پیش‌مدیتیشن۱


2020.09.02

درود عزیزانم.

کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.

مقدس است انسانی که خود را آن‌چنان می‌بیند که ما او را در آن‌سوی پرده می‌بینیم، به عنوان موجودی ارزشمند برای شنیدن حقیقت، ارزشمند برای داشتن همه چیزهایی که همیشه برآن کسی که شما خدا می‌نامید خلق شد.

«سرچشمهٔ آفرینشگر» نام‌های بسیاری در فرهنگ‌های مختلف دارد. گاهی به دلیل ننگ از آنچه به شما گفته‌شده، واژهٔ «خدا»، آن واژه‌ای نیست که شما بخواهید از آن برای «سرچشمه آفرینشگر» استفاده کنید.[1] ضروری نیست که آن را خدا بنامید چرا که آفریدگار نام‌های بسیاری دارد که یکی از این نام‌ها خداست؛ بعضی از این نام‌ها به‌قدری گران‌قدر هستند که حتی به زبان آورده نمی‌شوند.

این «سرچشمهٔ آفرینشگر» برای بسیاری به عنوان سرچشمهٔ کاملِ عشقِ کائنات و خالق همه چیز دیده شده است. زیباترین چیزِ خالق شما هستید. در این سیاره، شما نقش اصلی را بازی می‌کنید. ما برای مدت‌های طولانی این را به شما گفته‌ایم.  بخاطر همین است که بومیان به شما می‌گویند که با طبیعت، با آنچه نامش گایا است «یکی» شوید. این فقط یکی از چیزهای بسیاری است که به شما گفته‌شده است.

چیزهای پنهان بسیاری وجود دارد که شما بخاطر فرهنگتان قادر به دیدن یا درک آنها نیستید. چیزهایی هست که فرهنگ شما آنها را از گذشتگان به شما منتقل نکرده است، چیزهایی که فرهنگ شما به آنها باور ندارد؛ چیزهایی هست که به شما آموخته نشده است و آن جوهره اصلی کسانی است که مدت‌های زیادی در این سیاره زندگی کرده‌اند.

پس بخشی از این چنل کردن، شفا، و همهٔ این‌ها اتصال دوبارهٔ شما نه‌تنها با آنچه از دست داده‌اید است بلکه مطابق «با آنچه هرگز به شما گفته نشده» نیز است. همه اینجاست عزیزانم... همه اینجاست...

می‌خواهم دوباره با افرادی گفتگو کنم که اکنون به این پیام گوش می‌کنند؛ اما تاکنون هرگز چنین چیزهایی نشنیده‌اند: «آیا می‌دانید «اینِیت» چیست؟ وقتی قبلاً دربارهٔ اینِیت با شما صحبت می‌کردیم آیا می‌دانستید دربارهٔ چه چیزی صحبت می‌کنیم؟ می‌خواهم دربارهٔ چیزی در بدن شما صحبت کنم که می‌توان گفت یک «بازیکن کلیدی» در حلقهٔ دوازده است. چیزی که اگر درباره‌اش نمی‌دانید، حالا خواهید دانست و ممکن است اگر تا بحال در موردش چیزی نشنیده‌اید سر خود را بخارانید! بسیاری هستند که این را می‌فهمند، کسانی که می‌دانند اینِیت چیست؛ اما من هم اکنون می‌خواهم دربارهٔ آن صحبت کنم.

در ساختار سلولی شما یک هوشمندی‌ای وجود دارد که لزوما فقط مغز شما نمایانگر آن نیست. مغز شما یک ابرکامپیوتر و ابرحافظه است. مغز شما بخشی از آگاهی شما را دارد اما نه همهٔ آن را. آگاهی شما واقعا بخشی از یک سه‌گانه بین پینه‌آل شما (غده صنوبری) که نشانگر اتصال روح شماست و قلب شما و مغز شماست؛ اما مغز شما همهٔ این اینِیت نیست و حتی اگرچه مغز، عملکردِ بدن شما را بسیار کنترل می‌کند اما چیزی وجود دارد که اینِیت می‌نامیم، و اینِیت باهوش‌تر از شماست. اینِیت خیلی بیشتر از شما از آنچه در بدن شما می‌گذرد باخبر است.

البته ممکن است که سال‌ها شما دربارهٔ فرآیندهای معینی که در آنها از اینِیت استفاده می‌شده شنیده باشید، اما احتمالا درک نمی‌کردید که آنها از اینِیت استفاده می‌کردند. یکی از این‌ها «کینیزیالوژی» است. کینیزیالوژی نام دیگری نیز دارد: تست ماهیچه‌ای.

تست ماهیچه‌ای و کینزیالوژی حتی در علم نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد حتی در شاخه اصلی پزشکی. این موضوعِ کاملا درک شده و شناخته شده‌ای است؛ اما دلیل اینکه چرا تا این اندازه عملکرد خوبی دارد هنوز ناشناخته است؛ اما در هر حال کینزیالوژی عمل می‌کند. تست ماهیچه‌ای گاهی اوقات در جهت امتحان تعداد دوزهای یک دارو یا مکملِ مورد نیاز بدن استفاده می‌شود، و در تستی ماهیچه‌ای سوالاتی با پاسخ‌های بله یا خیر پرسیده می‌شود.

آیا بدن برای این آماده است؟ اینِیت مسئول یکی از عالی‌ترین روش‌های درمانی بر روی این سیاره است منظور من «هومیوپاتی» است. چطور شما می‌توانید یک تینکچر –که دوز بسیار بسیار پایینی از یک دارو است- و در واقع یک سیگنال درمانی است را دریافت کنید و درمان شوید در حالی‌که این قطعه دارو کوچک‌تر از آن است (در اندازه یک قسمت به ازای هر یک میلیون قسمت) که بتواند واکنشی شیمیایی در بدن ایجاد کند؟ شما این تینکچر را در دهان زیر زبانتان قرار می‌دهید و سپس بدن آنچه هدف آن تینکچر هست را اجرا می‌کند.

هومیوپاتی قرن‌ها است که مورد استفاده قرار گرفته است و کار می‌کند. در کشورهای خاصی وقتی برای خرید دارو به فروشگاه می‌روید آنها به جز هومیوپاتی چیزی به شما نخواهند فروخت، زیرا آنها قدرت یک سیگنالِ زیر زبانی را که مغز آن‌را می‌بیند درک کرده‌اند.

این اینِیت است عزیزانم. اینِیت فقط مسئول این نوع چیزهای ساده نیست، بلکه عملکرد آن بسیار بیشتر است. اینِیت همچنین به آگاهی نیز مرتبط است. من می‌خواهم از گفتن این توضیحات به اینجا برسم و شما باید بدانید: آیا تا بحال در مورد جملات تاییدی شنیده‌اید؟ [کرایون می‌خندد] و آیا متعجب بوده‌اید که چرا جملات تاییدی عمل می‌کنند؟ کسی می‌گوید: «من شفا پیدا کرده‌ام... من کامل هستم. من خالص هستم.» و ممکن است کسی که این سخنان را می‌گوید در بستر بیماری باشد و تو خواهی گفت: «چه حرف‌های دوگانهٔ عجیبی! در حالی‌که او بیمار است می‌گوید که حالش خوب است!» اینجا همان‌جایی است که اینِیت شروع به معنا یافتن می‌کند، زیرا بخشِ آگاهی از اینِیت وجود دارد که آنچه شما می‌گویید را می‌شنود چون شما رئیس هستید، شما رئیس سلول‌هایتان هستید و زمانی که چیزهای معینی را بیان می‌کنید اینِیت آن را می‌شنود و دقیقا مثل هومیوپاتی شروع به پیاده‌سازی آنچه شما می‌گویید می‌کند. آیا این را شنیدید؟ آگاهی شما اینچنین قدرتمند است؛ وقتی که فرآیندی را شروع می‌کند اینِیت همیشه آنجا خواهد بود.

ما همیشه به نقطه مقابل این موضوع هم اشاره کرده‌ایم که اگر تصمیم بگیرید به بدن خود بگویید که بی‌ارزش است اینِیت وارد عمل می‌شود، و به عبارت دیگر در اینجا اینِیت فرآیندی از بیماری و عدم سلامتی را شروع می‌کند. «اگر تو بی‌ارزش هستی پس حتی به اینجا تعلق نداری!» و این آن چیزی است که به بدنتان می‌گویید. به همین دلیل است که ما همیشه به شما می‌گوییم که مراقب باشید که چه بر زبان می‌آورید زیرا اینِیت -بدن هوشمند شما- گوش می‌کند؛ و وقتی اینِیت می‌شنود که رئیس بیانیه صادر می‌کند او بهترین تلاش خود را می‌کند تا آن فرمان را اجرا کند درست مثل اینکه تینکچری را زیر زبانتان قرار می‌دهید که فرمان دهد: «بیمار شو! « و بدن بیمار می‌شود. این‌چنین قدرتمند است آنچه اینِیت خوانده می‌شود.

همکارم دربارهٔ هیپوکندوریا گفته است و می‌گوید که دوستی داشت که حتی از دوران دبیرستان از مبتلا شدن به هر بیماری و اینکه از سرطان بمیرد می‌ترسید. او در تمام طول عمر خود بیمار بود و همیشه همکارم می‌شنید که او می‌گفت: «خب من این بیماری و آن بیماری را دارم و قرار نیست زیاد عمر کنم!» و البته که او زیاد عمر نکرد! او در تمام طول عمر خود همهٔ آن‌چیزی را به بدنش می‌گفت که از آن می‌ترسید و بدن او از هر آنچه می‌شنید کاملا آگاه بود. او به هر بیماری‌ای که از آن می‌ترسید مبتلا شد و از سرطان مرد؛ زیرا او داشت خودش را برای ناکارآمد بودن برنامه‌ریزی می‌کرد. این یک جادهٔ دو طرفه است عزیزانم.

چطور است که خودتان را برای شکوهمندی برنامه‌ریزی کنید؟

در این حلقهٔ شفابخشی، حلقهٔ دوازده، اینِیت نقشی بسیار حیاتی دارد، زیرا هنگامی که شما این تصویرسازی‌هایی که من به شما می‌دهم و شما را در آن هدایت می‌کنم و شما تصویرسازی را شروع می‌کنید، بدن هوشمند شما، اینِیت شما، خواهد گفت: «این واقعی است. این همان چیزی است که آگاهی به سمت آن می‌رود. نگاه کن ما اینجا هستیم! اینجا! نگاه کن که چه اتفاقی دارد می افتد. نگاه کن که پاها شسته می‌شوند! به این جملات تاییدی نگاه کن...» و به آنچه آگاهی شما باید بگوید و آنچه شما هستید و آنچه در آینده قرار است روی دهد گوش می‌کند.

اینِیت شما عزیزانم بخشی از فرآیند شفاست. به همین دلیل به اینِیت، بدن هوشمند گفته می‌شود و البته دلیل خوبی هم هست، چون از شما باهوش‌تر است و عزیزانم اینِیت حتی آن کسی که شما فکر می‌کنید هستید را دور میزند!! [کرایون می‌خندد] و منظور من این است که وقتی شما وارد موقعیت معینی می‌شوید مخصوصا در این تصویرسازی‌هایی که شما به آن شک دارید اینِیت خواهد گفت: «من باهوش‌تر از آنم! بجای اینکه شک کنیم چطور است که امروز یک شفا و درمان داشته باشیم؟!»

این است بدن هوشمند عزیزانم. این است آنچه قرار است در تک تک جلسات شفای حلقه دوازده استفاده شود. هومیوپاتیِ آگاه، همراه با یک با اتصال به روح که شما را به مکانی جدید می‌آورد... اتصالی که هرگز قبلا نداشته‌اید، این جدید است. اتصال در سطح روح، چیزی است که هرگز، ابدا هرگز به این روش به شما نداده‌ایم.

این شفا جدید نیست. این همچنین شفا و درمان خوبخودی است. شما دارید به فرآیند معجزه‌ها نگاه می‌کنید، فرآیندی که قبلا آن را دیده بودید اما هرگز درکی از آن نداشتید؛ که واقعا این معجزات، فرآیندهایی بسیار عمیق ساخته شدهٔ درون بدن بودند و می‌توانستند شفایی فوری در هر لحظه ایجاد کنند. این آن انرژی‌ای است که ما امروز با آن کار می‌کنیم و هر هفته با آن کار خواهیم کرد. به عمیق بودن این فکر کنید: چیزی که شما همیشه آن را داشته‌اید. همیشه داشتید. چیزی که به گونه‌ای بیدارمی‌شود و درک و دیده می‌شود.

«خب کرایون اگر قضیه این است پس چرا فقط یک‌بار این شفا را انجام نمی‌دهی؟»

ای کاش این‌گونه عمل می‌کرد عزیزانم! اما این‌طور نیست! و آن به سبب انتخاب آزاد است عزیزانم. شما تا به اکنون چیزهای بسیاری بر خلافِ این روشِ عملکردِ شفا فرا گرفته‌اید. کسانی هستند که به شما گفته‌اند که شما هیچی نیستید! و هرگز چیزی نخواهید شد! کسانی هستند که به شما گفته‌اند شما آفریدگاری دارید که بسیار عاشق شماست اما قرار است شما را تا ابد مجازات کند و روح شما نفرین خواهد شد! پس چطور قرار است این شفا در عینِ شکوهمندبودنِ روح شما و تصویر خداگونهٔ شما با وجود تمام این حرف‌هایی که به شما گفته‌شده عمل کند؟

اگر می‌خواهید که در حضور انرژی واقعی سرچشمهٔ آفرینشگر بایستید، باید بسیاری از آموخته‌های خود را از یاد ببرید و از ذهن پاک کنید، سرچشمهٔ آفرینشگری که بسیار عاشق شماست. آموزش ما این است و حقیقت است.

دعا کردن هنگامی که شما به سرچشمهٔ آفرینشگر متصل می‌شوید بهتر عمل خواهد کرد -بجای آنکه زانو زده و التماس کنید. اتصال به سرچشمهٔ آفرینشگر گام بعدی معنویتی است که بدنبال آن هستید؛ اهمیتی ندارد که مکتب شما چیست؛ و همهٔ آن استادانی که شما آنها را پرستیده‌اید دقیقا همان جا درون روح شما هستند و شما آنها را خواهید دید و آنها را حس خواهید کرد و آنها می‌توانند عاشق شما باشند. واقعا به نظر می‌رسد که دستشان را به سوی شما دراز کرده‌اند تا دست شما را بگیرند.

این جایی است که ما می‌خواهیم برویم. این جدید است. این یک مکتب نیست. این یک مذهب نیست. این یک سیستم عقیدتی نیست عزیزانم. این فقط شما با شما هستید. چه آن را حس کنید یا نه، وقتی وارد این حلقه دوازده بشویم چیزهای زیادی خواهد بود که روی آنها کار کنیم و بخواهیم فراموش‌شان کنیم؛ و عظمت و شکوه واقعی روح خدا -خدای درون شما- را کشف کنیم.

چیزهای بیشتری خواهد بود.

و این‌چنین است.

ترجمه از مینا



[1] گاهی به دلیل آموزش‌های مذهبی سختگیرانه، بعضی افراد با کلمه خدا احساس راحتی ندارند و دوست دارند فرضا آن را کائنات یا هر چیز دیگری بخوانند.

 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

پیش‌مدیتیشن۱۲۴

پیش‌مدیتیشن۱۲۶