پیشمدیتیشن۳۷
2021.06.02
درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات
مغناطیسی.
میخواهم بطور خلاصه در مورد موضوع
خاصی که بارها و بارها درباره آن شنیدهاید و قرار است بشنوید با شما صحبت کنم.
درباره «میدان» که بارها آن را تعریف کردهایم و بتازگی شما متوجه این شدهاید که
آن قابل اندازهگیری است. آیا ممکن است میدانی از انرژی در اطراف همگی شما وجود
داشته باشد، میدانی از آگاهی که در عین حال بسیار بزرگ است و شامل بسیاری از چیزها
حتی بیشتر از شما میشود و ممکن است شامل آگاهی جمعی تمامی کسانی باشد که روی این
سیاره هستند، پس ممکن است شما این را حس کنید که چیز جدیدی در حال آمدن است؟!
اما هم اکنون در مورد میدان، فیلمهای
سینمایی و مستند و مطالعات زیادی وجود دارد. و کسانی هستند که میگویند: «من میتوانم
میدان را حس کنم!» و آنها درست میگویند. حالا ما و شما، همگی به این اجماع و
اتفاق نظر رسیدهایم که آگاهی، دارای انرژی است. این چیزی موقتی و گذرا نیست که
روانشناسان بسادگی در مورد آن صحبت کنند. شما توانستهاید آن را اندازهگیری
کنید، پس اگر آگاهی همان انرژی است شما باید قوانین مربوط به انرژی را در مورد
آگاهی هم اعمال کنید. پس ما میتوانیم این انرژیای که میدانی از آگاهی است را به
میلیاردها انسان بر روی سیاره تعمیم و گسترش دهیم، میدانی که اطراف شما نیز وجود
دارد.
کسانی که از قدرت شهودی برخوردارند
ممکن است چیزهایی را در میدان احساس و درک کنند. من این را بارها و بارها گفتهام.
مدتی قبل من پیشبینی کردم که شما یک پاپ جدید خواهید داشت و این اتفاق بعد از
سیزده ماه رخ داد؛ و گفتم برای اینکه پاپ جدید بر سر کار بیاید نیاز نیست پاپ قبلی
مرده باشد، در حالی که این یک اتفاقِ خلاف قانون، در واتیکان است. اما عزیزانم این
اتفاق افتاد و شما همچنین میتوانید به نمونههای دیگری نیز که به شما دادیم نگاهی
بیاندازید. این یک پیشگویی نبود. این یک اتفاق غیر قابل پیشبینی و برخلاف انتظار
نبود چون این درون میدان بود. شما دیدید که پاپ قبلی به مشکل خورده بود. در واقع
مشکلاتی داشت که خودش متوجه شده بود که باید استعفا دهد و اینکار را کرد. اما
آگاهیِ این اتفاق، آن زمان که من به شما گفتم در میدان وجود داشت و سیزده ماه بعد
آشکار شد و پاپ جدید آمد.
میبینید که چیزی که من به شما میگویم
و نمونههایی که به آن اشاره میکنم لزوماً پیشگویی نیستند، بلکه خوانشی از روی
اتفاقاتی است که در میدان وجود دارند. خیلی چیزها هم اکنون در این لحظه در میدان،
در حال اتفاق افتادن است و بسیاری در حال دریافت آنها هستند، البته آنها اتفاقات
خوبی هستند. همچنین میدان چیزهای بسیار مثبتی به شما میدهد، چون کسانی هستند که
این فکر وایده را دارند که چیزهای خارق العادهای در حال وقوع است یا اختراعاتی در
حال آشکار کردن خودشان هستند که در میدان وجود دارند، همانطور که چیزهایی در حال
فروپاشی و تغییر هستند. اینها تماماً در میدان هستند.
اما چیزی هست که میخواهم به شما
بگویم. میدان حالت چند بعدی آگاهی است. آگاهی همچنین انرژیای است که چند بعدی نیز
هست. باید هم اینطور باشد. چیزی که میخواهم به شما بگویم این است که چون آگاهی یکچیز
خطی نیست شما نمیتوانید در حالت خطی آنرا بخوانید و درککنید. واقعاً نمیتوانید!
بنابراین آن را شبیه یک خواب و رویا میبینید. شاید یک رویای بسیار عمیق داشته
باشید و فکر کنید آن معنای خاصی در بر دارد، درواقع بسیاری از شما از این نوع رویاها
میبینید.
بنابراین نزد یک متخصص رویابینی میروید
و او به شما میگوید: «این یک رویای زیباست و تو در کارت بسیار موفق خواهی شد و
اتفاقات خوبی برای تو خواهد افتاد!» و تو با تعجب میگویی: «خدای من! آیا این زیبا
نیست که آگاهیِ من این اطلاعات را به من میدهد؟!» و بله! درست فکر میکنید، این
آگاهی شماست که در رویا به شیوهای استعارهای با شما سخن میگوید.
پس اگر شما یک سری خوابهای مرتبِ
شبیه هم میبینید و نزد متخصص رویا میروید و او برای شما فاش میکند که آگاهی شما
چه چیز به شما میگوید، درواقع این همان مثالی است که من سعی دارم در مورد میدان
به شما بگویم. میدان، اطلاعاتِ موضوعات خطی را به شیوهای خطی به شما نمیدهد،
بلکه آنها را به شکل چندبعدی به شما منتقل میکند و این به معنای این است که
تقریباً همه چیز در میدان به صورت استعارهای حس و بیان میشود که معنای آن در
واقع متفاوت است. آیا متوجه منظور من میشوید؟
پیشگوها همیشه میدان را میخوانند و
از این طریق اطلاعات را بدست میآورند، آنها درواقع میدان انرژی شما را میخوانند.
آنها گوی جادویی ندارند!
میدان، انرژیای است که شما با آگاهی
و ناخودآگاه خود میسازید و تمام آن در اطراف شماست. بنابراین وقتی میخواهی میدان
را بخوانی غالبا اشتباهات زیادی رخ میدهد؛ اشتباهات از اینجا ناشی میشوند که تو
متوجه نمیشوی که میدان در حالت استعارهای میخواهد چه چیزی به تو بگوید. بسیار
بسیار بسیار به ندرت اتفاق میافتد که میدان به شما اطلاعاتی از یک رویداد خطیای
بدهد که عیناً اتفاق بیافتد.
میخواهم دو مثال برای شما بزنم که
مطلب را بهتر درک کنید. بمدت سالهای متمادی سیستمهای اعتقادیای بر روی زمین
بودند که توانایی خواندن میدان را داشتند، و آنچه از میدان میخواندند پتانسیل
تغییر و شیفت سیاره بود. تمامی بومیان این سیاره اشارات و گزارشاتی از چرخههای
این سیاره داشتند. بله! چرخههای سیاره!! این تغییرات به صورت چرخهای ایجاد میشوند
و قسمتی از این شیفت و تغییر، تغییر زاویه زمین است، و همچنین تغییر وضعیت سیارات
و ستارهها. بومیان این را میدیدند. پیشگوییهای 2012، و انحراف از نقطه
اعتدالین به وضوح برای خیلیها آشکار بود؛ بسیاری از بومیان در چرخههای خود این
را دیده بودند، و نحوه تفسیرکردن آنها نیز بسیار جالب بود.
آنها تمام مذاهب و ادیان جدید را
تفسیر کرده بودند، چون آن در میدان بود. و پیامی که برای شما داشتند این بود که:
«تمامی اساتید معنوی قدیم، چه شناخته شده و چه ناشناخته، به زمین بازخواهند گشت.»
البته بعضی چیزهای خطی هم به شما
گفته شد، در مورد سال ۲۰۰۰ و فراتر از آن و درباره صوری که در آن دمیده خواهد شد و به یکباره
مردم ناپدید میشوند! و سپس برگزیدگان میآیند و آگاهی متفاوتی بر روی این سیاره
حکمفرما خواهد شد! که این اتقاق نیفتاد عزیزانم.
اکنون۲۱ سال از آن میگذرد و آن
پیشبینیها بوقوع نپیوسته است. اما چیزی که اتفاق افتاده یک نرمال (هنجار) جدید
است، یک تغییر آگاهی، یک مهربانی، یک شفقت، و یک پاکسازی. تمامی چیزهایی که آنها
به حالت خطی پیشبینی کرده بودند به صورتی متفاوت اتفاق افتاد. آیا متوجه آن شدید؟
اوه! میبینید که حق با آنها نبود! چون آن اساتید بازنگشتند. اوه واقعا؟! چه میشود
اگر این هم یک استعاره بوده باشد؟ چه میشود اگر ما تمامی اساتید سیاره یا آگاهی
آنها را وارد میدان کرده باشیم؟! چه میشود اگر آنها بازگشته باشند، ولی لباس
خاصی بر تنشان نیست [که قابل تشخیص باشند] یا در بوق و کرنا نکرده باشند که اینجا
هستند! متوجه منظورم میشوید؟
نمونه و مثال دوم را برای شما میگویم.
سالهاست که پیشبینیهایی از شکست مطلق و کامل بازار سهام در آمریکا انجام میشود.
آنها میگویند: «اینها مسائل و مشکلاتِ سیستمی هستند. بورس در حال سقوط است. ما
توانایی تغییر آن را نداریم چون ایراد آن اساسی و ریشهای است! خود سیستم، معیوب
است! بنابراین من به عنوان یک فرد با تجربه این کتاب و آن کتاب را مینویسم و به
شما میگویم که بازار سهام در حال فروپاشی است!» من به شما میگویم که تاریخ
انقضای این صحبتها فرا رسیده است عزیزانم! این اتفاق هرگز نیفتاد.
اما کاری که کووید کرد این بود که
سیاره را متوقف کرد. معاملات را متوقف کرد. روش خرید و فروش را برای مردم در سطحی
سیستمایتک تغییر داد. بازار سهام را تغییر داد. بانکداری را تغییر داد. به عبارت
دیگر چه میشود اگر تمام چیزیکه میبینید و در حالت خطی به عنوان فروپاشی کامل از
آن یاد میکنند بسادگی همان چیزی باشد که شما اکنون در حال سپریکردن آن هستید؛ و
چون فقط آنها توان تفسیر آن را ندارند به آن فروپاشی میگویند؟! درحالی که میتوان
گفت وقتی جهان متوقف شده است شما در حال تنظیم مجدد هستید، و خود را بازتنظیم میکنید
و آغازی دوباره خواهید داشت؛ در حالی که چیزی که به نظر آنها میآید این است:
فروپاشی!
من اینها را با هدفی به شما میگویم،
چون در این شرایط شما انواع و اقسام پیشبینیها را میشنوید که برخی از آنها
هنوز بر اساس رنج و تاریکی است!
همکار من از وقتی بدنیا آمده، پیشبینیهای
بسیاری از «رنج و تاریکی در آینده» شنیده در حالی که هیچ کدام از آنها بوقوع
نپیوسته، چون در واقع آنها بدرستی تعبیر نشدهاند. در این پیام به شما میگوییم
که چیزها همیشه آنطور که به نظر میرسند نیستند. چیزهایی که بعضی از شما در میدان
احساس میکنید ممکن است دقیقاً همان چیزی نباشد که در حال رخ دادن است. این بسادگی
توضیح میدهد که چرا بعضی از پیشگوییها با صورت به زمین میخورند و اتفاق نمیافتند!
در واقع آنها به روشی که در حالت خطی به شما گفته شده اتفاق نمیافتند، اما وقتی
به نتیجه نگاه میکنید آثار آنها را میبینید. متوجه منظور من میشوید؟!
آینده شما با چشماندازی که هرکسی
برای خود دارد متفاوت است. در حالی که آن بسیار عظیمتر و بزرگتر است. آن بسیار
زیباست. و میدان شروع به دادن اطلاعاتی به صورتی استعارهای به شما کرده که میگوید
چه چیزی در آینده، انتظار شما را میکشد! عزیزانم این واقعاً زیباست. در مورد چیزهایی
که مردم در مورد احساس خود میگویند و پیشبینیهایی که از آینده دارند خردمند
باشید.
بیش از آنچه فکرش را بکنید از این
چنل و از این پیام دریافتی داشتهاید!
دریافتی متفاوتتر و شاید حتی کمی
نیکخواهانهتر از آنچهکه بتوانید فکرش را بکنید!
و اینچنین است.
نظرات
ارسال یک نظر