مدیتیشن۳۶
درود عزیزانم. کرایون هستم.
کمی نزدیکتر بیایید. کمی نزدیکتر
بیایید.
این عبارت «نزدیکتر بیایید» بیان آن
است که این مدیتیشن مختص «حلقه دوازده» است. اغلب، این مدیتیشنها انعکاس آموزههای
آن روز و شاید آموزشهای آن ماه هستند و به چنلی که در هرکدام از آن جلسات داده
شده پیوند میخورند. چنل امروز حاوی بخشی از ژرفترین دستورالعملهایی است که تا
به حال ارائه دادهایم. زیرا آنها مربوط به انرژی جدید این سیاره است و با حقیقت
جدیدی که در عین حال یک حقیقت بسیار قدیمی است ادغام شده که [اکنون] عده کثیری
آغاز به دیدن آن کردهاند. اگر میتوانستید بطور اجمالی چیزهایی که در مورد انرژی
جدید این سیاره گفته شده را خلاصه کنید، آن خلاصه، ادغام حقیقت بزرگتری است که نه
تنها شخص شما بلکه کل بشریت را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
ما بارها در مورد تغییراتی که پیش
روی این سیاره است سخن گفتهایم. عزیزانم، آیندهٔ شما بخاطر آنچه ما به شما آموزش
میدهیم و نیز شما به انجام آنها مشغولید، تغییر خواهد کرد. اگر ابزار جدیدی
داشته باشید که افکار آگاهانهتان را بر روی واقعیت جدید این سیاره بکار ببندید،
خواهید دید که این [سیاره] چطور تغییر خواهد کرد.
آیا از این آگاه هستید که همانطور که
آگاهی سیاره تغییر میکند، بستری را برای حقیقت و طرز فکری تازه فراهم میکند؟
[بستری] که اختراع و خرد، آن را هدایت کرده و به پیش میراند؛ و منظورم از «خرد
اختراع» این است که انسانها حق انتخاب بین اختراع «چیزهایی که زندگیشان را فنیتر
و وابستهتر به چیزهای فنی میکند» و یا اختراع «چیزهایی که منتظرند تا نشان داده
شوند و برای بشریت در سطح والاتری از فنی بودن، مفیدند» را دارند؛ [مانند] روشهای
جدید پرورش موادغذایی، راههای جدید تولید برق، همه اینها آنجا آماده و منتظر
هستند تا توسعه یابند و در دسترس آگاهی توسعه یافته سیاره قرار گیرند. اگر منظور
مرا [از گفتن این چیزها] درک نمیکنید، باید بگویم که همه اینها به هم ربط دارند،
حتی در حلقه دوازده.
عزیزانم اگر شما شروع به پذیرش این
حقیقت عظیم کنید که شما بااندیشه خود قادر به کنترل واقعیت هستید، در این صورت
آمادگی این را خواهید داشت که بشریت و فرهنگی با شفقت بیشتر بر روی این سیاره
داشته باشید، و اختراعاتی که در حال کار کردن بر روی آنها هستید شروع به دور شدن
از چیزهایی میکند که قبلاً عادت داشتید آنها را اختراع کنید و به سمت اختراعات
جدیدی خواهید رفت، اختراعات جدیدی که تمامی انسانهای سیاره را تحت تأثیر
قرارخواهد داد و حتی کسانی که هرگز چنین برنامهای را تماشا نخواهند کرد هم سود
خواهند برد.
و در آن زمان احتمالاً دیگر گرسنگی
وجود نخواهد داشت و آنچه هرکسی نیاز دارد بشنود را خواهد شنید و حقیقت نوین در
دسترس همگان خواهد بود تا پذیرفته شود یا پذیرفته نشود.
آیا درک میکنید که اینها فقط مختص
کسانی نیست که به آنچه «عصر جدید» مینامند اعتقاد دارند؟ این یک سیستم اعتقادی
جدید نیست، بلکه این حقیقتی عظیم برای سیارهای است که در حال خلق سرنوشت دیگری
است.
عده زیادی هستند که نگران آنچه در
آینده اتفاق خواهد افتاد هستند. آنچه به شما میگویم این است که «آبشاری از خرد» در
میدان هست که پتانسیل روی دادن آن بر روی این سیاره وجود دارد و برخی از شما در
حال آگاه شدن از آن هستید.
آخرین چنلی که در این ماه دادم در
این مورد صحبت میکرد. کسانی که به این حقیقت عظیم بیدار شدهاند؛ بیداریای که رو
به افزایش است؛ میپرسند: «آیا من آن را تکمیل کردهام؟ آیا چیز بیشتری هم هست؟»
یا شاید آنها [شروع به درک] آنچه من منطق معنوی مینامم کردهاند، اینکه شما به
اطراف خود مینگرید و خلقت و سرچشمه آفرینش را میبینید، و عشقی [عظیم] را در درون
خود احساس کرده و میگویید: «شاید این خدا نیست که مرا قضاوت میکند! » عزیزانم
شاید آن [قضاوت کردن] از جای دیگری آمده باشد: از جانب انسانها، یا یک الگو، یا
برداشتی از طرز تفکری قدیمی و یا افکاری از ارتعاشات پایینتر که البته بهترین
حالتی بود که شما داشتید؛ و حالا ناگهان نور جدیدی هست که میگوید شاید چیز بیشتری
وجود دارد و اگر وجود داشته باشد، آن بسیار عظیم است.
موضوع، درک متفاوت نیست؛ موضوع، گام
نهادن به روحتان و عبور از پل نیست، [بلکه] آن، «اجرا کردن همه اینها و به درون
خود کشیدن آن» است. و عزیزانم وقتی شما اینها را به درون خود میبرید، اتفاقی میافتد
که انتظار آن را ندارید، و آن فقط صرفاً مربوط به شفای [جسمی] شما نیست؛ عزیزانم
هر سلول بدن شما با آگاهی تنظیم شده است، و ما این را قبلاً بارها گفتهایم؛ به
همین دلیل است که وقتی میخندید، شفا مییابید. به همین علت است که وقتی منتظر چیزهای
خوب هستید، چیزهای خوب اتفاق میافتند. شما وقتی آغاز به درک وجود این ابزار میکنید،
یک الگوی شفا، یک الگوی صلح و آرامش و یک الگوی زندگی طولانیتر را خلق میکنید.
آنها ابزار انرژی در عصر جدید، و در سرنوشت جدید هستند. این تقدیری از نوع شفقت
است.
برنامهای که دارید به آن گوش میکنید
یکی از آن برنامههایی نیست که در مورد یک سیستم اعتقادی-باوری جدید صحبت میکند،
اصلاً اینطور نیست. اگر کسی این را به شما گفته، آن صحیح نیست. این یکی از برنامههایی
است که همان چیزی را میگوید که بسیاری گفتهاند، و آن این است که دری رو به باز
شدن کرده است و نوری که هرگز ندیدهاید با شدت در حال وارد شدن است. در زمین سیاه
و سفید، رنگ شروع به ظاهر شدن کرده است، و بسیاری هنوز این را درک نمیکنند.
ادامه موضوع چنل امروز را در مراقبهای
که چند لحظه دیگر انجام میدهیم انعکاس خواهم داد. چند نفر از شما روحهای کهنی که
آنجا نشستهاید درک کردهاید که موضوع، درکی متفاوت نیست؟ موضوع، بکار بستن آنچه
دیدهاید است که موجب میشود همهٔ چیزهای اطرأفتان به سمت چیزی بهتر تغییر کند.
آنانی از شما که این را درک نمیکنند، به شما هشدارخواهند داد و به آنچه الان در
حال گوش دادن و انجام آن هستید انتقاد خواهند کرد. خواهند گفت که: «این احتمالاً
یک تله باشد!»، یا میگویند: «این برای پول است!» و تمام آن چیزهایی که در انرژی و
آگاهی قدیم برای آنها معنا داشت را به این ربط میدهند و درک نمیکنند که هدف و
مسیر ما این نیست که تلاش کنیم شما را به عضویت [این برنامه] درآوریم و یا بخواهیم
به یک فرقهای که اذهان شما را تسخیر میکند و چیزی برای فکر کردن به شما میدهد
ملحق شوید. این دعوتی همگانی است.
در این مدیتیشن شما چیزهایی را تمرین
میکنید. اما در چنلها[ی عمومی]، پیامهایی وجود دارد که برای همگان ارائه میشود،
و همه افراد شامل این پیامها میشوند؛ و آن یک انتخاب شخصی است برای هر کسی که
بخواهد آن را ببیند یا نبیند، و آن انتخابی برای عضویت نیست. چنلهای عمومی شما را
دعوت به ملحق شدن به هیچ چیزی نمیکند. چنلها شما را دعوت به کشف چیزی میکنند؛
خودشناسیای که زندگیتان را تغییر میدهد؛ سپس این تغییر، با دیگرانی که آنها نیز
همین حس را دارند همراه میشود. بنابراین بتدریج شما افراد زیادی را خواهید داشت
که شروع به روشن کردن چراغی در اتاقی تاریک میکنند، و فانوس دریایی در طوفان میشوند
و شروع به نشان دادن آنچه انسانها قادر به انجام آن هستند میکنند، و آن با حس
«قربانی بودن» تفاوت دارد. و این همان چیزی است که ما آموزش میدهیم. این مدیتیشنها
که حلقه دوازده نامیده میشوند، همه در مورد به کار بستن این تغییرات برای شما روحهای
کهنی است که مایل به همراهی هستید.
اکنون بیایید و همراه شوید. پلی هست
که ما هر بار از آن عبور میکنیم. همانطور که قبلاً گفتهام میتوانید از این
تعبیر هم استفاده کنید: «عبور از دنیای سیاه و سفید به دنیای رنگ». و معنای آن
برای شما اینگونه است که واقعیت تک رقمی، همان شمایِ سیاه و سفید است و هنگامیکه
شما از پل عبور میکنید، با شمای فرابعدی مواجه میشوید، و این در صورتی است که
باز هم این خودِ شما هستید.
وقتی از پل عبور میکنیم شما به جایی
جز درون خود نمیروید، درون آن چیزی که روح شماست، آن چیزی که یک روحِ فرابعدی است
که ما همین حالا میخواهیم آنجا برویم، به درون شما.
با من از پل عبور کن. به وسط پل میرسیم
و اندکی توقف میکنیم. گاهی مهی وجود دارد که مانع دیدن طرف دیگر پل میشود و
گاهی، مه وجود ندارد، بویژه اگر اینکار را بارها انجام داده باشید. چیزی که بعد
از این اتفاق میافتد، واقعیتی است که خیلی از شما انتظارش را ندارید. این واقعیت
است، فقط مدیتیشن نیست. واقعی است.
وقتی به مکان فرابعدی قدم میگذارید،
هر آنچه قبلاً اتفاق افتاده و حالا انتظارش را دارید، تغییر میکند. نمیتوانید
منتظر چیزهای فرابعدی باشید، چون به انداره کافی تجربه آنها را ندارید. وقتی زمان
در چندین جهت حرکت میکند، شما چنین تجربهای را پیش از این نداشتهاید. وقتی
نیاکانتان را ملاقات میکنید که میدانید آنجا هستند، یا زندگیهای گذشتهتان را
میبینید که میدانید آنجا داخل دیانایتان نقش بستهاند، همگی آنجا هستند و عزیزانم همه و همه خیرخواهانه عمل
میکنند.
بیا برویم. میخواهم که هم اکنون دست
مرا بگیری. بیا به آنجا برویم. از پل عبور کن و بیا سریعاً به مکانی که روح توست
برویم؛ البته اگر مایل باشی آن را مکان بنامی. [بیا به] به سمت برداشتی که پر از
عظمت و شکوهمندی است برویم و در آنجا هر چیزی به واقعیتی تبدیل میشود که تو
انتظار آن را نداری. سیاه و سفید به رنگ [تبدیل میشود]. و تو چیزهایی را میبینی
که معنایی ندارند: نورها، رنگها.
بیا سریعاً از آن پورتال به داخل آمفی
تئاتر حرکت کن. آمفی تئاترِ گرد و دایرهای شکلی که بنا به دلیلی به شما معرفی میشود.
این استعاره را به علت آموزههایی که نتیجهبخش بودهاند به شما میدهیم.
وارد این تئاتر دایرهای شکل شو.
آنجا صحنهای گود را میبینی. تماشاچیان آنجا هستند و دارند برای حضور تو آماده میشوند.
روح تو منحصر بفرد است و در عین حال ادغام شده و درآمیخته با [روح] بقیه است، به
شکلی که تو نمیتوانی درک کنی. برای درس امروز و آنچه اتفاق خواهد افتاد بر روی
صحنه برو و روی صندلی بنشین.
حالا چنل امروز را برایت انعکاس
خواهیم داد. روی صندلی هستی. امیدوارم اکنون دیگر هیچ ترس و اضطرابی در تو وجود
نداشته باشد، زیرا تو درک کردهای که روی [این] صندلی امنترین جایی است که میتوانی
باشی. اینجا نه تنها عناصر خودت را، بلکه آنهایی را ملاقات میکنی که وقتی زندهای
هرگز ملاقات نخواهی کرد! و تک تک این درسها برای توست. حتی وقتی خودت را در حالات
خاصی میبینی، باز هم برای توست؛ و یا وقتی خویشاوندانت را در حالت خاصی ملاقات میکنی،
باز هم برای خودت است.
عزیزانم همه چیز اینجا پای تو را میشوید؛
اینجا جای امنی برای بودن است. حالا راحت و ریلکس باش و لبخند بزن و بگو: «این بار
قرار است چه کنیم کرایون؟ »
و بفرمایید. چنل امروز از شما خواست
که تاریخ و دانش آنهایی که قبل از شما اینجا بودهاند و رنگ حقیقت بزرگ را دیدهاند،
به اشتراک بگذارید. آنها بومیان همه نقاط این سیاره و این فرهنگ که همکار من
متعلق به آن است [آمریکای شمالی] بودهاند. آنها مراسمی داشتند و آن مراسمی نیست
که تو برگردی بگویی چه عجیب و غریب! بلکه مراسمی بسیار عمیق بود و نتیجهبخش نیز
بود. شاید خود آنها هم وقتی انجامش میدادند عملکرد و مفهوم واقعی آن را آنطور که
شما الان میدانید، نمیدانستند ولی از آن نتیجه میگرفتند. آنها با دو عنصر همراستا
میشدند. اکنون مراسم را انجام خواهیم داد، چون هم اکنون در مقابل شما عزیزانم،
تمام بومیانی که از ابتدا در این سیاره زندگی کردهاند، ساکنین اصلی این فرهنگ،
حضور دارند.
اجازه بدهید بخاطر همکارم آنها را
فقط از این فرهنگ، از بومیان آمریکا انتخاب کنیم؛ و همگی شما به این مراسم دعوتید
تا دیداری با فرهنگ آنان داشته باشید. آنها صرف نظر از اینکه شما از چه فرهنگی
هستید، چیزی برای آموزش به شما دارند و آن این است: «سیاره شما آن شریکی است که
شما در این انرژی جدید آن را کم دارید!»
اکنون مراسم را با هم انجام میدهیم.
بخش اول را با هم شروع میکنیم و شما مثل همیشه خودتان ادامه خواهید داد. این
بومیان اکنون با شما بصورت گروهی صحبت خواهند کرد و اولین چیزی که میگویند این
است: «به مراسمی که آنچه را که نیاز داری بدانی را انجام میدهد خوش آمدی. این
مراسم در جهت خلق سیارهای است که نام تو را میداند.»
عزیزانم، اولین چیزی که در این مراسم
انجام میدهی و آن هرگز، هرگز و هرگز تغییر نمیکند خوشامدگویی به نیاکان میباشد.
بیایید اکنون با هم انجامش دهیم.
بگو: «به تمام نیاکانی که پیش از من
اینجا بودهاند خوشامد میگویم. »
و آنان نیز میگویند: «به تمام
نیاکانی که پیش از تو اینجا بودهاند خوشامد میگوییم. » هر چه بگویی آنها هم آن
را خواهند گفت!
و آنها خواهند گفت: «راستی میدانی
نیاکان چه هستند و چه کسانی هستند؟ »
و تو میگویی: «آنها احتمالاً اجداد
کسانی هستند که قبلاً زندگی کردهاند. »
و آنها میگویند: « و این البته
شامل خود تو هم میشود، چون تو نیاکان خودت هم هستی. بنابراین تو به تمام خرد
زندگیهای گذشتهات خوشامد میگویی و آنان را فرا میخوانی. آیا این را میدانستی؟
»
تو میگویی: «ما به تمام نیاکانی که
اینجا هستند خوشامد میگوییم. »
و آنها تکرار میکنند: «ما به تمام
نیاکان خوشامد میگوییم. »
عزیزانم. آنها با روح تو همراهند.
میدانند تو چه کسی هستی. میتوانی عمق این موضوع را درک کنی؟!
و حالا بخش دوم، و ما با این بخش
جلسه را خاتمه میدهیم. این بسیار با ارزش، لازم و ضروری است. و تو میگویی: «من
به تمام انرژیهای این سیاره خوشامد میگویم؛ همهٔ آنچه «مادرطبیعت» مینامم و
زمین، شریک من در همه چیز است؛ هم اکنون به همه آنها خوشامد میگویم.»
و آنها نیز تکرار میکنند: «به همه
انرژیهای سیاره و زمین خوشامد میگوییم، زیرا آنها بخشی از تو و شریکِ گمگشته تو
هستند. بله! خوشامد میگوییم.»
و از این به بعد هر چه که تو در
تأیید زندگی خودت بگویی، توسط تمام تماشاچیان یکصدا، تکرار خواهد شد. به آنچه در
این مراسم ممکن است بگویی خوب فکر کن! چون آن توسط هزاران نفر تکرار خواهد شد و
خودت میتوانی حدس بزنی که چه انرژیای را خلق خواهد کرد.
بگو: «من در زندگی خود، در شریکم
سیاره و هر آنچه اطراف من است، صلح و آرامش خلق میکنم. »
و آنها نیز میگویند: «او در زندگیش
و آنچه در اطرافش است صلح و آرامش خلق میکند.»
از این به بعد تو هر جملهای که در
مورد خودت و مسائلت بگویی، همهٔ آنان توسط نیاکان و بومیان تکرار خواهد شد. بهتر
از این نمیشود! زیرا این مکان، یک مکان واقعی است.
از تو میخواهم بمانی و به آنچه میتوانی
بگویی فکر کنی، و بعد وقتی دارد تکرار میشود، سکوت کنی و به صدای گروهی گوش کنی
که زیباست و چون آنان به زبان تو صحبت میکنند، تو بهتر آنها را میفهمی و درک میکنی.
نیاکان این سیاره در مورد «رنگ» چیزهای
زیادی برای آموزش به تو دارند.
بمان.
هرچه بگویی تکرار میشود.
بمان. و با دقت به این فکر کن که چه
میخواهی بگویی؛ زیرا آن انرژی، واقعیت را در زندگیت خلق خواهد کرد.
و اینچنین است.
نظرات
ارسال یک نظر