مدیتیشن۸۲
2022.05.11
درود عزیزانم. کرایون هستم. کمی نزدیکتر
بیایید.
این ماه بهطور خاص دربارۀ زمانبندی صحبت
میکنیم و صحبت ما در این باره، هم در چنلهاست و هم اینجا، در حلقۀ دوازده. حلقۀ
دوازده فرصتی است برای تصورکردن، پیشافکندن یا اگر بخواهید، برای تجسمکردن، یا
اگر بخواهید برای رؤیادیدن یا اینکه فقط گوش دهید. بارها توجه ما را به این نکته
جلب کردهاند که کسانی هستند که واقعاً با تجسمکردنِ بعضی از چیزهایی که به آن
اشاره شد، مشکل دارند. همکارم امروز هم به آن اشاره کرد و من هم همان را خواهم
گفت. عزیزانم، اگر صرفاً بنشینید و بگذارید شما را به سفری از عشق ببریم، همۀ این
اطلاعات را دریافت خواهید کرد.
برخی دوست دارند که این بهصورت داستان
برایشان ارائه شود تا بتوانند سفر خودشان را بروند و [اینگونه] وانمود کنند و این
برایشان خیلی مهم است. بقیه اینطور نیستند؛ ولی همۀ شما دارید در این حلقه مشارکت
میکنید؛ پس آرام باشید؛ فقط آرام باشید. و من همزمان هم برای کسانی صحبت میکنم
که دوست دارند تجسم کنند و هم برای کسانی صحبت میکنم که دوست دارند فقط هدف عشقورزیدنها
باشند.
هر بار در حلقۀ دوازده از پلی عبور میکنیم
و این کاری نمادین است، این کار استعارهای است برای رفتن به انرژیای دیگر. حال
برخی میگویند: «خوب، کرایون، ما بدون همۀ این نمادپردازیها هم میتوانیم به آن
انرژی برویم.»
و من به شما میگویم که فکر میکنید که میتوانید؛
ولی این جدید است. چند سال پیش این کار را نمیکردید. و حتی کسی اذعان نمیکرد که
این کاری است که میخواهید انجام دهید یا نیاز دارید که انجامش دهید، [تازه] اگر
احساس میکردید که به آن نیاز دارید.
و امروز این ابزاری جدید است. ای روحهای
کهن، این همان آگاهی بیشتر و گسترشیافتۀ امروز شماست که به شما اجازه میدهد چهرۀ
خدا را لمس کنید؛ البته اگر بتوانم این اصطلاح را به کار ببرم؛ زیرا آن چهرۀ خدا
در درون شماست و نمیتوانید با فکرکردن خطی در مکانی خطی، این کار را انجام دهید.
نمیتوانید بهآسانی به ساختمانی بروید که آنجا نوشته است چهرۀ خدا و به آن وارد
شوید و این کار را انجام دهید. این کاری است که باید بهصورت درونی انجام دهید و
بهترین راهش این است که اگر دوست داشته باشید، تصور کنید که چیزها طبق معمول
نیستند، آنها آنگونه که فکر میکنید باید باشند، به نظر نمیرسند؛ زیرا وقتی از
آن پل عبور میکنید، هیچ چیز خطی نیست و زمانی وجود ندارد؛ حتی گرانش هم وجود
ندارد. انرژیای وجود دارد از هشیاری و عشق و شفقت و شادمانی که ورای هر چیزی است
که در اینجا میتوانید داشته باشید، ورای هر چیزی.
برخی میگویند: «خوب، در مواقع خاصی بسیار
خوشحال بودهام.»
عزیزانم، این دربارۀ خوشحالبودن نیست،
این داشتن عشقی است که در هر یک از سلولهای بدنتان عرضه میشود؛ پس دوباره در این
حلقۀ دوازده از شما دعوت میکنیم در گذر از این پل همراه من بیایید. میخواهم چیزی
نشانتان دهم. میخواهم چیزی بیاموزید. دستم را بگیرید.
[شروع موسیقی]
با هم از این پل میگذریم و به وضعیتی
غیرواقعی از انرژی میرویم. اگر بخواهید مکان بنامیدش، به مکانی میرویم که در آن،
زمان وجود ندارد و روح شما وجود دارد. آفریدگار اینجاست. شما در سطح روحی خود
اینجا هستید. هر چیزی را که به انسان مربوط میشود، رها کردهاید و در عوض عظمت و
شکوهمندیِ انرژی روحی را دارید که هستید، روحی که جاودانه است، روحی که همیشه بوده
و همیشه خواهد بود و این روحِ همۀ زندگیهایی است که تابهحال زیستهاید، یعنی
خانۀ شما. این خانۀ شماست و بسیار زیباست؛ زیرا اینجا کاری برای انجامدادن نیست
جز اینکه آن عشق را دریافت کنید، برای کسانی که در آن سو و در این سیاره هستند، بهعنوان
یاریگر عمل کنید، در جایی که میتوانید، انرژی بفرستید و شاید در زمانهای
متفاوتی آمادۀ بازگشت به زندگی شوید و این [بازگشت] همان چیزی است که هفتۀ پیش به
آن پرداختیم[1].
چیزی که میخواهم نشانتان دهم، اینجاست و
البته اگر مایل باشید که از این در عبور کنید، دری که روی آن نامی نوشته شده است که
واضح است. روی این در نوشته: تاریخ. نام جالبی است. اگر بخواهید از این در
عبور میکنید و به مکانی برای آموزش وارد میشوید، به مکانی که در آن آموزگار
تاریخی را ملاقات خواهید کرد که خودتان انتخابش میکنید. بگذارید او کسی باشد که
ممکن است دربارۀ تاریخ بداند، کسی که مورد احترام شماست. این فرد استاد تاریخ
است. او میخواهد هماینک چیزی نشانتان دهد که شاید آن را دیده باشید، شاید هم
ندیده باشید. فکر نمیکنم دیده باشید.
اگر دوست داشته باشید که به سقف نگاه کنید،
چیزی روی آن به نمایش در میآید. اگر در افلاکنما[2]
بوده باشید، [میدانید که] به بالا نگاه میکنید و تصویری از ستارهها میبینید که
در آنجا به نمایش در میآید. گاهی روی سقف آن افلاکنما انیمیشنها و رنگها و
چیزهای دیگری میبینید که همان طور که میدانید، در درککردن کیهان به شما کمک میکند.
این را در ذهن خود تصور کنید. به بالا نگاه
میکنید و استاد تاریخ میخواهد چیزی به شما نشان دهد و چیزی که میخواهد نشان دهد
یک مسیر است. او میگوید این تاریخ توست. خواهید گفت: «تاریخ همۀ زندگیهای
من در این سیاره، خطی مستقیم است.»
ما از مدتها پیش شروع کردیم، شاید از
زندگی شما در هزاران سال پیش و زندگیهای متعددی که داشتهاید.
-
«پس
چرا این دایره است و چرا دایرۀ خیلی بزرگی نیست؟»
و استاد تاریخ میگوید: «این همان چیزی است
که میخواهم به تو نشان دهم.»
عزیزانم، آموزش این استاد تاریخ این است.
آیا تابهحال شنیدهاید که زندگی در این سیاره بهشکل عجیبی عمل میکند؟ زیرا
تاریخ خودش را تکرار میکند و به این ترتیب زندگی همچون تجربهای آشناپندارانه[3]
است که بارها و بارها [تکرار میشود] و جنگی دارید و جبرانش میکنید و سپس جنگی
دیگر و جبران آن و سپس جنگی دیگر و جبران آن. تقریباً مثل این است که در این
سیاره، آگاهی هیچ چیزی نمیآموزد و مهم نیست چه تعداد کتاب و چه تعداد انسانِ عاقل
هستند که میگویند ما نباید دوباره این کار را انجام دهیم یا میگویند که بیاید
دوباره تکرارش نکنیم و بیتوجه به همۀ اینها دوباره اتفاق میافتد.
مسیری هست که میخواهیم ببینیدش و این
مسیر، مسیر تاریخ است. از شما میخواهم بهدقت نگاهش کنید. سپس
استاد تاریخ شما را به موجهای تاریخ میبرد و آنها را در این مسیر تماشا میکنید،
مانند دوندهای است که در این مسیر میدود و ممکن است چهرهها تغییر کنند، ممکن
است فناوریها تغییر کنند؛ ولی همان جاست و این همان است. این همان انرژی است و
تاریک است. نسلی میآید و میرود و نسلی دیگر همان اشتباهات را تکرار میکنند. آنها
به جنگ دیگری وارد میشوند و همان اشتباهات را تکرار میکنند. و انواع ویرانگری،
داغ دلها و وحشت و گرفتاری و مرگ وجود دارد. آنها این را به پایان میرسانند و
دوباره میسازند و به یکدیگر نگاه میکنند و بچهها بزرگ میشوند و آنها هم [دوباره]
همان کار را میکنند. نامها تغییر میکنند؛ [ولی] انرژی، همان انرژی است. تاریخ
حتماً خودش را تکرار میکند و علتش این است که شما در دایرهای از همان انرژی
هستید.
استاد تاریخ میگوید: «در این مکان که میتوانیم
چیزهایی را به شما نشان دهیم، رویداد شگَرفی را نشانتان میدهیم؛ زیرا مسیر دیگری
دارم که به شما نشان خواهم داد.»
روی این سقف، مسیر انرژی قدیمی محو میشود
و مسیر انرژی جدید پدیدار میشود، مسیری که شامل جایی است که امروز در آن هستید،
به علاوۀ تاریخ شما. و این خیلی جالب است. مانند این است که قطاری داشتهاید و آن
قطار خود شمایید، شما و تمدن شما و فرهنگ شما. و این قطاری است که صدها و صدها سال
در یک ریل دور زده است و همیشه زمین یکسانی را پیموده است و کارهای یکسانی انجام
داده است. با این حال ناگهان کلیدی عمل میکند و حالا مسیر جانبی دیگری هم هست و
این مسیر جانبی فعال است. نور کمسویی روی آن هست که میگوید انسانها اگر
بخواهند، میتوانند به این مسیر بیایند.
چیزی که این استاد تاریخ میخواهد ببینید
این است که قطاری که در آن مسیر در گردش بوده است، ناگهان به این مسیر جانبی نزدیک
میشود و میتواند از این دایره خارج شود و اینک به این مسیر وارد میشود.
این مسیر جانبی به کجا میرود؟ ریل جدید به
کجا میرود؟ این قطار را میبینید که با صدای چاگچاگی که دارد، از تپۀ کوتاهی
بالا میرود و به مسیر جدیدی میرود، به دایرۀ بزرگتری میرود که بالاتر [از
دایرۀقبلی] است. همۀ اینها استعارهاند. سپس استاد تاریخ به شما میگوید: «این
بار تاریخ تکرار نخواهد شد.»
عزیزانم، علتش این است که قطاری که انسانها
هستند، قطاری که خود شما هستید، وارد مسیر جانبی شده است و به مسیر بالاتری رفته
است، مسیری که در آن هم این خواهد چرخید و خواهد چرخید، ولی در انرژی بیشتر. اما
این مسیر نامهای متفاوتی دارد: تفکر والاتر، انواع بسیار کمتری از کشمکشها، بدون
جنگ جهانی.
و این تصمیمی است که شما گرفتید و آگاهی
سیارۀ شما بهنوعی آن را میداند. لازم نیست آنها عضوی از [شنوندگان] این قسمت یا
این تجربۀ خاص باشند یا [علاقهمند] به متافیزیک یا عصر جدید باشند؛ ولی میتوانند
ببینند که این سیاره تغییر کرده است؛ حتی آنچه این سیاره میخواهد، هم تغییر کرده
است. با اینکه قبلاً کشورها رودرروی هم قرار میگرفتند و با هم میجنگیدند، این
بار این را نمیخواهند و با آن انرژی قدیمی که خواهان جنگ است، برخورد میکنند و
حتی اگر اینگونه به نظر نمیرسد، اینگونه است. این مسیر جدید است و استاد تاریخ
لبخند میزند و میگوید: «آیا احساسش میکنی؟»
میدانید که این دنیای پدربزرگهایتان نیست
و دنیای پدربزرگهایتان نخواهد بود و قرار نیست به گذشته و به چیزی بازگردد که
انتظارش را میکشیدید؛ زیرا این بار تاریخ تکرار نخواهد شد.
امیدوارم این را بشنوید و درک کنید و
دریابید. همۀ این تغییر در این باره است، دربارۀ شماست، دربارۀ شما که مسیرها را
تغییر میدهید، برای خودتان، برای تمدنتان، برای نسلتان، برای زمینتان.
و در این مسیر جدید چیزهای بیشتری هست، چیزهایی بیشتر از پایان جنگها یا آگاهی
والاتر. [در این مسیر جدید] پیوندی با این سیاره وجود دارد، پیوندی که شروع میکند
به بیدارشدن دربارۀ کارهای لازم در زمینۀ منابع و شیوههای جدید انجام کارها؛ در
نتیجه این سیاره رنج نمیبرد. و به این ترتیب میان شما و گایا پیوند عشقی هست که
پیش از این هرگز در میان نبوده است و حاصل آموزش و ادراک است.
شیوهای متفاوت در همکاری با گایا، شیوۀ
متفاوتی در کاشتوبرداشت محصولات غذایی و
دریافت توان [الکتریکی] و همۀ چیزهایی که به شما گفتهایم میآیند، با این مسیر
جدید میآیند؛ زیرا در این مسیر انرژیای هست که به آن نیرو میبخشد، انرژیای که
اجازۀ چنین چیزهایی را میدهد و آن انرژی که در مسیر قدیمی بود، اصلاً چنین چیزی
نداشت.
ابزارهای جدیدی وجود دارند که برای شماست،
برای آگاهی شماست، بله، برای معنویت شماست. تا اینجا چطور بوده؟ آنچه گفتم، نه
آینده، بلکه زمان کنونی است. زمانی فرا خواهد رسید و این را به شما گفته بودم،
زمانی که میتوانید در مقابل من بنشینید و دیگر از آینده نخواهم گفت؛ دربارۀ این
خواهم گفت که در حیاط پشتیتان چه اتفاقی دارد میافتد، در حیاط جلوییتان چه
اتفاقی دارد رخ میدهد، در اطرافتان چه اتفاقی دارد روی میدهد. شما همۀ انسانهایید
و همۀ انسانها [خود] شما هستند؛ زیرا روحها اینگونه کار میکنند.
هماینک خیلیها در این سیاره دچار مشکلاند
و نیاز دارند که بنشینید و به آنها فکر کنید و از طریق آن میدان کوانتومی برایشان
آرامش بفرستید، از طریق همان میدان کوانتومی که دربارۀ آن به شما گفتهایم؛ زیرا
میتوانند آن را دریافت کنند و بپذیرند. همۀ اینها بخشی از این مسیر جدید
است عزیزانم. شما روحهای کهن کارهای خیلی بیشتری میتوانید انجام دهید، کارهایی
که قبلاً هرگز انجام ندادهاید.
از شما میخواهم برای این سیاره و خودتان
امیدوار باشید. پاکسازیای رخ خواهد داد. وقتی رخ دهد، زمانش را خواهید دانست و
خواهید فهمید که درست میگویم. وقتی اختراعات شکل بگیرند، خواهید دانست که درست میگویم.
این اتفاقها دارند رخ میدهند. اینها اتفاقاتی نیستند که [در آینده] بخواهند رخ
دهند. این اتفاقها در میداناند. این دنیای پدربزرگهای شما نیست.
من کرایون هستم، عاشق همۀ شما.
مسیر جدیدتان مبارک.
و اینچنین است.
[1] موضوع مدیتیشن هفتۀ گذشته،
نسیم تولد بود.
افلاکنما ساختمان خاصی است که
سقفی بهشکل گنبد یا نیمدایره دارد. داخل این بنا صندلیهایی برای نشستن
تماشاگران هست و بر روی سقف گنبدیشکل آن با استفاده از پروژکتور، عدسی، منشور و آینه
آسمان شب به صورت نقاط نورانی به نمایش در میآید. پروژکتور افلاکنما میتواند
محل دقیق ستارگان و حرکات آنها را در آسمان نشان دهد. این پروژکتور میتواند حرکت
ستارگان را با سرعت طبیعی یا سریعتر یا کندتر یا حتی بهصورت برعکس نمایش دهد. به
این ترتیب میتوان وضعیت ستارگان آسمان را در هر موقع از سال مشاهده و بررسی کرد.
علاوه بر این پروژکتور افلاکنما
میتواند تصاویر بزرگشدۀ ستارگان، سیارات، شهابها، اقمار و سایر اجرام آسمانی را
نیز نشان دهد و حتی سفر با سفینههای فضایی را به صورتی کاملاً واقعی به نمایش
درآورد. افلاکنما نهتنها برای آموزش فضانوردان و دریانوردان به کار میرود، بلکه
وسیلۀ کمک آموزشی نیز محسوب میشود. به کمک افلاکنما میتوان به کودکان و
بزرگسالان اطلاعاتی دربارۀ ستارهشناسی داد. افلاکنما میتواند حرکت یک سال
ستارگان را در چند ثانیه به نمایش درآورد.
[3] Deja Vu
نظرات
ارسال یک نظر