پیشمدیتیشن۲
2020.09.09
درود عزیزانم.
کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.
همیشه کسانی
هستند که میگویند: «این پیامی از آنسوی پرده است و آنسوی پرده، واقعیت مخصوص به
خودش را دارد و البته که آن واقعیتی بشری نیست. پس آنهایی که در آنسوی پردهاند هیچگونه
اطلاعی از اینکه بر روی سیاره ما چه میگذرد ندارند!»
عزیزانم،
این فکر، بسیار قدیمی و خطی است. هنگامی که شما ردِ این فکر را بگیرید، به
باستانیانی خواهید رسید که خدا و انسان را جدا از هم میدیدند؛ آنها انسان را
موجودی پایینتر و حقیرتر میدانستند و معتقد بودند که این موجود، واقعیتِ مختص به
خودش را دارد و خدایان از این واقعیت بشری هیچگونه آگاهیای ندارند.
عزیزانم
این فکر بسیار دورتر و فراتر از «آنچه واقعاً هست» است. بگذارید از شما
سوالی بپرسم: فرض کنیم شما فرزندانی را به این بدنیا میآورید و سپس آنها به سفری
میروند و شما دیگر آنها را رو در رو نمیبینید و [همچنین قرار بر این باشد که] آنها
نزد فرد دیگری بمانند و آن فرد آنها را بزرگ کند، اما در عین حال شما بتوانید آنها
را بوضوح ببینید، هر حرکت آنها را رصد کنید و عشقی فراتر از هر اندازه نسبت به
آنها در وجود شما باشد؛ خب این چه حسی به شما میدهد؟
و پاسخ
این است: شما کنار میدان ایستادهاید و آنها را با شادی تشویق میکنید، با آنها میگریید
و تلاش میکنید تا از آنسوی پرده به آنها برسید و بگویید: «نگاه کن! ما
اینجاییم! ما اینجاییم! ما از تو جدا نیستیم! ما اینجاییم!» اینگونه است
عزیزانم. سرچشمهٔ آفرینشگر حقیقتا خانهٔ شماست و این استعارهای از این است که خدا
-روحِ خدا، چگونه از طریق آنچه روح شماست عمل میکند.
و ما قبلا
و بویژه در این جلسات چهارشنبههای شفابخش این را گفتهایم، زیرا اتصال با روح شما
گامِ بعدی، بسوی صلح و آرامش و زندگی طولانیتر و شفایی معجزهآسا است.
و در این
میان عدهای هستند که میپرسند: «خب بله! اما درباره عبادت و دعا چطور؟!»
ما در
جلسهٔ اول چهارشنبههای شفابخش به شما گفتیم که لایههای پیاز مانندی بر روی یک
انسان وجود دارد، و این لایهها استعارهای از اعتقادات، افکار و آموختهها و
تجربیاتی هستند که هم اکنون بدلیل تکاملِ آگاهی بشر در حالِ تغییرند.
عزیزانم
شما شروع به دریافتِ مکاشفاتی کردهاید که فراتر از آن چیزهایی است که پیش از این
به شما گفتهشده است. اکنون برخی میگویند: «نه این درست نیست! ما قرار است به همه
آن چیزهای معنویای که تا بحال به ما گفتهشده بچسبیم! کرایون تو داری دعا و
عبادات ما را از بین میبری!»
پس اجازه
دهید به شما حقیقتی را بگویم عزیزانم و این همیشه حقیقت بوده است: دعا و عبادتی که
شما اکنون دارید در مقایسه با آنچه میتواند باشد بسیار ساده و پیش پا افتاده است!
اکنون،
این یک اندیشه خطی است که در مکانی بنشینید و با خدا حرف بزنید. شما امید دارید که
خدا به حرفهای شما گوش میدهد! شما میدانید که دعا و عبادت عمل میکند؛ همیشه
عمل کرده است! و در سرتاسر این سیاره دعا و عبادت وجود دارد. پس هنگامی که شما به
این حلقهٔ شفابخش وارد میشوید، چه روی میدهد؟ من به شما خواهم گفت. ناگهان این،
عبادت و دعایی بسیار قدرتمندتر میشود؛ اما نه فقط قدرتمندتر، بلکه ناگهان شما در
حلقهای، با روحِ خدا مینشینید و به جای التماس در محضر سرچشمهای که شاید آنجا
باشد و صدای شما را بشنود – حالا شما
باور میکنید که او آنجاست و شما محور آن سرچشمه هستید و چرا؟! چون روح شما بخشی
از آن آفریدگار است. آیا این را میفهمید؟
شما از
خدا جدا نیستید همانطور که از فرزندان خود جدا نیستید. شما میفهمید که فرزندانتان
هر جا که بروند، نقش و مُهر
(imprint) شما را بر خود
دارند؛ آنها فرزندان شما هستند. میتوان گفت فرزندانتان شبیه شما هستند. در مورد
آفریدگار هم همینگونه است. روح شما بخشی از آن سرچشمهٔ آفرینشگر است و او بخشی از
شما و انسانیتِ شماست.
هنگامی که
ما به حلقهٔ دوازده وارد میشویم، از شما دعوت میکنیم تا به شیوهای که
خودتان میخواهید، عبادت کنید و شما قرار است که دریابید عبادت فقط به همان شیوههای
قدیم نیست که ممکن است. به ناگاه شما خود را در مرکز انرژیای میبینید که ما
دربارهاش بسیار گفتهایم و این زیبایی روح شماست.
آنچه ما
به شما میگوییم این است که یک تکامل انرژی روی این سیاره در جریان است که الهی
است، و این فقط مختص کسانی نیست که به مسائل خاصی باور دارند؛ این تکامل آگاهی
برای همه روی میدهد، بویژه برای روحهای کهن. روحهایی که بارها و بارها به روی
زمین آمدهاند.
اعتقاد
شما درباره اینکه «چه کسی این مکاشفات را دریافت خواهد کرد و یا چه کسی قادر به
دریافت نخواهد بود» هر چه که باشد، در هر صورت این مکاشفات قابل دستیابی خواهند
بود. این اندیشهای بسیار خطی است که انسانها بر طبق آن عمل میکنند، آنها خدا
را درون جعبهای قرار داده و میگویند: «تو میتوانی این را داشته باشی یا تو نمیتوانی
آن را داشته باشی، تو اینکار را غلط انجام میدهی یا تو آنکار را درست انجام میدهی
و...!»
من به شما
میگویم که هنگامیکه شما به آن مکان میرسید -همان مکانی که به درون روحِ خود قدم
میگذارید- همهٔ شما برابر هستید، تک تک شما. در این مکان فرابعدی هیچ مکتبی وجود
ندارد که بگوید اینکار را نمیتوانید انجام دهید، زیرا روحِ شما متعلق به شماست.
شما به درون کمد قدم میگذارید!
هیچ کسی
قرار نیست روح شما را از شما بگیرد. حتی به هنگام مرگ، روح را از شما نمیگیرند. شما
به درون آن کمد قدم میگذارید و وانمود میکنید که تنهایید. اما شما تنها نیستید.
شما حلقهٔ دوازده را دارید، شما چیزی دارید که همهٔ آن خودِ شما هستید؛ آن، آکاشِ
شماست، شما عاشقانی را در آنسوی پرده دارید که شما را میشناسند و میگویند: «ما
شما را در آن کمد میبینیم!» (کرایون میخندد!)
ما
سالهاست که این را میگوییم: «شما نمیدانید که چه چیزی را نمیدانید!»
هنوز
کسانی هستند که میگویند: «خب کرایون، تو داری چیزهایی را که قبلا آنها را فرا
گرفتهام، یه خرده زیادی تغییر میدهی!»
عزیزانم
این دعوت برای این است که اجازه دهید لایههای « آنچه آموختهاید «، و «آنچه
که میپندارید میدانید» و لایههای ِ «انرژیهای تجربیات شما» در این
پیاز، پوست کنده شود تا شاید شما به چیزی بزرگتر، عظیمتر و بسیار زیباتر و خالصتر
برسید.
عشق گسترش
مییابد... عبادت و دعا قویتر میشود...
همهٔ آنچه
در مورد خدا عاشق آن هستید و تمام این چیزهایی که در این دنیای خطی به آن عادت
کردهاید در شرف تغییرند و قویتر و بهتر و خالصتر و دوست داشتنیتر و شفقتآمیزتر
میشوند.
همه این
تغییرات بخاطر این است که شما از آن نقطه تغییر و انتقال که در 2012 روی داد
گذشتید. سیاره دوباره شروع به «تکامل» و» بلوغ» کرده است، و اولین
کسانی که این تکامل و بلوغ را دریافت خواهند کرد اشخاصی هستند که نوعی از آگاهیای
را دارند که برنامهای شبیه این را تماشا میکنند، یعنی روحهای کهن.
بببینید
چه کسی برای این برنامهٔ بخصوص ثبت نام کرده است!؟ افرادی علاقمند که کششی را در
خود احساس کرده و میگویند: «من مکانی را میخواهم که بتوانم هر هفته به آنجا
بروم و فقط بنشینم و در امنیت کامل، مورد عشق باشم...» و عزیزانم این محور
اصلی آنچیزی است که ما خلق کردهایم و من به همکارم گفتهام که هر هفته این چنلها
را انجام دهد.
هر
چهارشنبه وقتی از شما دعوت میکنیم که بیایید و برای مدتی بنشینید، مراحل بطور
عمدی شبیه هم خواهد بود، و سپری حفاظتی وجود دارد که واقعا بالا میرود! و اگر شما
همهٔ آن چیزهایی که ممکن است حواس شما را پرت کند خاموش کنید، میتوانید آنرا حس
کنید، مثل تلفن و هر چیزی که ممکن است زنگ بخورد و توجه و تمرکز شما را بگیرد! [کرایون
میخندد]
و بله
عزیزانم، سپر حفاظتیای هست که شروع به بالا رفتن میکند با این قصد که: «من میخواهم
این یک مکان امن برای من باشد! من میخواهم مدتی کوتاه به یک مکان فرابعدی
بروم و بنشینم و مورد عشق باشم. من میخواهم با آنچه میدانم در درون روحم
هست بنشینم، همان چیزی که سرچشمهٔ آفرینشگر است.»
بنابراین
من دوباره میگویم که آنچه فکر میکنید که تغییر دادنش نامناسب است پوست کندن همان
پیاز است، و شما در اینجا استعارهای کودکانه دارید که به همان خوبیای است که
باید باشد!
عزیزانم
شما اکنون در حالِ فارغ التحصیل شدن به یک قلمروی بزرگتر از دانش، عشق،
مهربانی و قدرشناسی هستید؛ شما به آن چیزی فارغ التحصیل میشوید که
آن را در درون خود دارید، کانال و مجرایی قدرتمند برای عبادت که پیش از این هرگز
به مانند آن را نداشتهاید.
این
چهارشنبهها برای شماست، و این جلسات به طور مشابه ادامه مییابند تا به شما اجازه
داده شود تا هر بار در یک مکانِ یکسان بنشینید و شاید موجوداتی جدید را ملاقات
کنید. و هر جلسه که آنجا حضور مییابید پیاز شما شروع به پوست کنده شدن میکند و
مکاشفات جدیدی وجود خواهد داشت و آموزشهایی جدید و «آها»ی زندگی شما.
و ما برای
همین اینجا هستیم.
این چنل
امروز است و این همیشه در مورد شماست. دربارهٔ افزایشِ اتصال شما به آفریدگار، به
روشی که هرگز فکر نمیکردید میتوانید اینگونه به او متصل شوید.
نظرات
ارسال یک نظر