پیش‌مدیتیشن۱۱۴

 2023.01.11

درود عزیزانم، کرایون هستم از خدمات مغناطیسی.

این دومین هفتۀ ماه از مجموعه چنل‌های «سال نو» است. ما به شما گفتیم که هر چنل موضوعی متفاوت خواهد داشت. اما ]موضوع آن[ مختص به آن چیزی است که شما آن را «سال جدید» خود می‌نامید. این زمانی است که توسط کل سیاره ]به عنوان سال جدید[ اختصاص داده شده است. اگرچه برخی استثناها وجود دارد و این استثناها مربوط به کسانی است که در فرهنگ‌های خاصی، آن را کاملا به عنوان سال نو به رسمیت نمی‌شناسند، اما ]در[ اکثر تقویم‌ها ]به عنوان آغاز سال جدید لحاظ شده است[. [روزها و هفته‌های اول سال نو] زمانی است که شما ]آن را[ برای تصمیم گرفتن یا شاید برای بررسی اتفاقات سال گذشته در نظر می‌گیرید.

به گذشته نگاه می‌کنید و می‌گویید که «چه چیزی می‌خواهید، و چه چیزی نمی‌خواهید» و به پیش می‌روید و این کار را سال به سال انجام داده‌اید و اغلب چیز زیادی تغییر نمی‌کند. به نظر می‌رسد زمان سرگرم‌کننده‌ای است تا این نوع افکار را برای خودتان، خانواده‌تان و دیگران در دسترس قرار دهید و به این موضوعات بیندیشید. برای برخی تقریباً یک سرگرمی و تمایل زودگذر است. ]برای[ برخی بسیار مهم است، ]برای [برخی معنوی است. بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

چگونه با این ]موضوع[ مواجه می‌شوید؟ اگر هفتۀ قبل با ما بوده باشید می‌دانید که ما در «حلقۀ دوازده» در مورد به آب انداختن دو کشتی صحبت کردیم. در این استعاره، یکی از ]آن دو[ به‌طور آشکارا، بسیار قدیمی بود و در آن کشتی، تمام انرژی‌های قدیمی، روش‌های قدیمی، اشیاء قدیمی وجود داشت و ]در کشتی[ جدید، ما به شما نگفتیم که چه چیزهایی هست. در آن چیز زیادی وجود نداشت. می‌بینید؟ ]کشتی جدید[ هنوز خلق نشده بود. این چیزها، همین‌طور است.

حتی امروز در ]جلسۀ[ پرسش‌و‌پاسخ، این پاسخ توسط همکارم داده شد: «شما نمی‌دانید چه چیزی را نمی‌دانید.» و با این حال ما همیشه از شما می‌خواهیم که به آن اعتماد کنید، وقتی بیاید خیرخواهانه خواهد بود. زیرا شما آن را خواسته‌اید، زیرا برای آن برنامه‌ریزی کرده‌اید، حتی اگر ندانید که آن چیست. آیا می‌توانید با این نگرش با سال آینده مواجه شوید؟ آیا خودتان می‌توانید این دو کشتی را داشته باشید؟

بیایید این را طوری جمع‌و‌جور کنیم که منطقی باشد. اگر همین الان به زندگی خود نگاه کنید شما بطور عادی می‌گویید که: «این‌‌ها هدف‌گذاری‌ها و تصمیمات سال نوی من هستند. نمی‌خواهم این کار را انجام دهم. نمی‌خواهم آن  کار را انجام دهم. می‌خواهم این کار را انجام دهم. می‌خواهم آن کار را دوباره از نو انجام دهم. دوست دارم این کار را بهتر انجام دهم!» و معمولا اینطوری پیش می‌رود.

چه می‌شود اگر در عوض، درست مانند دو کشتی حلقۀ دوازده در اولین چنل 2023 چیزها را در ذهن خودتان بسته‌بندی کنید؟ این چیست که به قول معروف در آن گير کرده‌اید و [در مورد آن] هدف‌گذاری پشت هدف‌گذاری می‌کنید، هر سال نو می‌گویید: «آن را بهتر انجام خواهم داد!»، اما هنوز احساس می‌کنید که این کار را نمی‌کنید. و خودتان می‌دانید که این چیست. و این می‌تواند خیلی چیزها باشد، اما شما خودتان شخصاً می‌دانید که چه چیزی شما را عقب نگه می‌دارد. چه چیزی شما را از احساس خوب داشتن نسبت به خودتان، یا خودارزشی باز می‌دارد، چه چیزی شما را شاید از پیشرفت معنوی باز می‌دارد و باز هم می‌تواند به اشکال مختلفی ظاهر شود، اینکه می‌تواند در احساسات شما و نگرش شما یا همۀ اشکال فیزیکی شما نمود پیدا کند، و شما را از بودن خود ]واقعی‌تان[ باز ‌دارد و شما می‌دانید که آنها چیستند.

چه می‌شود اگر آنها را تجسم کنید، شاید حتی آنها را بنویسید. وای، این برای برخی ترسناک است! برخی از شما حتی نمی‌خواهید آنها را یادداشت کنید. نمی‌خواهید به آنها انرژی بدهید، اگر آنها را روی یک تکه کاغذ بنویسید چه؟

[بنویسید]: «اینها چیزهایی هستند که مرا در جایی که هستم نگه می‌دارند ]و مانع پیشرفت من هستند[. من نمی‌خواهم این‌جایی که هستم باشم. اینها چیزهایی هستند که می‌گویم ]در آنها گیر[ کرده‌ام چون مدام برمی‌گردند، مدام برمی‌گردند!» حالا چه می‌شود اگر این چیزها یا آن لیستی که در حال ساخت آن هستید را بطور فرضی بردارید و بسته‌بندی و کادو‌پیچ کنید و اگر چنین کردید، لیست را بنویسید و آن را در یک بستۀ خیلی زیبا و دوست‌داشتنی قرار دهید؛ بستۀ قشنگی است، قرار است که یک هدیه باشد، چند لحظۀ دیگر خواهید دید چرا.

و فهرست دیگری هم هست که «چیزهایی که نمی‌خواهید» نه، بلکه «چیزهای جدیدی که می‌خواهید» را در آن قرار دهید. این را به فهرستی که همان‌طور که همیشه سال به سال یکسان بوده است تبدیل نکنید، سعی کنید کمی آن را تغییر دهید تا به گوش خودتان بهتر بیاید. ممکن است به جای نوشتن چیزی که برای شما مفید نبوده و شما را از ]موفقیت‌ها[ دور نگه داشته است بگویید: «می‌خواهم چیزهایی را کشف کنم که عزت‌نفس خودم، باورخودم به خودم را افزایش دهد.»

عزیزانم سعی کنید آن [خواسته]ها را به طور خاص مشخص نکنید، زیرا اگر این کار را انجام دهید چیزی را که روح می‌تواند برای شما به ارمغان بیاورد محدود خواهید کرد.

آنها را ]‌به‌صورت[ کلی و زیبا ]بیان[ کنید، ]مثلا[: «من می‌خواهم به دلایلی که هنوز نمی‌دانم چرا، احساس بهتری داشته باشم. می‌خواهم بیدار شوم، می‌خواهم به دلایلی که هنوز نمی‌دانم چرا و سر راه من خواهند آمد، هر روز با لبخند بیدار شوم. این چیزی است که من برای خودم در این سال می‌بینم.»

شما همیشه می‌توانید بگویید: «من می‌خواهم به سرچشمه آفرینشگر نزدیک‌تر شوم، من می‌خواهم در مورد عشق بیشتر بدانم و این به من کمک خواهد کرد.»

چه لیست زیبایی ایجاد می‌کنید، لیستی که شبیه این نیست که: «من یک همسر جدید می‌خواهم یا این را می‌خواهم یا آن را می‌خواهم، یا می‌خواهم در منطقۀ دیگری زندگی کنم!» همۀ این چیزها بسیار خطی هستند. چه می‌شد اگر آن چیزها می‌توانستند در آن فهرست فرابعدی‌ای که من همین الان به شما گفتم که می‌گویید «من نمی‌دانم چه خواهد شد، اما من می‌‌خواهم احساس بهتری نسبت به خودم داشته باشم» گنجانده شوند.

این کلید است. این کلیدِ آن است که تو اجازه دهی هر آنچه قرار است در ادامه اتفاق بیفتد هر چیزی باشد، [بدون محدودیت] البته تا وقتی که آن چیزی را که تو درخواستش را دادی ایجاد کند.

تفاوت بین آن لیست خطی و لیست فرابعدی را می‌بینید؟ اکنون [دیدید که] آن [لیست] خطی‌ای که از شما می‌خواهیم تهیه‌اش کنید ]شامل[ چیزهایی است که می‌چسبند و گیر می‌کنند و دیگر کار نمی‌کنند. ادامه دهید و آنها را یادداشت کنید و مشخص کنید [مثلا]: «از روشی که این کار یا آن کار را انجام می‌دهم خوشم نمی‌آید. از سر خم کردن در مقابل این یا آن خسته شده‌ام، یا از اشتباه انجام دادن این چیزها [خسته شده‌ام] و سال‌ها و سال‌ها و سال‌ها و سال‌ها آنها را ]اشتباه[ انجام داده‌ام!»

]این موارد را[ در لیست قرار دهید و بنویسید. و من می‌خواهم که این لیست در یک بسته قرار گیرد. ادامه دهید، در بسته قرارش دهید، مانند آن ‌[بسته‌بندی‌ای] که برای  تعطیلات یا کریسمس یا تولد ]انجام می‌دهید[ یا [از شما می‌خواهم] آن را دوست‌داشتنی کنید. زیرا می‌خواهید کاری انجام دهید، چند لحظۀ دیگر متوجه خواهید شد چرا.

عزیزانم آن لیست دیگر که تهیه‌اش کردید [آن لیست غیرخطی در مورد خواسته‌ها]، اصلا نمی‌خواهم داخل بسته قرارش دهید، از شما می‌خواهم داخل جیبتان قرارش دهید. [کرایون می‌خندد]  زیرا این لیستی است که کنار خودتان نگاهش می‌دارید، شما آن را نمی‌پیچید و دور نمی‌اندازید. شما همیشه آن را در کنار خود نگه می‌دارید. حتی ممکن است آن را کنار تخت خود نگه دارید. حتی ممکن است به آن نگاه کنید. شما ممکن است به‌طور منظم به آن مراجعه کنید، فقط برای یادآوری به خودتان ]که[ چه اتفاقی ممکن است بیفتد. چه چیزی ممکن است.

حالا در مورد آن بستۀ کوچکِ دوست‌داشتنی که با همۀ «چیزهای خطی‌ای که دوستشان ندارید» درست کردید، من از شما می‌خواهم کاری انجام دهید که روانشناسان در سراسر جهان ]برای تایید این موضوع[ سر تکان می‌دهند و می‌گویند: «حق با شماست!»

می‌توان گفت که این یک نوع مراسم است. شما آن هدیه را بر می‌دارید و آن را جهت از بین بردن و محو کردن عرضه می‌کنید. عزیزانم بهترین راه، به آتش انداختن آن است. زیرا در آن صورت نابود شدن آن را تماشا می‌کنید و ذهن شما آن را در حال سوختن می‌بیند و از بین می‌رود، و قابل بازیابی نیست.

و ]با این کار[ به کائنات، به روحِ‌هستی می‌گویید، به همۀ اطرافیانتان که شما را در حین انجام این کار تماشا می‌کنند، البته اگر انتخاب شما انجام این کار باشد، به همه می‌گویید ]که[: « کار انجام شد، دیگر تمام شده است. و آن افکاری که داشتم و چیزهایی که گیر کرده بودند دیگر لازم نیست برگردند. آنها ديگر «من» نيستند، آنها به آتش تعلق دارند! چیزهایی که من هستم و در جیبم قرار دارند، این درخواست‌های کلی‌تری هستند که برای خودم از روح‌هستی دارم. بگذار چیزهایی برای من اتفاق بیفتد که باعث ایجاد عزت‌نفسم می‌شود؛ سلامتی، زیبایی، مهربانی، شفقت و لبخند بر لبانم می‌نشاند. لازم نیست بدانم آنها چه هستند، اما وقتی اتفاق بیفتند آنها را می‌شناسم و من دیگر در چیزهای قدیمی که در لیست نوشتم و در آتش انداختم گیر نخواهم کرد و اجازه می‌دهم از این به بعد چیزهای خوب به سراغم بیایند.»

عزیزم این بیش از یک تصمیم است. این یک تعهد است: بله یا خیر؟ واقعا قصد و هدف این را داری یا نه؟ اکنون زمانی است که به خودتان، به دیگران وعدۀ بسیار برای این نو شدن می‌دهید، همان‌طور که شما شروعی تازه در تقویم خود دارید، همان‌طور که آن را در تقویم خود دارید، و به همین دلیل است که من اکنون این چیزها را به شما ارائه می‌دهم. برای انجام کاری که من همین الان گفتم و هر وقت شک کردید فقط آن لیست را از جیب خود یا از روی تخت بیرون بیاورید و این چنل را به خاطر بسپارید یا دوباره به آن گوش دهید یا مطالبی را که برای خود نوشتید را بخوانید.

هیچ چیز شخصی‌تر از این برای شما نیست. من این چیزها و این تمرینات را به شما ارائه می‌دهم زیرا می‌دانم که کار می‌کند.

من می‌دانم تو چه کسی هستی، روح کهن! نورپیشه! که در حال حاضر به من گوش می‌دهی، این چیزها همگی امکان‌پذیر است.

من کرایون هستم عاشق بشریت.

و اینچنین است


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مدیتیشن۱۲۶

تعلیم دادن آکاش

مدیتیشن۱۲۱