پیش‌مدیتیشن۴

 

2020.09.23

درود عزیزان، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.

دوباره می‌گویم و بارها تکرار می‌کنم، روحِ هستی در خلاء نیست. این احتمالاً بهترین خبری است که می‌توانم به شما که اینجا هستید بگویم؛ زیرا گاهی اوقات آموزش شما، چیز متفاوتی می‌گوید.[1]

این دقیقاً برعکس است عزیزانم. در آن‌سوی دیگرِ پرده، آن «سرچشمهٔ آفرینش» شما را می‌شناسد، نام شما را می‌داند...

حتی در کتابِ مقدسِ خاصی گفته‌شده است که روحِ هستی (خدا) هر مویِ سرِ شما را می‌شناسد. این استعاره‌ای است که فقط می‌گوید، «شما توسط خدا شناخته شده‌اید، خدا نه فقط نام شما را می‌داند بلکه همانطور که شما فرزندان خود را می‌شناسید، خدا شما را می‌شناسد.»

برخی گفته‌اند «فرزند خدا». همین‌طور است، این همان عشقی است که برای شما وجود دارد...

کمی بعد وقتی وارد حلقه دوازده می‌شویم و ما دوباره از میانِ آن مراقبه و تمام استعاره‌ها شما را می‌گذرانیم و شما را به سوی واقعیتِ دیگری هدایت می‌کنیم، این عشقِ خدا همان چیزی است که ما آموزش می‌دهیم. وقت آن است که نزدیکی خود را با روحِ هستی درک کنید، نزدیک‌تر از آنچه فکر می‌کردید. موضوع «شفا» است. و ما به شما گفته‌ایم که «شفا» می‌تواند در موردِ چیزهای زیادی باشد. در واقع، لازم نیست حتما بیمار باشید تا در این مکان (مکانِ فرابعدی در حلقه دوازده) بنشینید و بخواهید شفا پیدا کنید. انواع شفا که ما از آن صحبت می‌کنیم بسیار فراتر از حتی شفای جسمی است - شفایِ خاطرات، شفایِ اضطراب، شفای ترس. همه این موارد, اختلالاتِ عملکردی‌ای هستند که ممکن است هنگامی که به اینجا، به این مکان امن می‌آیید و می‌خواهید مدتی با ما بنشینید, داشته باشید. و حقیقتا ما شما را آنجا می‌بینیم.

این یک پازل و معمای جالب است که من دوباره برایِ شما خواهم گفت، من می دانم چه اتفاقی می افتد؛ و این معما که برای شما جالب است این است که ناحیه و مناطقِ انرژی‌ای که ما در مورد آنها صحبت می‌کنیم مناطقِ فرابعدی هستند. این مناطق چیزی نیستند که شما به صورت سه بعدی داشته باشید. در این مناطقِ فرابعدی فاصله مهم نیست. زمان مهم نیست. من الان شاید با کسانی که ممکن است بعداً این پیام (و مدیتیشن حلقه دوازده) را گوش کنند صحبت می‌کنم و من به آنها می گویم: «حالا با بعدا فرقی نمی‌کند. زیرا من می‌دانم چه کسی بعدا گوش می‌کند. این زیباییِ خدایی است که می‌تواند همه را ببیند و همه را بشناسد.» من از آن‌سوی پرده، بخشی از آن جمع (آگاهیِ جمعی‌ای که خدا می‌نامید) عزیزان هستم. من هرگز انسان نبوده‌ام.

همکارِ من، این را می‌داند و حتی هنگامی‌که با او صحبت می‌کنم چیزهایی را می‌بیند که شما نمی‌توانید ببینید. گاهی اوقات یک «عظمت و شکوه» وجود دارد که او حتی نمی‌تواند توصیف کند و این عشقی که ما به شما داریم، عشقی که فراتر از زمان است. بنابراین وقتی که شما در حال گوش دادن به این پیام هستید، و شما آن را «پخشِ زنده» می‌نامید، ممکن است یک چیز باشد که باید توضیح دهم. شما ممکن است دوباره به آن گوش کنید دیگران ممکن است در زمان و مکان دیگر آن را گوش دهند. صدایِ ضبط شده‌ای که ممکن است که کسی یک سال بعد گوش دهد، اما اکنون با «شما» صحبت می‌کنم. بنابراین «لحظهٔ اکنون» به عنوان لحظه‌ای تعریف می‌شود که من و شما همین اکنون به یکدیگر نگاه می‌کنیم. (پس مخاطب کرایون فقط افراد حاضر در پخش زنده نیستند، هر کسی که در هر لحظه و در هر زمانی این پیام را گوش می‌دهد یا می‌خواند لحظهٔ اکنون است و چشم در چشم کرایون است) اکنون، اهمیتی ندارد که ساعت دیواریِ شما دربارهٔ لحظهٔ اکنون چه می‌گوید! آیا منظور من را می‌فهمید؟ این زیبایی «سرچشمهٔ آفرینشِ فرابعدی» ای است که به اسمِ «خدا» شناخته می‌شود؛ و مهم نیست که چه زمان و ساعتی در زندگی شماست یا چه زمانی این پیام را دریافت می‌کنید.

عزیزان، «شفا» بسیار شبیه به این است. و این به سادگی، غیر ساده‌ترین چیزی است که می‌توانید تصور کنید. [کرایون می‌خندد] این پیچیده است، حتی هم اکنون برای این بحث نیز بسیار پیچیده است. بسیار پیچیده... اما من از آنچه من می‌خواهم به شما بگویم یک سَرِنخ می‌دهم. پازل‌هایی در «شفا» وجود دارد، اینطور نیست؟

بگذارید با شفادهنده‌ای که اینجاست و گوش می‌دهد و تماشا می‌کند صحبت کنم: «آیا جالب نیست که می‌توانی یک مراسم بسیار قدرتمند که یک مراسمِ «شفا» است برپا کنی؟ مراسمی که تو استفاده کرده‌ای و توسعه داده‌ای و دیده‌ای که شفا در طی آن اتفاق افتاده است؟ معجزه‌هایی را روی صندلی خود یا روی میزهایت یا حتی از مسافت طولانی دیده‌ای، اینطور نیست؟! تو کسانی را دیده‌ای که آمده‌اند انواع خاصی از شفا را از تو را دریافت کنند. و تو در واقع آن شفا را با روش‌هایی که داشته‌ای و از «شُهود و الهامی» که داشته‌ای، استفاده کرده و به آنها تحویل داده‌ای. این همان کاری است که شفا دهندگان انجام می‌دهند. و جالب نیست که اگرچه همان کارها را برای تک تک انسان‌هایی که به تو مراجعه می‌کنند بر طبق نیاز آنها و بر اساسِ «شُهود و الهامی» که دریافت می‌کنی، انجام می‌دهی، بعضی از آنها بلافاصله شفا می‌یابند و برخی دیگر هرگز شفا نمی‌یابند؟ تو می دانی که من درست می گویم. جالب نیست که چنین تنوعی حتی در بیمارانت هم وجود دارد؟ آن چطور کار می‌کند؟»

خُب، هر درمانگر این را می‌داند زیرا آنها بارها و بارها آن را دیده‌اند. و اگر آنها عاقل باشند و اکثر آنها نیز هستند، از بیماران خود یا دوستانشان یا هر کسی که با آنها کار می‌کنند می‌خواهند ابتدا اجازهٔ شفا بدهند. به عبارت دیگر، چیزی در آنجا وجود دارد که نیاز دارد شما برای شفایی که قرار است روی دهد قصد یا آگاهی خود را وارد کنید. به همین دلیل عزیزانم شما می‌توانید برای یک فرد یا گروه یا هر چیز دیگری دعا کنید و دعا کنید و دعا کنید و دعا کنید و تغییری ایجاد نشود. اما اگر آن فرد یا گروه بدانند كه شما برای آنها دعا می‌کنید یا معتقد باشند كه دعاهای شما برایشان موثرند و معتقد باشند كه روش شفا واقعاً موثر است، در واقع، آن‌ها اجازه داده و آنچه ممكن است رخ دهد را شناخته‌اند. و سپس شفا شروع می‌شود. و بعضی اوقات این یک شفا در سطح پایین است و آنها دوباره برمی گردند و شفا بیشتر و بیشتر می‌شود. گاهی اوقات شفا خود به خودی و سریع است اما حداقل این «هوشیاری و اطلاع» لازم است که شما با آنها این کار را انجام می‌دهید تا یک رویداد کامل شفا اتفاق بیفتد. این همچنین توضیح می‌دهد که چرا برخی به شما می گویند: «برای برادرم مشکلی پیش آمده است. برادرم اعتقادی به دعا ندارد. برادرم به هیچ یک از این موارد معنوی اعتقاد ندارد. برای برادرم مشکلی پیش آمده است، آیا (با این وجود) می‌توانم او را شفا دهم؟» و پاسخ اغلب این است که: «در صورت تمایل می‌توانید امتحان کنید اما برای برقراری ارتباطِ مورد نیاز، مجبورید «اطلاع و هوشیاریِ» برادر خود را درگیر این کار کنید. حتی ممکن است بگویید و شما درست هم می گویید که مانند این است که یک کلید و قفل وجود دارد که باید کلید وارد قفل شده و چرخانده شود. و این کلید این است که کسی که شفا می‌یابد باید آن را بخواهد، بفهمد که شما واقعاً برای آن شفا تلاش می‌کنید، حتی اگر آنها نحوه کار را درک نکنند. باید اعتقادی وجود داشته باشد.»

دعا بسیار خوب عمل می‌کند، مخصوصاً وقتی کسانی که برای آنها دعا می‌شود لحظه‌ای متوقف می‌شوند، شاید حتی در یک ساعت مشخص و بگویند: «من دعاهای شما را دریافت می‌کنم. من معتقدم که آن دعاها قدرتمند هستند و من مایل به شفا یافتن هستم.» و این می‌تواند از آن‌سوی دیگر جهان (منظور فاصلهٔ مکانی) باشد. این می‌تواند از طریق تلفن باشد، یا ممکن است فقط از طریق تلفن یا هر چیز دیگری نباشد. شما فقط می‌توانید یک توافق داشته باشید که در یک زمان خاص، حتی اگر زمان آن روز نباشد. این می‌تواند یک روز خاص باشد که شما بگویید: «من می دانم که امروز کسانی هستند که برای من دعا می‌کنند و من می‌خواهم بنشینم و آن دعاها را دریافت کنم.» آیا این ارتباط را می‌بینید؟ این چیزی فراتر از « اطلاع داشتن و آگاه بودن» است، این واقعاً شناخت و درکِ این است که می‌توانید شفا را دریافت کنید. تفاوتِ آن این است؛ اکنون، به آن درمانگر برگردیم که بیمارش روی میز مخصوص دراز کشیده و مراسم شفا روی او اجرا شده اما شفا نیافته است، حتی با اینکه به نظر می‌رسد بیمارِ او اجازهٔ شفا را داده است، اما آن بیمار واقعاً این کار را نکرده است. او واقعاً چنین نکرده است. در برخی از لایه‌های درونی ذهن خود، او «ناباوری» دارد که مانع آن شفا می‌شود. کلید هرگز وارد قفل نمی‌شود، حتی اگر آنها بگویند که اجازهٔ شفا را داده‌اند، آن کلید (اجازه) مناسب آن قفل نیست. این همان چیزی است که آن را پیچیده می‌کند. چگونه می‌توانید از این مرحله عبور کنید؟ چگونه می‌توانید «بله» بگویید؟ چگونه ممکن است شما بتوانید آن پیاز ناباوری را پوست بگیرید و در مکانی باشید که چنان باز باشید که دعا فوراً کار کند؟ شما با شما چطور؟ در مورد توانایی شما برای رفتن به جایی که هیچ درمانگری وجود ندارد و همان انرژیِ شفا به شما وارد شود و عمل کند، چطور؟ به حلقه دوازده خوش آمدید عزیزانم...

این همان کاری است که ما انجام می‌دهیم. هنگامی که شما شروع به عبور از آن پلی می‌کنید که می‌خواهم در مورد آن به شما بگویم، که هر بار از آن عبور می‌کنیم، کلید، در قفل قرار می‌گیرد. پیچیده است، شفا از این طریق بدست می‌آید. و شاید هرچه بیشتر این حلقه دوازده را بشنوید و هر چقدر توانایی انجام (عبور از پل) را داشته باشید، آسان‌تر خواهد بود که این حقیقت را بفهمید و تشخیص دهید که شما قادر به انجامِ هر کاری هستید، هر کاری...

و این‌چنین است.


[1] آموزش‌های مذهبی و معنوی چهار بعدی زمینی که: «خدا روی یک شالوده است (در اعماق و تاریکی است) و خدا واقعاً نمی‌داند که لزوماً در جزئیات زندگی شما چه می‌گذرد.

 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶