما به این سیاره وارد می‌شوید و یادگیری خود را آغاز می‌کنید. شاید ادامۀ آن یک زندگی و برای ادامۀ آن یک زندگی دیگر طول بکشد. و پس از یک دورۀ طولانی از زندگی‌، شاید بین پانزده تا بیست، از حالتی که من آن را حالت بقا و اکتشاف می‌نامم، خارج می‌شوید. و به این سیاره می‌آیید و وقتی رشد می‌کنید شروع به فکر کردن می‌کنید، من می‌خواهم بگویم: «فکر کردن به چیزهای مهم‌تر

در مرحله اول شما مثل بچه‌های در جنگل هستید عزیزانم. به عنوان مثال در هر مدرسه‌ای، کلاس اولی‌ها یاد می‌گیرند که چگونه بخوانند، چگونه بنویسند، همۀ چیزهای دیگر را فرا بگیرند، علم حساب را یاد بگیرند. وقتی شما این چیزها را فهمیدید، [حالا] برای موضوعات پیشرفته آماده هستید. و پس از زندگی‌های بسیار، شما شروع به آماده شدن برای موضوعات پیشرفته می‌کنید. [اینکه:] چرا به اینجا آمده‌اید؟ آیا دلیلی بزرگتر وجود دارد؟

اکنون ممکن است شما از همان ابتدا در چیزی که من آن را مذهب می‌نامم مشارکت داشته باشید، زیرا احتمالاً در مورد آن به شما آموزش داده شده است، اما من در مورد آن صحبت نمی‌کنم. صحبت من دربارۀ رفتن دوباره به ‌درون آن جعبه[1] نیست، جعبه‌ای که از آنچه دیگران دربارۀ خدا به شما گفته‌اند ساخته‌اید. دربارۀ شما صحبت می‌کنم که بیرون از جعبه فکر می‌کنید و می‌گویید: «آیا چیز بزرگ‌تری [هم] هست؟»

و ]کسانی که این سوال را می‌پرسند[ همان کسانی هستند که در حال حاضر ]این چنل را[ تماشا کرده و گوش می‌دهند. افرادی که روح‌های کهن هستند و به سیاره نگاه می‌کنند و شروع به درک این موضوع می‌کنند که: «در اینجا بیش از هر زمان دیگری که قبلاً به من گفته شده، چیزی در حال رخ دادن است».

اکنون زمانی است که باید درباره آن بدانید و ما قبلاً هرگز در مورد آن صحبت نکرده‌ایم. و این توضیحات برای کسانی است که می‌خواهند بدانند سیستم تناسخ یا خانواده به چه صورت کار می‌کند. در پیام‌های بعدی کمی بیشتر خواهید فهمید که چرا من آن را خانواده می‌نامم. کسانی به شما می‌گویند که: «پس از اینکه [روح] مدتی طولانی در آن سوی پرده بوده است، در یک انسان دیگر، [یعنی] تجلی دیگری، تناسخ می‌یابد.» آنها می‌گویند که: «شما می‌میرید و چندین سال می‌گذرد و شما دوباره بازمی‌گردید.» و در متافیزیک به این موضوع پرداخته شده است.

هیچ‌کس بدرستی ]حقیقت را[ نمی‌داند عزیزانم. شما نمی‌دانید زیرا خطی هستید. و متوجه می‌شوید که قوانینی برای این کار وجود دارد و اینکه همه فرآیندهای مشابهی را طی می‌کنند ولی این طور نیست. آیا واقعاً فکر می‌کنید که آگاهی منحصربه‌فرد شما، یک قانون برای همه دارد؟ عزیزانم وقتی شما شروع می‌کنید، در واقع یک دورۀ چند ساله قبل از بازگشت شما وجود دارد. دلایلی برای این ]زمان[ وجود دارد. شما به تماشا می‌نشینید. شما در حال یادگیری از آن سوی پرده هستید قبل از اینکه دوباره [بخواهید] وارد شوید.

هر چه تعداد دفعات بیشتری وارد سیاره شوید، فاصله یا بازۀ زمانی از ترک زمین تا بازگشت کاهش می‌یابد. این زمان، به چنان مدت کوتاهی کاهش یافته است که کسانی هستند که همین حالا این سیاره را ترک می‌کنند و در عرض سه ماه باز خواهند گشت. برخی خواهند گفت: «نه! نه! نه! نه! این نمی‌تواند درست باشد. من مخالف [آنچه که تو می‌گویی] را یاد گرفته‌ام.» من می‌خواهم شما گوش کنید. انرژی جدیدی در این سیاره وجود دارد که در اینجا به روح‌های کهن نیاز است. ما به آنها بیشتر از تازه‌واردها نیاز داریم. بنابراین، حتی کسانی هستند که عمدا زود می‌روند، تا بتوانند بازگردند، جوان باشند و به عنوان یک روح‌کهن پیشرفته بزرگ شوند تا به اطرافیان خود آموزش دهند.

این زمان‌بندی است که واقعاً قبلاً ]راجع به آن[ با شما صحبت نکرده‌ایم. در مورد آن  چه فکر می‌کنيد؟ عزیزانم این فرآیند عشق است. این برای شما و برای آسایش خانواده است، به این معنا که کاملاً عاقلانه است که زودتر برگردید تا بتوانید ادامه دهید و به سیارۀ زمین کمک کنید، به اطرافیان خود کمک کنید، به خانواده‌ای که در آن متولد شده‌اید کمک کنید. این فرآیند تناسخ است که مورد بحث قرار نگرفته است و به هیچ عنوان در هیچ آموزۀ دینی وجود ندارد و شاید برای بار اول است که آن را در اینجا می‌شنوید.

دومین مورد که بیش از بیست‌و‌پنج سال است در مورد آن صحبت کرده‌ایم. ما بلافاصله شروع به صحبت در مورد آن نکردیم زیرا یک مفهوم پیشرفته بود. چیزی به نام «غار آفرینش[2]» وجود دارد. داخل زمین است. به شکل کریستالی است. فرا‌بعدی است. شما هرگز آن را نخواهید یافت. اما در آنجا سوابقی از تک‌تک زندگی‌های گذشته، هر زندگی که تا به حال بر روی این سیاره انجام داده‌اید وجود دارد.

وقتی می‌میرید به آن مکان می‌روید عزیزانم. و تقریباً برای شما دو تا سه روز طول می‌کشد تا تمام آنچه را که اتفاق افتاده، تمام آگاهی را به شکل کریستالی [آنجا] قرار دهید، [کریستالی که] با سیاره می‌ماند و تنها بخشی از سیاره است. به طوری که وقتی بازگشتید، چه سه سال بعد یا سه ماه دیگر، دوباره به آنجا بروید، در «نسیم تولد» و ما آن را نسیم‌تولد می‌نامیم، لحظه‌ای از تولد که همۀ آن ویژگی‌ها، اصل و تبارتان، زندگی‌های پیشین‌تان، همۀ درس‌ها را برمی‌دارید و می‌توان گفت به گونه‌ای به شما پیوست می‌شوند و سپس می‌توانید ادامه دهید.

 

چیزهای زیادی برای صحبت کردن وجود دارد. در مورد اینکه بعد از آن چه اتفاقی می‌افتد عزیزانم و انرژی جدید چه چیزی را فراهم می‌کند. این یک فرآیند شگفت‌انگیز است و در واقع پر از عشق است. پس این فرایند را به عنوان یک کار فرعی برای رفتن و جستجوی غار در نظر نگیرید. به این دلیل این اطلاعات را به شما نمی‌دهم. برای این است که شما بفهمید که این فرایند نظام‌مند است، هدفی دارد. اما عمدتاً این ویژگی به شما می‌‌گوید که در این مقطع و این بخش از تاریخ، به زمین تعلق دارید. و برای تمام هزاران سالی که شما در شکل انسانی شرکت کرده‌اید، زمین همکار شما بوده است. آنجاست که آن کریستال گذاشته و ذخیره شده است. ]این کریستال[ شما هستید. این فقط یک جنبه از شماست. بنابراین یک زمان‌بندی وجود دارد. جایی که غار آفرینش وجود دارد. چیزی وجود دارد که بخشی از زمین است.

 

اطلاعات بسیار بیشتری برای دادن به شما وجود دارد، حتی بیشتر از آنچه من می‌توانم در این چهار پیام به شما بدهم. عزیزانم نظر شما در مورد آن چیست؟ آیا متوجه هستید که این یک قانون یا روشِ کار یا نوعی آزمایش نیست؟ آن با نام شما طراحی شده است تا [بتوانید] با آن راحت‌تر باشید.

شما باید بیشتر از همیشه در مورد آن بدانید و چیزهای بیشتری وجود دارد، اوه چیزهای بیشتری وجود دارد، اما فقط مملو از عشق به شما است. به طوری که وقتی به این سیاره بازگردید، اگر به دنبال آن باشید، همه چیز حتی از قبل آسان‌تر خواهد شد. شما همیشه این انتخاب را دارید که نبینید، نگاه نکنید، اما بسیاری از شما که این چنل را تماشا می‌کنید، با حضور در اینجا شاهد حرکت رو به جلو هستید و اکنون در پی دریافت عشقی هستید که برای شما در نظر گرفته شده است.

من کرایون هستم عاشق بشریت.

و اینچنین است


[1]  برداشت مترجم از به‌کار بردن استعارۀ «جعبه» از سوی کرایون در چنل‌های متعدد این است که انسان با باورها، شنیده‌ها، داده‌ها و آگاهی‌های نادرست یا ناقصی که دارد، جعبه‌ای درست می‌کند که خود درون آن قرار می‌گیرد و خود را از دیدن دنیای بزرگ‌تری که بیرون از جعبه هست، ناتوان می‌سازد. کرایون می‌گوید که آگاهی در انسان مانند جعبه‌هایی تو در تو است، جعبه‌ای کوچک درون جعبه‌ای کمی بزرگتر و آن هم درون جعبه‌ای بزرگتر، و همه با هم درون جعبه‌ای بزرگتر و بزرگتر.

[2] The Cave of Creation

غار آفرینش: «غار آفرینش» یک مکان فیزیکی است در اعماق زمین که پر است از انرژی‌های کریستالی. غار آفرینش بین‌الابعادی است و مکان آن هرگز توسط انسان کشف نخواهد شد. این غار دارای ویژگی‌های سه بعدی است که باعث می‌شود با واقعیت سه بعدی زمین مرتبط باشد، اما علاوه بر این ویژگی‌های سه‌بعدی، چندبعدی هم هست. سه بعدی بودنش به این معنی است که اگر در معرض دید باشد (که نیست) قابل رویت است، و چندبعدی بودنش به این معنی است که حاوی سابقه تمام زندگی‌های گذشته همه انسان‌هایی است که بر روی این سیاره زیسته‌اند. غار آفرینش اولین و آخرین جایی است که هر انسانی پیش از تولد و پس از مرگ به آنجا می‌رود. هرچند که از دیدگاه بین‌الابعادی دقیق نیست، اما برای درک بهتر موضوع در دنیای سه‌بعدی می‌توان اینگونه گفت که هر انسانی در غار آفرینش یک کریستال مختص به خود دارد و این کریستال بدون زمان است. به این معنی که زمانی که اینجا هستیم حامل انرژی خودِبرتر ماست و آنگاه که اینجا نیستیم (پس از مرگ و در فاصله‌ای که هنوز زندگی بعدی شروع نشده) این انرژی بر روی شبکه کریستالی که یک شبکه گسترده در سرتاسر این سیاره است، نهاده می‌شود. هرآنچه که ما تا به حال بوده‌ایم بر روی این شبکه القا شده و گسترانده می‌شود. اگر بگوییم که خودِبرتر ما هنوز بر روی زمین جای دارد، تا حدودی درست گفته‌ایم.

با دوباره آمدن ما این ساختار کریستالی شخصی، دوباره فعال شده و تا زمانی که زنده هستیم خودِبرتر ما مسئول آن است. اگرچه که خودِبرتر همیشه در آن سوی پرده است، اما می‌توان اینگونه گفت که دارای پیچک هایی است که بخش هایی از آن می‌تواند در این سیاره با ما در ارتباط باشد. با دوباره آمدن و فعال شدن مجدد این کریستال، تمام تصمیم ها، تجربیات و هرآنچه که به عنوان یک انسان انجام می‌دهیم بر روی این کریستال القا شده و نقش می‌بندد. در هنگام مرگ انسان دوباره به غار آفرینش می‌رود و هرآنچه که تجربه کرده و آموخته بر روی کریستال مربوطه نقش می‌بندد و آن بخش از خودِبرتر ما که جوهره زمینی و بخش مقدس ماست دوباره زمین را ترک کرده و به خودِبرتر ما ملحق می‌شود. با این اوصاف هر یک از زندگی‌های ما یک تجلی از یک خودِبرتر واحد با نام‌ها، چهره‌ها و جنسیت‌های مختلف است که می‌توان هر زندگی را بسان حلقه هایی که به دور تنه یک درخت اضافه می‌شود، حلقه‌ای جدید بر آن کریستال به حساب آورد.

 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶