پیشمدیتیشن۳۱
2021.04.21
(قسمت سوم) تناسخ
درود عزیزانم.
کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.
این سری از پیامها که در این ماه به
شما ارائه میدهیم شامل چهار پیام است که درباره چهار موضوع جذاب و بحثبرانگیز و
حقیقی است. این سومین پیام است، و شما دربارهٔ چیزی که میخواهم برای کسانی که این
برنامه را نگاه میکنند ارائه دهم خواهید گفت: «خب این درست است! من این را میدانم!»
اما آگاهی از این اطلاعات، فقط محدود به شماست، و معنایش این است که از آنجایی که
شما انتخاب کردید که به این برنامه علاقهمند باشید، پس شما از این حقیقت آگاه
هستید، اما به طور عموم و برای کل سیاره، این پیام بحث برانگیز است؛ و البته جذاب،
بخاطر حقیقتی که بسیار بسیار حقیقی است.
و چیزی که میخواهم به شما بگویم و
در ادامه با جزئیات بیشتری در موردش صحبت کنم این است: عزیزانم! روحهای شما ابدی
هستند و آغازی ندارند، روحها از ابتدا وجود داشتهاند؛ درک این، برای شما همیشه
سخت خواهد بود؛ این روح شماست، این شما هستید، این ذات و جوهرهٔ شماست.
روح شما نقشهای بسیاری بر روی این
سیاره ایفا میکند. به عبارت دیگر شما اینجا تناسخ پیدا کرده و مجدداً به زمین باز
میگردید. این برنامهای جذاب است زیرا با کمک گرفتن از آگاهی، با انتخاب آزاد، به
پیشرفت این سیاره کمک میکند. این موتور پیشرفت آگاهانه است، چون روح شما به عنوان
کسی که قبلاً اینجا بوده برگشته است و این شانس را دارد که نسبت به گذشته پیشرفت
کند، چون این در آکاش شما قرار دارد. این شبیه مدرسه رفتن است، شما زندگی پس از
زندگی مقاطع مختلف را پشت سر میگذارید، و آنچه را که دفعه گذشته اتفاق افتاده است
را حفظ می-کنید و دفعه بعد روی آن کار میکنید. بعضیها به این «کارما» میگویند.
اما این خیلی بیشتر از کارماست. در واقع اصلاً کارما نیست!
زندگیهای گذشته به شما توانایی عبور
از این مدرسهٔ زمینی را میدهند، توانایی فراگیری و آموزش و ارتقا یافتن را؛ اما
بیش از آن است، [در واقع همهٔ اینها] برای نزدیکتر شدن شما به یک حقیقت است،
حقیقتی که ما قبلاً بارها به شما گفتهایم، این حقیقت اساسی که «شما بخشی از
آفریدگار هستید.»
حقیقتی اساسی که میگوید: «کل نقشه و
برنامه این است: بالابردن آگاهی این سیاره به سمت استادی» این موتور محرکه است.
باید هم همینطور باشد. اگر اینطور بود که شما فقط یک بار به این سیاره میآمدید
همه شما هنوز در مهدکودک بودید! حالا بعضی میگویند که شما هنوز هم در مهدکودک
هستید. من میگویم: چرخههای زمان! برخی از این چرخهها بسیار کند هستند تا اگر
آماده باشید با این چرخههای تغییر بتوانید به سمت آگاهی بالاتر سوق پیدا کنید.
یکی از این چرخههای تغییر به تازگی اتفاق افتاد که تغییرات 2012 بود. این تغییر، حتی
دلیل و بودن کرایون در اینجاست.
بیشتر مذاهب مدرن این سیاره اعتقادی
به تناسخ و بازگشت مجدد ندارند. در واقع اگر با کسیکه به یکی از این سیستمهای
اعتقادی باور دارد در این مورد صحبت کنید شما را به مانند یک خل و دیوانه نگاه میکند!
آنها خواهند گفت: «نه! نمیتواند اینگونه باشد! اگر اینطور باشد پس آن دکترینهایی
که ما به آنها اعتقاد داریم چگونه عمل خواهند کرد؟ چون دکترینها و اصول مکاتب ما
میگویند که ما بدنیا میآییم، آزموده میشویم و سپس یا مجازات شده و یا تشویق میشویم؟!
و این [فقط] یکبار است!»
عزیزانم من به شما خواهم گفت که
سیستم خداوند اینگونه نیست، سیستم خالق اینگونه نیست، این سیستم انسانی است. اینکه
شما میآیید و شما باید یا شیطانی باشید یا نیکو! و خداوند چیزی شبیه بابانوئل
است! سپس شما یا پاداش و هدیهای دریافت میکنید یا شکنجه میشوید! در چنل اول از
این سری به شما گفتیم که این سیستم چقدر غیرمنطقی و ناکارآمد است. این یک سیستم بر
پایه عشق نیست. فکر کنید! این از طرف خداوند نیست. این سیستمی زیبا است که شما میآیید
و بازمیگردید.
اولین مکتب سازمان یافته روی این
سیاره در چارچوب زمانیِ متعلق به تمدن شما، هندوئیسم است، و هستهٔ اصلی هندوئیسم
تناسخ و بازگشت مجدد است. این تنها یک نمونه از پاسخ به این سؤال است. وقتی هیچ
دکترین و هیچ قانونی نبود اولیناندیشههای شهودی انسانها چه بود؟ آنها به چه
چیزی رسیدند که توانستند به این ادراک برسند و با هم کار کنند؟ سیستم آنها عشق و
شفقت بود و شامل زندگیهای گذشته هم میشد. متعاقب آن دیگرانی هم بودند که معتقد
به زندگیهای گذشته بودند.
همین حالا روی سیاره زمین میلیاردها
نفر معتقدند که تناسخ نه تنها امکانپذیر است بلکه روشی است که کارآمد است. اما روی
صحبت من با فرهنگ و کسانی است که اعتقادی به این موضوع ندارند.
این جذاب است چون این حقیقت در واقع
هسته، بذر و موتور و محرکه تبدیل شدن دوباره این سیاره به یک سیاره پیشرفته است.
برخی هستند که میگویند: «خب در مورد بومیها [یا همان سرخپوستان استرالیا و آمریکا]
چطور؟ من از بومیها چیزی در مورد زندگیهای گذشته نشنیدهام!» عزیزانم آنها این
اعتقاد را به طرز متفاوتی بروز میدهند. وقتی در مورد نیاکانشان حرف میزنند به آنها
گوش کنید. چرا برای دستیابی به خرد نیاکانشان آنقدر خود را به دردسر میاندازند؟
چرا برای نیاکانشان دعا میکنند؟ چرا در هر مراسمی و هر مراقبهای به سراغ آنها میروند؟
و پاسخ این است: چون فهمیدهاند که در واقع آنها خودِ نیاکانشان هستند. آن قسمت
از خرد نیاکانشان، از طریق زمین برای آنها ترجمه میشود، و توسط خاک زمین به آنها
بازمیگردد. آنها به این شکل این چرخه را درک کردهاند. از این بومیان در مورد
چرخهها بپرسید. همان چیزی را به شما خواهند گفت که من گفتم. عزیزانم یک طرح و
برنامهٔ بزرگتر وجود دارد و قسمتی از آن در مورد بازگشت دوباره است.
خیلی چیزها هست که میتوانم به شما
بگویم، مثالهای زیادی در مورد زیبایی بازگشت انسانها میتوانم بزنم. در تمام اینها
میخواهم این را بدانید که: شما -روح شما به سختی منتظر بوده که به اینجا بیاید!
میخواهم چیز دیگری به شما بگویم که بینهایت بحث برانگیز است. شما والدینتان را
خودتان انتخاب کردهاید. [کرایون میخندد] این را قبلاً گفتهایم. خیلی از شما
هستید که میگویید: «اوه کرایون! این یکی را دیگر اشتباه کردی! شاید دیگران والدین
خود را انتخاب کرده باشند، اما من، خودم هرگز آنها را انتخاب نکردهام!»
شما اینکار را کردهاید. به دلایل
متعددی آنها را انتخاب کردهاید عزیزانم. آنها را انتخاب نکردهاید که آزمایشتان
کنند یا زندگی همراه با مشکلات [در کنار آنها] داشته باشید. روح کهن! تو والدینت
را انتخاب کردهای که معلم آنها باشی، همان معلمی که در واقع هستی.
بسیاری از روحهای کهن هستند که روحهای
جوان را به عنوان والدین خود انتخاب کردهاند که آنها بتوانند از شما بیاموزند؛ و
شما ممکن است بگویید: «کرایون من واقعاً مطمئن نیستم که والدینم چیزی از من یاد
گرفته باشند!» عزیزانم شما نمیدانید که چه چیزی را نمیدانید! چیزها وارد شده و
سپس مستقر میشوند. روحها به شکل متفاوتی نسبت به انسانها میآموزند. سیستمهای
دیگری در جریان است. آگاهی شما نسبت به چیزی که به آن اعتقاد دارید روی دیگران به
روشهایی که اصلاً فکرش را نمیکنید تأثیر میگذارد. تمام اینها قسمتی از طرح و
نقشه کلی است.
همکار من سؤالی پرسید و خودش پاسخ
خود را داد: «چرا برخی باید زودهنگام بمیرند؟!» و پاسخ این است: باید و اجباری در
کار نیست، اما آنان قراردادی دارند.
شما میتوانید به این موضوع اینگونه
بنگرید که آنها قبل از اینکه حتی به این دنیا بیایند قراردادشان این بوده که: آیا
میتوانند به سطح بالایی از آگاهی دست یابند تا در آن سطح و حالت بتوانند بگویند:
«من قصد دارم زندگی را زودهنگام ترک کنم و برگردم و بلافاصله ادامه دهم تا این
سیاره شانسی داشته باشد، شانس داشتنِ یک جمعیت خردمند در آینده»
و بنابراین اهمیتی ندارد که شما برای
ماندنِ آنها چه کارهایی انجام دهید، فایدهای ندارد! و شما در مراسم یادبود آنها
شرکت میکنید، در حالی که اشک میریزید و حال اینکه هنوز خردمندانی در میان شما
هستند که میگویند: «سپاسگزارم برای این طرحی که سیاره را [تا این اندازه] تحت
تأثیر قرار میدهد، و من هم جزئی از این طرح و نقشه هستم چون من هم باز خواهم
گشت.»
فوقالعاده! حقیقی! زیبا! و این چیزی
است که شما هستید.
حالا شما میدانید که من چرا آنقدر
عاشق انسانها هستم؛ برای کاری که برای همدیگر، برای کائنات، برای این زمین زیبا
انجام میدهید. و این حقیقتاً فوقالعاده است.
و اینچنین است.
نظرات
ارسال یک نظر